• بگرد
  • بازیابی گذرواژه

تاسیس حقوقی جدید در نهاد عفو

عمادالدین باقی

مجله آگاهی نو، شماره10 پاییز و زمستان 1401 ص 91-96 ( تیتر مقاله در مجله به«لذت عفو» تغییر داده شده است)

عفو به معنای گذشتن از گناه و ترک کیفر آن است.  امام صادق(ع) در تعریف عفو می گوید: عفو کردن و از تقصیر گذشتن با وجود قدرت و انتقام، طریقه پیامبران و متقیان است و معنی عفو آن است که هر گاه از کسی جرمی و تقصیری نسبت به تو واقع شود، پیِ او نروی و به او اظهار نکنی و از ظاهر و باطن فراموش کنی و احسان را به او زیاده تر از پیش کنی.( گیلانی، 1377، ج1: 374)

اگر بتوانیم از عفو به عنوان یک نهاد نام ببریم، گرچه امروزه به عنوان یکی از اصول حقوق بشر شناخته می‌شود و در اسناد حقوق بشر هم به آن اشاره شده است اما در واقع می توان گفت نهاد عفو از کهن‌ترین برساخته های بشری است و در آموزه های ادیان و مذاهب گوناگون به اشکال مختلف مورد توجه و اشاره قرار گرفته است به گونه ای که نشان می‌دهد گویی عفو یکی از ضرورت‌های زندگی جمعی بشری بوده و انسان ها از دیر زمان دریافته اند بدون توجه و توسل به آن نمی توان زندگی جمعی را سامان داد.

بخشش خلاف عدالت است

در یک تامل می توان گفت «بخشش خلاف عدالت است» چون عدالت، یعنی هر چیزی را سر جای خود گذاشتن، عدالت یعنی هر کسی به اندازه گناهی  که می کند مکافات ببیند و به اندازه ای که کار خوبی که انجام می دهد پاداش می گیرد. عدالت یعنی هموزن بودن پاداش و مکافات با عملی که انجام می شود. چشم در برابر چشم دندان در برابر دندان، نمونه‌ای از عدالت است.

البته مخالفت با ایده چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان هم می‌تواند از موضع عدالت خواهی باشد. مثلاً اینکه گفته شود کسی بر حسب اتفاق یا بدون برنامه‌ریزی قبلی یا در اثر عصبانیت، نقص عضو وارد کرده است اما با برنامه‌ریزی و با آگاهی، عضو مشابه از او ستانده می شود. در این دیدگاه این دو عمل ظاهر برابرند یعنی چشم در برابر چشم اما در واقع برابر نیستند.

اما در دیدگاه اول، بخشش یعنی برهم زدن عدالت زیرا بخشش یعنی کسی که انسانی را می کشد، کشته  نمی شود کسی که نقص عضوی وارد می کنند، مجازاتی مشابه آن نمی شود. کسی که ظلم می‌کند مکافاتی سخت نمی‌بیند و کسی که نیکی می کند  پاداش درخور نمی گیرد.

در اینکه بخشش مخالف عدالت است تردیدی نیست اما آیا مساوی نبودن بخشش با عدالت به این دلیل است که بخشش فوق عدالت است؟ یا کمتر از عدالت است؟

پاسخ به این پرسش بستگی به نگاه ما دارد. در دیدگاه سوداگرانه، بخشش، نازل تر از عدالت است و در دیدگاه ایثارگرانه، بخشش فوق عدالت است زیرا به ظرفیت بالاتر، توانایی بیشتر و بالاتر از انسان های دیگر نیاز دارد. دیدگاه سوداگرانه که دیدگاه عادی و متعارف میان مردمان  است هیچ برتری و امتیاز خاصی ندارد زیرا همه می توانند کارهایی که مردم عادی انجام می دهند را انجام دهند.

در قرآن(آیه 40 سوره شوری) اینکه کسی در برابر جرمی که علیه او واقع می شود عمل مشابهی انجام دهد به عنوان رفتاری طبیعی و غریزی پذیرفته شده و فرد حق دارد به اندازه آسیبی که دیده، آسیب وارد کند اما کنشی که در سطح غریزه واقع می شود با رفتار حیوانات دیگر همسان است در حالی که رفتار اخلاقی متعالی تر از حق و عدالت است. انسانی که به سطوح اخلاقی و والاتر از رفتار غریزی رسیده باشد، عفو می کند.

