عکاس تصویر: همسرم فاطمه کمالی، مادر بزرگ حافظ و ایران قوچانی، آرمان منتظری و میکاییل
مینا باقی مادر آرمان نیز کنار تخت خواهرش
سه شنبه هفدهم آبان۱۴۰۱ درست همزمان با روز بزرگداشت فرشته میکاییل و سالروز ازدواج علی آقا مقامی و منیره خانم باقی، روز تولد میکائیل نوه چهارم ما، و اولین میوه زندگی منیره و علی بود.
میکاییل شخصیتی نمادین دارد.گفته اند فرشته ای است که مأمور راندن شیطان از بهشت بوده و با او آرزوی راندن شیاطین از زندگی مردم را می نمایند.
امروز روزی شاد و گوارا برای همه خانواده ما بود اما سایه سنگین نگرانی برای آینده کودکان، پدرها و مادرها را رها نمی کند.
در اوج این شادمانی، ناگهان به این می اندیشیدم که مادری، ماه ها دوران بارداری را تحمل میکند و پدر شریک سختی های اوست و پس از چشمگشودن فرزند به جهان، پدر و مادر، سالیانی همچون شمع به پای این نهال آب می شوند تا فربه و رشید شود و در همه مراحل زندگی اش از دیدن لحظه به لحظه قد کشیدنش لذت می برند و همراه با آن آرزوهای شان را پرورش می دهند و انتظار بزرگ شدنش را دارند.
چه دردناک است که حاصل همه مرارت ها و آرزوها برای دیدن زندگی شاد و خوشبختی فرزندشان در یک آن با یک گلوله، ناگهان نیست و نابود میشود یا قربانی ضرب و جرح می شود. لعنت به همه جنگ ها وخشونت ها. چقدر این ضایعه ها غمبار و غیر قابل توصیف و جبران هستند!
چگونه افرادی میتوانند جان فرزندانی که پدر و مادرها عمرشان را به پای آن سوخته اند و سرمایه های بی بدیلی برای جامعه شان هستند را به راحتی نابود کنند؟ اگر کسی که اقدام به کشتن می کند خودش و فرزندش را جای قربانی ببیند آیا باز هم دلیری برای این کار خواهد داشت؟
با آرزوی فردای روشن و بهتر، روزگاری خوش، جامعه ای شاد و سرافراز برای فرزندان ایران زمین.
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
emadbaghi.com