بي بي سي برنامه شامگاهي 27/11/84 و برنامه صبحگاهي 28/11/84 (15بثذ2006)
آقاي محمد منظر پور گزارشگر و گوينده بي بي سي در آغاز ميپرسد دليل و مستند حمله به دراويش چه بوده است.
باقي: بسياري از اين اقداماتي كه صورت گرفته نهايتاً منتهي ميشد به استفتاء برخي مراجع كه معلوم نيست آن مراجع چه كساني هستند اسم آن افراد را هم نميبرند ، نميشود بر اساس استفتاء از يك يا دو مرجع كه اسمش هم گفته نميشود و متن آن استفتاء هم معلوم نيست اقدام به تخريب حسينيه كرد يا مبادرت به زد و خورد و يا بازداشت و اين قبيل رفتارها كرد.
كشور قانون دارد قرار نيست كه فتواي يك يا دو مرجع جانشين قانون شود
بي بيسي: در خبرگزاري به نقل از يك مقام امنيتي در قم آمده بود كه يكي از دلايلي كه حمله به حسينيه دراويش اين بوده كه اين افراد اين مكان را تصرف عدواني كرده بود آيا در رابطه يا صحت و سقم اين ادعا اطلاعاتي منتشر شده؟
باقي: متاسفانه مشكلي كه در حال حاضر وجود دارد اين است كه امكان اطلاعرساني متفاوت در رسانههاي رسمي چنانكه بايسته و شايسته است وجود ندارد. وقتي چنين اتفاقي مي افتد بدون شك وكلاي آقاي شريعت يا دراويش بايد بتوانند بيايند آزادانه دفاع كنند و بتوانند در برابر اتهامات لازم كه در افكار مطرح عمومي ميشود توضيحات لازم را بدهند و اين در حالي است كه برخي از وكلاي اينها كه از چند روز قبل از اين حادثه پيگير قضيه بودهاند آنها هم بازداشت شدهاند حتي در صورتي كه اطلاعات يك طرفه درست هم باشد در جامعهاي كه اطلاعات يك سويه باشد اين اطلاعات قابل اعتماد نيستند.
بي بيسي: معاون سياسي امنيتي استاندار قم اعلام كرده است كه دستگير شدگان در مراكز مختلف در حال بازجويي هستند آيا بر اساس قوانين دادرسي در ايران افرادي كه بازداشت ميشوند در ابتدا امكان دسترسي به وكيل دارند؟ اگر ندارند چه مرجعي مي تواند چه مجموعهاي مي تواند مدعي اين افراد باشد و آيا سازمان هاي غير دولتي كه در زمينه دفاع از حقوق زندانيان فعاليت ميكنند دسترسي به اين بازداشتشدگان دارند و مي دانند كجا هستند و يا آنها چه برخوردي با آنها ميشود؟
باقي: متاسفانه ما با يك مجموعه از تناقضات مواجه هستيم طبق قانون حقوق شهروندي كه شوراي نگهبان در اواخر مجلس ششم تاييد كرده حضور وكيل در همه مراحل الزامي است يعني وكيل مي تواند در مرحله بازپرسي و مقدماتي حضور داشته باشد اما متاسفانه عملا اجازه اين كار را نمي دهند در مورد دراويش هم همينطور است.
آيا به نظر شما اساسا حمله به يك حسينيه يا تخريب يك حسينيه تحت هر عنوان سابقه تاريخي دارد يا يك پديده بديع و نوظهوري است؟
باقي: در چند مورد اتفاقات مشابهي افتاده از جمله تخريب مسجد فيض در مشهد. در سال هاي بعد از انقلاب حسينيه دراويش و نمونههاي ديگران در دوران حكومتي اتفاق مي افتد كه هيچكس انتظار ندارد اين اتفاق بيفتد. ممكن است پيش از دوران جمهوري اسلامي هم موارد مشابه اتفاق افتاده باشد اما در دوره جمهوري اسلامي غير قابل انتظار است و عجيب اين است كه در كشوري كه مذهبي است و نظامش هم مذهبي است اگر آزادي مخالفان مذهب محترم شمرده نميشود ممكن است اما شگفت آور است كه آزادي عقيده مذهبي هم محترم نيست. دراويش اساساً شهرهاند به غير سياسي بودن ولي آزادي عقيده مذهبي زير سوال ميرود و شگفتآورتر اين است كه دروايشي كه مورد تهاجم قرار گرفتهاند چنانكه خودشان هم اعتراف كرده اند اساساً از لحاظ عقايدشان با حكومت شيعه تفاوتي ندارند آنها خودشان رسما اعلام كردهاند كه ما هم مثل شيعيان ايران و حاكمان در ايران به دوازده امام معتقديم ، نماز ميخوانيم ، روزه ميگيريم و مرجعيت شيعيان را هم قبول داريم تنها تفاوتي كه داريم اين است كه ميگوييم علاوه بر مرجعيت شريعت. مرجعيت طريقت هم لازم داريم وقتي اينها اين همه شباهت عقيدتي دارند و در عين حال غير سياسي هستند و چنين مورد حمله قرار ميگيرند واقعا مسئله آزادي عقيده را در ايران با مشكل مواجه كرده و مورد سوال قرار ميدهند.