عفو در اسناد حقوق بشر

اینکه عفو یک حق است یا یک امتیاز از مسائل درخور بحث و گفتگوست و طبعا هر کس ادعای حق بودن ان را داشته باشد باید مبانی آن را هم ذکر کند. نگارنده پیشتر در نوشتاری آن را از زمره حقوق افراد یا تکالیف حکومت دانسته، هرچند ادعای امتیاز بودن آن هم بی وجه نیست. رویکرد حاکم بر مسئولان قضایی ایران این است که عفو « از باب لطف و محبت» و امتیاز است( برای مثال: رحیمی، 1401).

البته در اسناد حقوق بشری بطور مشخص درباره عفو زندانیان و محکومان بحث مستقلی اختصاص نیافته است و در حد اشاره در توصيه هايي در خصوص درمان زندانيان خارجي، توافقنامه نمونه در زمينه انتقال زندانيان خارجي و نیز در مصوبه هفتمين كنگره ملل متحد در زمينه پيشگيري از جرم و درمان مجرمين  در بند چهارم با عنوان اجراي مجازات و عفو و نیز می گوید هر دو دولت تعيين كننده مجازات و اجراكننده مجازات صلاحيت اعطاء عفو و بخشودگي را دارند».

به نظر می رسد طبق بند 4 ماده 6 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی عفو دست کم درباره محکومان به اعدام که برگشت ناپذیر است یک حق به شما رفته باشد زیرا از عفو برای محکومان به اعدام که مرتکب جنایت شده اند به عنوان یک حق یاد می کند نه یک لطف و می گوید: «هر محکوم به اعدامی حق خواهد داشت که در خواست عفو یا تخفیف مجازات بنماید. عفو عمومی یا عفو فردی یا تخفیف مجازات اعدام در تمام موارد ممکن است اعطاء شود» اما در لابلای اصول و مواد برخی اسناد مربوط به حقوق بشر دوستانه(درخصوص جرائم جنگی) یا اسناد مربوط به اعدام بخاطر جبران ناپذیر بودن سلب حیات، اشاراتی به عفو شده است.

بند 5 ماده 6 پروتكل دوم الحاقي به كنوانسيونهاي ژنو 1949 مقرر مي دارد كه «در پايان جنگ، مقامات بايد در گسترده ترين حد ممكن، سعي در عفو عمومي كساني بنمايند كه در مخاصمات شركت كرده اند يا به دلايل مربوط به جنگ از آزادي محروم شدهاند اعم از اينكه بازداشت يا زنداني شده باشند».

در تضمينات حمايت از حقوق اشخاص در معرض كيفر اعدام و  قطعنامه شماره 50/1984 شوراي اقتصادي اجتماعي در بند7 آمده است: هر شخص محكوم به اعدام حق درخواست عفو يا تخفيف مجازات، دارد. عفو يا تخفيف مجازات ممكن است در كليه پروندههاي داراي كيفر اعدام اعطا شود.

در اجراي تضمينات حمايت از حقوق اشخاص در معرض كيفر اعدام، قطعنامه شماره 64/1989 شوراي اقتصادي و اجتماعي بند ب: ايجاد يك تجديدنظر يا بررسي مجدد اجباري توام با مقررات راجع به بخشودگي يا عفو در كليه پرونده هاي داراي كيفر اعدام.

در قطعنامه شماره 69/2003 كميسيون حقوق بشر. بخش 11 قسمت .Aبند ب: كيفر اعدام را در هيچ مورد مگر جرايم بسيار شديد و صرفاً پس از راي نهايي صادره توسط يك دادگاه مستقل و بيطرف، به اجرا در نياورند و حقوق راجع به دادرسي منصفانه و حق استدعاي عفو يا بخشودگي مجازات را رعايت نمايند ».

اما واقعیت این است که نهاد عفو با همه اهمیت اش در اسناد حقوق بشری مادر، وزن سنگینی ندارد و به صورت امری حاشیه ای مورد توجه بوده است. اسناد حقوق بشری بیش از همه بر روی دادرسی عادلانه تاکید داشته‌اند و وقتی کسی در دادرسی دادرسی عادلانه مجرم شناخته و محکوم شد ظاهرا بحث عفو دیگر چندان اهمیتی ندارد زیرا او به حق محکوم شده است.

