#عمادالدین_باقی
✍️یا علی، در شب های سوگ شهادت تو شرمساریم که بیش از ضربت ابن ملجم از مدعیان هواداری ات ضربت خورده ای و ضربت خورده ایم و در زمانه ما حکومتی که هیچ نسبتی با آموزه های تو ندارد بلکه در تضاد با آن است به نام تو، پیروانت را سرافکنده می کند زیرا:
۱- ابن ملجم، تو را که امام مسلمین بودی ترور کرد ولی نه تنها دشنام ندادی بلکه اجازه ندادی هیچکس علیه او خشمگین شود و رفتاری کینه توزانه داشته باشد. از شیری که خود می نوشیدی برای این ملجم می فرستادی و نهایت رفتار انسانی را با وی داشتی و فرمودی اگر زنده ماندم خودم تصمیم می گیرم(که به قرائن زیادی عفو می کردی) و اگر شهید شدم او یک ضربت زده و فقط حق دارید یک ضربت بزنید. این کجا و شتاب زدگی در محاکمه و مجازات و اعدام معترضان به فقر و بیکاری و سوء مدریت و تحمیل خود به ملت کجا؟
۲- تو گفتی اقرار در حبس معتبر نیست و «کسى که در برابر زندان، ترس یا تهدید اقرار کند، بر او حد جاری نمىشود» (حر عاملى، وسائل…ج۱۶ ص۱۱۱) و فراوانند آنان که به جرم اقرار در زندان و ترس مجازات شده و میشوند.
۳- گفتی: «مردم دو گروهند، یا همدین تواند و یا اگر همدین تو نباشند همنوع تواند، انسان اند، با آنان چون درنده خویان رفتار نکن، مهربان باش…» (نامه۵۳ نهج البلاغه به مالک اشتر)
۴- در حکومت تو با وجود زنان بدون حجاب و باورقلبی ات به احکام دین و به حجاب اما هیچکس به جرم نداشتن روسری، توبیخ، احضار، جریمه، ممنوع از تحصیل، ممنوع از دریافت خدمات، کشته و زندانی نشد و برای توجیه کارهایت به مغالطه حجاب وعفاف متوسل نشدی چون می دانستی اگر حکومت، عادل ومحبوب باشد مردم خودشان با اشتیاق ظواهر دینی را رعایت می کنند اما اینان گویی می خواهند نشان دهند که تو دین و احکام خدا را نمی شناختی که کسی را بخاطر روسری تنبیه نکردی.
۵- در برابر یک ظلم به یک زن یهودی گفتی:مسلمانی اگر از این خبر بمیرد سزاوار است«فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ عِنْدِي بِهِ جَدِيراً» اما ببین گشت ارشاد با زنان مسلمان و دگراندیش چه کرد و احدی ملامت هم نشد.
۶- تو درباره زنانی که هم مشرکند و هم نظامی اسیر شده در جنگ گفتی: آزارشان نرسانید و خشم شان را فروزان ننمایید هر چند عزت و شرافت شما را نادیده بگیرند و آبرویتان را ببرند و امامتان و بزرگان تان را دشنام دهند. همانطور که ما در زمان رسول خدا(ص) مأمور بودیم که کاری به زنان اگرچه مشرک بودند نداشته باشیم. هرگاه در زمان جاهلیت، مردی با سنگ ویا چوبدستی بر زنی حمله میکرد او را و بعد از او فرزندانش را سرزنش میکردند(نامه ۱۴ نهج البلاغه) اما به نام خدا و به نام پیامبر(ص) و به نام تو با زنان دگراندیش چه کردند؟
۷- تو در دفاع از آزادی بیان و امنیت برای نقد رهبر و کل حکومت گفتی« سربازان، ياران و نگهبانان و نیروهای امنیتی خود را از سر راه افراد دور کن تا آنان بدون اضطراب و ترس و بدون لکنت زبان و آزادانه سخن بگویند و حاکمان باید ترشرویی و درشتگویی و سخنان تند و گزنده را تحمل کنند(…ثم احْتَمِلِ الْخُرْقَ مِنْهُمْ وَ الْعِيَّ، وَ نَحِّ عَنْهُمُ الضِّيقَ وَالاْنَفَ) و تنگخويي و خود بزرگ بيني را از خود دور ساز تا خدا درهاي رحمت خود را به روي تو بگشايد. من از رسول خدا (ص) بارها شنيدم که مي فرمود: ملتي که حق ناتوانان را از زورمندان، بي اضطراب و بهانه اي بازنستاند، رستگار نخواهد شد، اما امروز بسیارند زندانیانی که جرم شان نقد و اعتراض ولو با درشتگویی است.
۸- در حالی که حاکم بودی، خوارج در کوچه و بازار و مسجد و محراب به تو مستقیما ناسزا میگفتند و مدارا می کردی و به احدی اجازه تعرض به آنها را نمی دادی تا اینکه آنها دست به اسلحه بردند و حتی بعد از اینکه آنها دست به اسلحه بردند آنها را نصیحت کردی، با وجود این که دوبار آنها اقدام به کشتن را انجام دادند باز مدارا کردی و وقتی دیگر امیدی نماند وارد جنگ شدی اما صدها حکم قضایی که در تاریخ اخیر ما ثبت شده که نشان می دهد چه مجازات هایی برای کسانی که بدون هیچ اهانتی فقط نقد یا اعتراض کردند اجرا شده است.
