✍️ امروز مهمان برادر عزیزم، شادروان سیدعلی صنیع خانی بودم. یکی از ویژگیهای جالب ایشان مشارکت در کارهای خانه بود. هر سال از رب گوجه و رب انار گرفته تا سکنجبین و انواع ترشیجات و مرباها را درست میکرد و انقدر درست میکرد که علاوه بر رفع نیاز خانه، به بعضی از دوستان خاص هم هدیه میکرد. برخی از اوقات که به جلسه همیاران نازی آباد(که برای خدمات اجتماعی داوطلبانه تأسیسشد) میرفتم دست خالی برنمیگشتم. آخرین بار و چند روز پیش از پرواز نابهنگامش، یک شیشه سکنجبین غلیظ که درباره طرز پخت و مزیتهای این بارش سخن گفت، و چندروز بعد که پس از آن به بیمارستان رفت یک شیشه مربای انجیر داد. از وقتی که از میان مان رفت دلم نمیآمد آنها را مصرف کنم تا تمام نشود و هر بار میدیدم، یادش میافتادم و از فقدانش افسوس میخوردم. امروز سه ماه و نیم پس از پروازش، تصمیم گرفتم مهمانش باشم و دست پخت او را سر سفره بیاورم. روانش شاد که رفتنش بسی نامنتظره بود. فاتحه ای نثار او و برادران شهیدش.
اگر بقیه سپاهی ها هم راه او را رفته بودند و در دل مردم و کنار مردم بودند و سرمایه اجتماعی خود را پاس می داشتند، امروز نه خودشان، نه حکومت و نه ایران در چنین وضعی نبود و روزگار خیلی بهتری داشتیم.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com