برعکس اما در آموزه های دینی ضمن توجه به عدالت در دادرسی اما به عفو هم بسیار توجه و تاکید شده و از قضا تاکید بیشتر بر عفو مجرم و کسی است که مجرمیت او ثابت شده است و وزن عفو در آموزه‌های دینی سنگین تر است.

عفو در آموزه های مذهبی

عفو در آیات: یکی از بزرگ‏ترین فضایل اخلاقی در قرآن عفو و گذشت است. عفو موجب اجر و پاداش است(آیات ۱۳۴ تا ۱۳۶ آل عمران و آیات ۶۳ تا ۷۶ فرقان). علاوه بر آیات ۱۷۸ و ۲۳۷ سوره بقره و نیز ۱۲۶ سوره نحل، درباره عفو آمده است

1-وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (شوری: 40 )

و انتقام بدی کردن، بدی به مانند آن است (نه بیشتر) ولی اگر کسی عفو کرده و (بین خود و خصم خود را) اصلاح نمود اجر او بر عهده خداست، که خدا ستمکاران را هیچ دوست نمی‌دارد.

2- وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(آیه 14 سوره تغابن). اگر (از عقاب آنها) عفو و آمرزش و چشم‌پوشی کنید خدا هم (در حق همه شما) بسیار آمرزنده و مهربان است.

2- «گفت امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست. خداوند شما را می بخشد و ارحم الراحمین است»(یوسف: 92).

3- «ما آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم و ساعت موعود (قیامت) قطعا فرا خواهد رسید. از دشمنان، با نیکی صرف نظر کن» (حجر: 85)

4-  « کسانی که از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب می ورزند و هنگامی که خشمگین می شوند عفو می کنند».( شوری: 37)

5- « خُذِ الْعَفْوَ وَاْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ اَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلين». با آنان مدارا كن و عذرشان را بپذير و به نيكى ها دعوت كن و از جاهلان روى بگردان.

6-  «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَا للّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لا نفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ اعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ و شَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ». در پرتو رحمت الهى با آنان مهربان شدى‏، كه اگر خشن بودى (مردم) از اطرافت پراكنده مى شدند. بنابراين آنان را عفو كن و براى آنها طلب آمرزش نما و در كارها با آنان مشورت كن و آنگاه كه تصميم گرفتى مصمم باش و بر خدا توكل كن.

7- «الذین ینفقون فی السراء و الضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس»‏(آل عمران: ۱۳۴).کسانی که از مال خود به فقرا در حال وسعت و تنگدستی انفاق کنند و خشم و غضب فرو نشانند و از بدی مردم درگذرند.

8-«ولیعفواولیصفحوا الاتحبون ان‏یغفرالله‏لکم‏»(نور: ۲۲) باید نسبت‏به دیگران عفو و گذشت داشته‏باشیم.

9- « وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ»‏(شورى: 37 ). امام باقر ع در تفسير این ایه گفته اند: كسى كه خشم خود را فرو برد با اينكه قدرت دارد .

10-  اگر شما گذشت کنید، به پرهیزگاری نزدیک تر است.(بقره: 237)

عفو در روایات

1- پیامبر (ص): هر کس قدرت بر انتقام دارد گذشت کند، خداوند در روز لغزش از او درگذرد.(میزان الحکمه، ج8، ص3837)

2- امام علی(ع): (بدی یا خوبی را) به نیکی پاداش ده واز بدی درگذر، به شرط آنکه به دین لطمه ای نزند یا در قدرت اسلامی ضعفی پدید نیاورد(همان، ص3839)

3- امام علی (ع): »العفو تاج المكارم». عفو و گذشت تاج فضايل اخلاقى است.

4- امام علی (ع): « شَرُّالنُاس مَنْ لا يَعْفُ عَنِ الزَّلَّهِ و لا يَسْتُرُ الْعَوْرَهِ» بدترين مردم كسى است كه از لغزش ها نمى گذرد و عفو نمى كند و عيوب مردم را نمى پوشاند.

5- امام علی (ع): «اذا قَدَرْتَ علي عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عنه شُكْراً لِلْقُدْرَهِ عليه». هنگامى كه بر دشمن خود پيروز شدى، عفو را شكرانه اين پيروزى قرار ده.