۹- پس از برحذر داشتن حاکمان از ستم و درنده خویی با مردم و لذت نبردن از کیفر دادن آنها گفتی: این کارها دل را فاسد، و دين را پژمرده می کند: فَإِنَّ ذلِکَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ، وَمَنْهَکَةٌ لِلدِّينِ، اما گوش شنوایی نبود.
۱۰- به حاکمان هشدار دادی: از خونریزی بپرهيزید، و از خون ناحق پروا کنید، که هيچ چيز همانند خون ناحق کيفر الهي را نزديک، مجازات را بزرگ، و نابودي نعمتها را سرعت، و زوال حکومت را نزديک نمي گرداند، و روز قيامت خداي سبحان قبل از رسيدگي اعمال بندگان، نسبت به خون هاي ناحق ريخته شده داوري خواهد کرد، پس با ريختن خوني حرام، حکومت خود را تقويت مکن.
زيرا خون ناحق حکومت را سست و پست، و بنياد آن را برکنده به ديگري منتقل سازد، و تو، نه در نزد من، و نه در پيشگاه خداوند، عذري در خون ناحق نخواهي داشت(نامه۵۳)
إِيَّاکَ وَ الدَّمَاءَ و سَفْکَهَا بِغَيْرِ حِلِّهَا، فَإِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَي لِنِقْمَةٍ، وَ لاَ أَعْظَمَ لِتَبِعَةٍ، وَ لاَ أَحْرَي بِزَوَالِ نِعْمَةٍ، وَانْقِطَاعِ مُدَّةٍ، مِنْ سَفْکِ الدِّمَاءِ بِغَيْرِ حَقِّهَا.
اما اعدام های ارهابی به نام دروغین محاربه و افسادفی الارض که وجدان انسان را جریحه دارد می کند و به رغم مخالفت های بسیار اجرا شدند در حالی که تو محاربه را متوجه حکومت هم می دانستی«مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ كَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللَّهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ وَكَانَ لِلَّهِ حَرْبا حَتّى يَنْزِعَ أَوْ يَتُوبَ».
۱۱- گفتی: «وزیران و مشاورانی را انتخاب کنید که حرف تلخ را به شما بزنند نه اینکه مطابق میل شما سخن بگویند ولو شما را ناخوش آید» اما چاپلوسان رشد می کنند و میداندارند.
۱۲- گفتی: تعریف بیش از استحقاق، چاپلوسى است(اَلثَّناءُ بِاَکثَرَ مِنَ الاستِحقاقِ مَلَقٌ) ولی چاپلوسی، سکه روز است حتی در تریبون های نماز جمعه.
۱۳- گفتی «دوستى مردم آشكار نمىگردد مگر آنکه از حكومت كينه نداشته باشند وخيرخواهى شان محقق نمىشود مگر اینکه بر حاکمان نظارت و مراقبت داشته باشند و احساس سنگینی از حکومت نکنند و برای بسر رسیدن عمر آن لحظه شماری نکنند. پس نسبت به خواسته هایشان وسعت نظر داشته باش.
وَ إِنَّهُ لاتَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ إِلاَّ بِسَلامَةِ صُدُورِهِمْ وَ لاتَصِحُّ نَصِيحَتُهُمْ إِلاَّ بِحِيطَتِهِمْ عَلى وُلاةِ الْأُمُورِ وَ قِلَّةِ اسْتِثْقَالِ دُوَلِهِمْ وَ تَرْكِ اسْتِبْطَاءِ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِمْ؛ فَافْسَحْ فِى آمَالِهِمْ.
۱۴- این قاعده طلایی اخلاق، را به امام حسن آموختی که: براى ديگران دوست بدار آنچه را كه براى خودت دوست مي دارى، و خوش ندار براى ديگران آنچه را براى خودت خوش ندارى. فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا(نامه۳۱) و اگر فقط همین توصیه عملی می شد ایران ما امروز بهشت بود نه جهنم.
۱۵- گفتی هرگز پيشنهاد صلح از طرف دشمن را که خشنودي خدا در آن است رد مکن، که آسايش رزمندگان، و آرامش فکري تو، و امنيت کشور در صلح تامين مي گردد. لکن زنهار! زنهار! از دشمن خود پس از آشتي کردن، زيرا گاهي دشمن نزديک ميشود تا غافلگير کند، پس دورانديش باش، و خوشبيني خود را متهم کن…هرگز پيمان شکن مباش، و در عهد خود خيانت مکن، و دشمن را فريب مده…شکيبايي تو در مشکلات پيمانها که اميد پيروزي در آينده را به همراه دارد، بهتر از پيمانشکني است(نامه۵۳ نهج البلاغه).
۱۶- و گفتی: فرصت ها و زمان های مناسب مانند ابر گذرنده مى گذرند، پس فرصتهاى نيكو را از دست ندهيد(نهج البلاغه حکمت۲۰) قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَص الْخَيْرِ، و حاکمان ما خدای فرصت سوزی ها در این چند دهه بوده اند.
با همین سخنان، باغ سبزی نشان دادند و قدرت را به نام تو گرفتند ولی راه دیگری رفتند. یا علی مرتضی ما را ببخش.
📡 کانال گفتارهای باقی https://t.me/emadbaghi
وبسایت www.emadbaghi.com
اینستاگرام https://instagram.com/emadeddinbaghi
فیس بوک https://facebook.com/Emadbaqi