آخرین راه
/عمادالدین باقی:
سعید مدنی درست روزی بازداشت شد(دوشنبه۲۶ اردیبهشت۱۴۰۱) که رئیس قوه قضاییه خطاب به مسئولان ذیربط قضایی درخصوص «ضرورت اعمال نهایت دقت نظر و انطباق با موازین قانونی در صدور احکام و قرارها» و «تحصیل دلیل و تکمیل تحقیقات قبل از احضار متهم یا متهمین» و«پرهیز از افراط و تفریط در صدور احکام مجازات و قرارهای صادره» سخن گفته بود. اما درست در همان روز این محقق و نویسنده شناخته شده را بازداشت کردند. بازداشت، آخرین کار است اما سالهاست که همیشه به عنوان اولین کار انجام می شود در حالی که پیش از آن صدور چندین قرار دیگر(مانند قول التزام، کفالت و شدیدترین آنها، وثیقه) امکان پذیر بود.
مهمتر است از بازداشت دکتر مدنی، اتهام انتسابی به اوست. خبرگزاری مهر در خبری کوتاه علت بازداشت را «ملاقات با عناصر مشکوک بیگانه و انتقال منویات و خطوط عملیاتی آنها به برخی عناصر سابقهدار داخل کشور ارتباط مشکوک خارجی و اقدامات ضدامنیتی» عنوان کرده است.
ما هنوز نمی دانیم اساس این اتهام چیست؟ اما دو نکته را نیک می دانیم. یکی اینکه آقای مدنی شأن خود را می شناسد و شأن او بالاتر از این است که چنین نقشی را ایفا کند. [دوم اینکه در گذشته در موارد عدیده، رفتارهایی انجام شده که موجب بی اعتمادی به این نوع اتهامات شده است. این جمله که در مطبوعات سال ۱۳۷۸ منتشر شد از حافظه تاریخی مردم ما پاک نمی شود که آقای روح الله حسینیان زمانی که عدهای در پرونده قتل های زنجیره ای به وسیله عده دیگری از همکاران، بازداشت و متهم به جاسوسی و لواط شدند گفت:«اینها بازجوهایی هستند که هر پروندهای که دستشان بوده زمانی که من مسئول رسیدگی به پروندههای وزارت اطلاعات بودم، وقتی که پرونده هایی را که اینها بازبینی کرده بودند می آوردند و می گفتم از اول بازجویی بکنید، اینها اول سوژه را بزرگ می کنند، پدر یارو را در می آورند یا وادارش میکنند به خودکشی و آبرویش را می برند، می گویند مسئله اخلاقی داشته یا جاسوس بوده و آخر سر هم هیچ چیزی از آن در نمیآورند (روزنامه جبهه، ش۲۷ شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۷۸).
نمونه های دیگری مانند عبدالفتاح سلطانی که شرف جامعه وکالت بود متهم به جاسوسی شد و ماهها به ناحق در سلول انفرادی یا زندان بسته گذراند و پس از آن تبرئه شد. آشکار بود که هدف از این اتهام فقط تخریب شخصیت بود غافل از اینکه با این شیوهها شخصیتهای شناخته شده تخریب نمی شوند بلکه جرائم پلیدی مانند جاسوسی، قبح زدایی می شوند].
با توجه به گفته رئیس قوه قضاییه مبنی بر اینکه باید ابتدا دلیل و مدارک اتهام فراهم شده سپس فرد بازداشت شود، بنابراین طبیعی ترین انتظار این است که جزئیات آنچه را که اعلام شده است به اطلاع افکار عمومی برسد و به متهم و وکیل وی هم اجازه داده شود درباره آن توضیح بدهند.
افزون بر دو نکته پیش گفته که جنبه عمومی دارد یک دلیل سوم که برای نگارنده واجد اهمیت است این که وقتی با اتهامات و حرف های عجیب و غریبی درباره خود مواجه می شوم دیگر چگونه می توانم به انتساب این قبیل اتهامات به دیگران اعتماد و آن را باور کنم؟ [وقتی در گردش کار مفصل ضابطین علیه نگارنده، در دادگاه اخیر در همان سطور اول این عبارت آمده که «عمادالدین باقی عامل قطعی نظام سلطه در ایران و عامل اصلی صدور قطعنامه حقوق بشری علیه ایران است» و به همین قیاس چندین صفحه را سیاه کرده اند، دیگر نمی توانم به اتهامات مشابه نسبت به دیگران اعتماد کنم. نسبت به طرح این مطالب شکایت کردم بدان خیال که ضابطین محترم در دادگاهی علنی بیایند و ثابت کنند که من عامل قطعی نظام سلطه در ایران و عامل صدور قطعنامه های حقوق بشری هستم اما تاکنون به این شکایت رسیدگی نشده است.]
بنابراین اگرچه درباره آقای مدنی صراحتا اتهام جاسوسی را مطرح نکرده اند اما اتهام «ارتباط مشکوک خارجی و اقدامات ضدامنیتی» هم عواقبی کمتر از آن ندارد و انتظار میرود اولاً در طرح اتهامات نسبت به افراد شناخته شده وسواس، دقت و انصاف وجود داشته و به آیه شریفه «وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ»(مائده، آیه۸) التزام داشته باشند و دوم اینکه اگر چنین اتهامات بزرگی را نسبت به اشخاص محترم مطرح می کنند توضیحات قانع کننده ارایه بدهند و به آنها هم مجال پاسخ داده شود.
روزنامه سازندگی، ش 1163 پنجشنبه 29 اردیبهشت 1401 ص2 (دو پاراگراف داخل کروشه به صلاحدید روزنامه و موافقت نگارنده در روزنامه حذف شده است. این یادداشت روز سه شنبه برای روزنامه ارسال شده است).