6- امام جعفر صادق(ع): «واعف عمن ظلمک کما انک تحب ان یعفی عنک‏». از کسی که به شما ستم کرده گذشت کنید، همانگونه که دوست دارید دیگران از شما گذشت کنند..

7- پیامبر(ص): «عليكم بالعفو فَاِنَّ الْعَفْوَ لا يَزيدُ اِلّا عِزّاً ». بر شما باد به عفو و گذشت  زیرا عفو چيزى جز عزت بر انسان نمى افزايد( اصول کافی، ج2، ص108)

8- پیامبر (ص): «مَنْ كَثُرَ عَفْوُهُ مُدَّ في عُمْرِهِ».عفو و گذشت سبب سلامت روح و آرامش جان و طول عمر خواهد شد.

9-  امام رضا(ع): هرگز دو گروه با هم رویاروی نشدند مگر اینکه باگذشت ترین آنها پیروز شد. (میزان الحکمه ج3حدیث 13184)

10-«تَعافوا تَسْقُطُ الضَّغائنُ بَيْنَكُمْ». يكديگر را عفو كنيد كه دشمنى ها و كينه ها را از ميان مى برد.(بحار الانوار،ج74، ص 168)

اینها در مورد زندگی دنیوی و قضاوت در این جهان است و درباره زندگی آن جهانی هم آیات روایات فراوان درباره توبه وجود دارد. وزن سنگین توبه در تعالیم مذهبی نشان دهنده اهمیت نهاد عفو در دو جهان مذهبی است.

عفو در نظام قضایی ایران

در مقایسه میان ایران و دیگر کشورها می‌توان گفت ایران جزو کشورهایی است که بیشترین عفو را در دنیا دارد. به رغم این مزیت و برتری اما آمار پرونده های قضایی و جمعیت کیفری در ایران فوق العاده بالا است به گونه‌ای که به گفته مقامات قضایی سالیانه ۱۶ میلیون پرونده در دستگاه قضایی رسیدگی میشود. این در حالی است که برای کشورهای دیگر به نسبت جمعیت این آمار گاهی به یک دهم و کمتر از این می رسد. وقتی که با وجود گستردگی سیستم عفو در ایران باز هم آمار زندانیان و پرونده های ورودی به دستگاه قضایی بسیار بالا است، این امر بیانگر مشکلاتی در ساختارهای مدیریتی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی است.

در طول دهه های گذشته، سالیانه دست کم حدود 13بار عفو صورت می گرفته است.  در ماده 22 آئین‌نامه کمیسیون عفو، تخفیف و تبدیل مجازات که در تاریخ16/5/1387 به تصویب و توشیح رئیس قوه قضائیه رسیده و در روزنامه رسمی درج شده آمده است:

«مناسبت‌های عفو و بخشودگی به شرح زیر می‌باشد:

1ـ ولادت حضرت رسول اکرم « ص»، 12 تا 17 ربیع‌الاول.

2ـ مبعث حضرت رسول اکرم « ص» 27 رجب.

3ـ ولادت حضرت امیرالمؤمنین « ع» 13 رجب.

4ـ ولادت حضرت امام حسین « ع» 3 شعبان.

5 ـ ولادت حضرت قائم « ع» 15 شعبان.

6 ـ عید سعید فطر، اول شوال.

7ـ عید سعید قربان، 10 ذیحجه.

8 ـ عید سعید غدیر، 18 ذیحجه.

9ـ سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی 22 بهمن.

10ـ سالروز جمهوری اسلامی، 12 فروردین.

11ـ عید نوروز، اول فروردین.

12ـ سالروز حماسه فتح خرمشهر ویژه عفو محکومان نیروهای مسلح، 3 خرداد.

13ـ ولادت حضرت فاطمه « س» ویژه عفو محکومان نسوان، 20 جمادی‌الثانی.

14ـ سایر مناسبت‌هایی که مقام معظم رهبری موافقت فرمایند».(آیین نامه کمیسیون…. rc.majlis.ir).

در دیگر مواد آیین نامه درباره ساختار، اعضای کمیسیون، شرایط عفو، اشخاصی که می‌توانند درخواست عفو را پیشنهاد کنند

به جز عفو روز زن و تولد حضرت فاطمه که عمدتاً محکومان زن مورد عفو قرار می گیرند در بقیه موارد شامل زنان و مردان به طور کلی است.

بخشی این عفوها معیاری است و بخشی هم عفوهای مصداقی یا موردی. عفو های معیاری عفوهایی هستند که بدون ذکر مصداقی معین، معیارهایی را برای بخشودگی اعلام می کند که با هرکس تطبیق کرد شامل او می شود. از سال 97 تا 1401 عفو معیاری اعلام نشده و عهمدتا عفوهای موردی بودند. عفو های موردی مربوط به کسانی است که تقاضای عفو می نویسند و پس از طی تشریفاتی در کمیسیون عفو و بخشودگی قوه قضاییه، درخواست و پرونده آنها مورد رسیدگی قرار می‌گیرد و در نهایت لیستی از آن هایی که با درخواست عفوشان موافقت می شود تهیه شده و با ذکر اسامی مشخص، به رهبری داده می‌شود و پس از امضای وی اعلام و اجرا می شود. این تعداد از عفو در سال، در مقایسه با دیگر کشورها توجه است.

انتقاد

یکی از انتقاداتی که در همه سال‌های گذشته وجود داشت   و نگارنده نیز به کرات در مقالات مختلفی آن را مطرح کرده است- این بود که گرچه در قانون اساسی ایران، جرایم سیاسی و مطبوعاتی جزو جرایم شرافتمندانه و دیگر خواهانه محسوب شده و نسبت به آنها امتیازاتی مثل داشتن هیئت منصفه در نظر گرفته شده اما در قوانین عادی و عمل جاری مسئولان قضایی و امنیتی برخلاف آن عمل شده است. مفهوم امتیازات ذکر شده در قانون اساسی این است که باید حدود و حقوق و احترام متهمان و‌محکومان سیاسی و مطبوعاتی  مورد توجه ویژه قرار بگیرد اما آنچه در عمل رخ میداد همواره بود این بود که در همه عفوها مستثنیاتی اعلام می‌شد که در ماده25  آئین‌نامه کمیسیون عفو آمده است و در حالی که در این مقررات ابدا نامی از جرائم امنیتی و سیاسی نیامده اما هرسال در بخشنامه های عفو یکی از مستثنیات اضافه شده « جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی» بود.

چون در ایران بین جرایم سیاسی و امنیتی تفکیک قائل نمی‌شوند و اساساً نمی‌خواهند بپذیرند که پدیده ای به اسم زندانی سیاسی وجود دارد لذا تمام کسانی که از نظر عرف، وجدان عمومی، عقل، انصاف و حتی مواد قانونی که به آن استناد می‌کنند ماهیت اتهام شان سیاسی است اما همه آنها را تحت عنوان جرائم امنیتی رده بندی می کنند در حالی که اغلب آنها به اتهام اجتماع و تبانی برعلیه امنیت محکوم شده اند که گرچه طبق دفاعیات حقوقی وکلا در اغلب موارد نیز شمول این اتهام فاقد وجاهت حقوقی بوده اما در عین حال ماده303 ق.آ.د.ک نیز جرم اجتماع و تبانی را از جرائم اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی تفکیک کرده است.

اما در نتیجه رویه ذکر شده، محکومان سیاسی که همان منتقدان و مخالفان بودند همواره جزو مستثنیات عفو قرار می گرفتند زیرا هدف این بود که در مورد آنها چنان سخت گیری شود و هزینه کنشگری سیاسی منتقدان و مخالفان بالا برود که کمتر افراد جرات ریسک پیدا کنند و در واقع به این وسیله مخالفان و منتقدان کنترل بشوند. بنابراین به ندرت به صورت بسیار خاص و استثنایی، به صورت موردی پرونده های در کمیسیون عفو مورد بررسی قرار گرفته و درخواست آنها موافقت می شد.

از این جهت همواره این انتقاد وجود داشت که نهاد عفو که باید بیشتر درباره محکومین سیاسی و مطبوعاتی عمل می شد اما آنانکه مرتکب جرم غیر شرافتمندانه یا خودخواهانه بودند بیش از همه از امتیاز عفو بهره مند می شدند و این تبعیضی ناعادلانه بود.

عفو استثنایی ۱۴۰۱

عفو اعلام شده‌در دهه فجر ۱۴۰۱ جزو عفوهایی بود که بیش از همه عفوهای گذشته مورد توجه و بحث در رسانه‌ها و افکار عمومی قرار گرفت. دلیل اصلی اش هم این بود که درست بر خلاف رویه تمام سال های گذشته این بار بخش اعظم محکومین را افراد فعالان سیاسی تشکیل می دادند.

هر چند یک بار دیگر هم در آخرین عفو دوره دو ساله ریاست ابراهیم رئیسی بر قوه قضاییه تعدادی از زندانیان سیاسی و مدنی به صورت مصداقی مورد عفو قرار گرفتند که چند نفرشان هنوز حکم قطعی نداشتند اما نه چندان گسترده بود نه معیاری و نه به صورت رسمی در قالب بخشنامه اعلام شد. اگر این یک مورد را نادیده بگیریم می توان گفت عفو دهه فجر ۱۴۰۱ برای اولین بار در طول دوره جمهوری اسلامی: ۱- به صورت معیاری، ۲- گسترده، ۳- به صورت بخشنامه و دستورالعمل رسمی، ۴- شامل آنانکه هنوز حکم قطعی نداشتند و هنوز متهم محسوب می شدند بوده است.

۵- پرونده به طور کلی مختومه شده و هیچ سوء پیشینه هم برای افراد ثبت نمی شود.

بخشنامه عفو 1401 در واقع دو بخشنامه بود. یکی شبیه همان بخشنامه های عفو معیاری روتین که همه ساله منتشر می شد و دومی بخشنامه خاص متهمان و محکومان حوادث 25 شهریور1401 موسوم به جنبش اعتراضی مهسا تا زمان ابلاغ عفو. در نتیجه این دو بخشنامه به ویژه آنکه مربوط به معترضان شهریور 1401 به بعد بود به گفته سخنگوی قوه قضاییه بیش از 70 هزار نفر مشمول عفو شدند که شامل متهمان و محکومان بود. عفو گسترده در این اندازه بی سابقه بود.

تا زمان ابلاغ این عفو دستگیر، بازداشت یا تحت تعقیب قرار گرفته‌اند در صورت داشتن شرایط ذیل مختومه می‌شود:

الف – عدم مباشرت، مشارکت و معاونت در ارتکاب جرائم مستوجب مجازات محاربه افساد فی‌الارض و بغی؛

ب – عدم ارتکاب جاسوسی به نفع اجانب؛

پ – عدم ارتباط مستقیم با عوامل سرویس‌های اطلاعاتی خارجی؛

ت – عدم ارتکاب قتل و جرح عمدی؛

ث – عدم ارتکاب تخریب و احراق عمده تأسیسات دولتی، نظامی و عمومی؛

ج – عدم عضویت و وابستگی در گروهک‌های معاند و برانداز؛

چ – نداشتن بیش از دو فقره سابقه محکومیت مؤثر کیفری؛

ح – نداشتن شاکی یا مدعی خصوصی یا حسب مورد اعلام رضایت آنان یا جبران ضرر و زیان؛

خ – اظهار ندامت و تعهد کتبی مبنی بر عدم تکرار جرم عمدی مشابه.

انتقادات

در پی اعلام عفو به مناسبت سالگرد انقلاب در بهمن1401 انتقادات زیادی هم برانگیخته شد. با توجه به اینکه برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی، اعتراضات جنبش مهسا ابعاد گسترده‌ای داشت و جامعه جهانی به آن توجه کرد و اراده های سیاسی برخی از کشورها به سوی ایجاد اجماع علیه حکومت ایران و ایجاد همگرایی بین اپوزیسیون رفتند، آمار بالای زندانیان و محکومان برگ برنده ای در دست مخالفان بود. بنابراین واکنش‌های زیادی نسبت به این عفو صورت گرفت.

بعضی آن را ناشی از قدرت مردم دانستند نه ناشی از انعطاف حکومت و حکومت ناگزیر از این عفو بوده است‌ برخی با تاکید کردن روی مستثنیات عفو می گفتند اگر قرار است این افراد استثنا شوند آنها که باقی می مانند دیگر به چه دلیل باید مجرم شناخته شوند که مورد عفو قرار بگیرند؟

بعضی دیگر می گفتند جمهوری اسلامی به دلیل مشکلات حاد اقتصادی قادر به تامین هزینه زندانیان نیست و ناگزیر از این عفو بوده است. برخی هم آن را یک مانور برای خلع سلاح کمیته تحقیق تشکیل شده از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد برخورد با معترضان در دوره جنبش مهسا دانستند.

یکی از بندهای اعتراض برانگیز آن، شرط «اظهار ندامت و تعهد کتبی مبنی بر عدم تکرار جرم عمدی مشابه» بود. در انتقاد گفته می شد مگر افرادی که مرتکب جرایم استثنا شده نبوده اند چه جرمی کرده اند که ابراز ندامت کنند؟ دیگر اینکه این بند ناقض مفهوم عفو است و ازادی افراد را مشروط به درهم شکستن کرامت و حیثیت آنان می نماید.

این انتقادات به اندازه ای بود که مرکز رسانه قوه قضاییه در مطلبی با عنوان«تلاش برای حاشیه سازی‌های ژورنالیستی پیرامون عفو گسترده اخیر: اعلام کرد: خبر اخذ تعهدات مختلف از زندانیان آزاد شده، غیرواقعی است. برخی اخبار منتشر شده در خصوص اخذ تعهدات مختلف از زندانیانی که شامل عفو اخیر شده‌اند، غیر دقیق و غیر صحیح بوده و  به هیچ وجه با واقعیت جاری منطبق نیست. تنها تعهدی که از بازداشتی‌های وقایع اخیر کشور برای آزادی آنها یا مختومه شدن پرونده‌هایشان گرفته شده است متمرکز بر تعهد البته اختیاری آن‌ها با موضوع عدم تکرار جرمی بوده که مرتکب شده‌اند». این اختیاری قلمداد کردن البته دوپهلو است و تصریح نکرده اگر کسی امضا نکرد آزاد نمی شود ولی عبارت مبوط به لزوم دادن تعهد در بخشنامه تصریح شده بود. معاون قوه قضاییه هم اعلام کرد« متهمان یا محکومان اغتشاشات اخیر اگر اظهار ندامت نکنند و تعهد کتبی ندهند، عفو نمی‌شوند»(رحیمی، 1401). در عین حال هزاران نفر فرم ثابت ندامت نامه را امضا کردند با این پیشفرض که هم مسئولان قضایی، هم امضا کنندگان و هم افکار عمومی می دانند که این فرم، فورمالیته است و لزوما به معنای ندامت یا تعهد نیست و یک تشریفات صوری برای آزاد کردن افراد است چنانکه گفته می شود در چندین مورد افرادی این فرم را امضا نکردند اما از زندان آزاد شدند(مانند فرهاد میثمی و زارا محمدی) و چند نفر هم به دلیل امضا نکردن در زندان ماندند. به عبارت دیگر رویه یکپارچه ای هم وجود نداشت.

در گذشته چنین فرمی مرسوم نبود و درباره مشمولان عفو‌ معیاری هم آزادی شان منوط به درخواستی نبود چه رسد به ندامت نامه و تعهدنامه. مشمولان عفوهای موردی هم فقط درخواست عفو به استناد قانون می نوشتند نه ندامت نامه و تعهدنامه. این درخواست هم لزومی نداشت توسط خود زندانی نوشته شود و طبق ماده 6 آیین نامه « اشخاص زیر می‌توانند درخواست عفو را پیشنهاد کنند: 1ـ رئیس دادگستری مربوط. 2ـ دادستان مربوط. 3ـ قاضی ناظر زندان مربوط. 4ـ رئیس زندان مربوط.

5 ـ محکوم علیه. 6 ـ خانواده و بستگان محکوم‌علیه».اما آنچه از لحاظ حقوقی این بند از بخشنامه عفو را با انتقادی جدی مواجه می کند این است که بخشنامه عفو شامل متهمانی که در مرحله تحقیق هستند و همچنین حکم محکومیت شأن در دادگاه بدوی صادر شده نیز می شود و در حالی که تا زمان قطعی شدن رای دادگاه در تجدید نظر اصل برایت درباره متهم جاری است نوشتن چنین فرمی با اصل برائت در تناقض است و فرد را مجبور به اقرار به جرم برای دستیابی به آزادی می کند.

در میان موافقان حکومت هم گفته می شد: «فرمان عفو رهبری، بار دیگر رأفت و مهربانی نظام را به دنیا نشان داد و مژده‌ای بسیار خوشحال‌کننده از سوی پدر مملکت به همه فریب‌خوردگان بود که دلِ همه مردم را شاد کرد(تسنیم: ماموستا فایق رستمی، نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری).«عفو و گذشت رهبری نشان از عمق امنیت پایدار کشور داشته و آب سردی بود بر آتش زیر خاکستری که دشمنان به بهانه بازداشتی های اخیر در تدارک افروختن مجدد آن بودند»(خبرگزاری تقریب). «عفو گسترده اخیر تصمیمی مهم و انقلابی بود. امیدوارم كه آزادشدگان دوستان و همفكران و اقوام آنها قدردان این رأفت و عطوفت نظام اسلامی باشند(گفتگو با میزان: باهنر، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام ).«عفو گسترده اخیر نشان داد که حیات انقلاب اسلامی در مهربانی و مداراست. این عفو پیام حقوق بشری مثبتی از جمهوری اسلامی ایران به جهان مخابره می‌کند(مدیرعامل خبرگزاری برنا).

بدون شک خود قوه قضاییه، فضای رسانه و انتقادات ابراز شده را رصد کرده و دسته بندی می کند و باید مواردی که مقرون به صواب است مورد توجه قرار بگیرد اما در این مقاله ما در مقام ارزیابی نظرات انتقادای و حمایتی نیستیم. اگر همه انتقادات را هم قبول داشته باشیم اما نکته مهمی که به عنوان یک اتفاق مهم و برجسته نمی‌توان انکار کرد تاسیس حقوقی جدیدی در نهاد عفو است.

 تاسیس حقوقی جدید

در تمام نظام‌های حقوقی جهان، در مذاهب و در مکاتب کلاسیک و مدرن و همچنین در اسناد حقوق بشری، عفو همواره شامل مجرمان و محکومان بوده است، محکومانی که حکم دادگاه شان قطعی شده است.

در عفو جدید برای نخستین بار، متهمان هم شامل عفو شده اند یعنی قبل از اینکه پرونده به مرحله تشکیل دادگاه و صدور رای برسد متهمان عفو شده اند فارغ از اینکه ممکن بود در دادگاه محکوم بشوند یا محکوم نشوند.‌

شاید از لحاظ حقوقی بتوان نقدهایی را به این تصمیم وارد کرد ولی به عنوان یک دیدگاه حقوق بشری که اصل را بر پرهیز از مجازات و همچنین رعایت حداکثر انعطاف و گذشت می گذارد این ایرادات، مطلوبیت ندارند و از دیدگاه کارکردگرایانه، پیامدهای مثبت عفو‌ متهمانی که شاکی خصوصی ندارند بسیار بیشتر است.

عفو ۱۴۰۱ از این منظر که شامل متهمان شده است در واقع نقطه آغاز نوعی تاسیس حقوقی جدید است که اگر به یک رویه تبدیل شود پس از این شامل عفو های گسترده تری خواهیم بود.

ویژگی مهم دیگر در این تاسیس جدید، مختومه شدن پرونده و عدم ثبت هرگونه سوء پیشینه کیفری است. در واقع فرض بر این است که ممکن بود متهمان در مرحله دادگاه، مجرم شناخته نشوند، بنابراین دلیلی وجود ندارد که سوء سابقه برای آنان منظور شود.

البته در قانون جرم سیاسی در ایران تصریح شده است که برخلاف دیگر جرائم، در جرم سیاسی، قانون مربوط به تشدید مجازات در تکرار جرم و همچنین ثبت سوء پیشینه اجرا نمی شود‌. در واقع این دو امتیاز برای جرایم سیاسی منظور شده است و در بخشنامه عفو که شامل متهمان و محکومان است این امتیاز منظور شده و به سنتی نیرومندتر تبدیل می گردد. با وجود بی اعتنایی قضات و نهادهای امنیتی به این امتیازات در گذشته اما زین پس  تخلف از آن را دشوار خواهد شد.

منابع در دفتر مجله موجود است.

کانال گفتارهای باقی  https://t.me/emadbaghi

وبسایت  www.emadbaghi.com

اینستاگرام https://instagram.com/emadeddinbaghi

فیس بوک  https://facebook.com/Emadbaqi

 

نوشته شده توسط
عمادالدین باقی
دیدن همه یادداشت ها
گذاشتن پاسخ

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

In order to use the Instagram feature, please install and activate Meks Instagram Widget plugin .

نوشته شده توسط عمادالدین باقی