خشم از مجازات اوباش ! (خبر ويژه)
عمادالدين باقي مقاله نويس روزنامه هاي زنجيره اي مدعي اصلاح طلبي مجازات اراذل و اوباش را فاجعه اي بزرگ دانست و از مردم به خاطر همراهي با اين اقدام انتقاد كرد.
باقي كه ايسنا از او به عنوان رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان نام برده در نامه اي خطاب به سران برخي احزاب كشور، اعدام افراد شرور را فاجعه اي بزرگ! قلمداد كرده و گفته است: فاجعه بزرگتر، سكوت نخبگان و احزاب و نهادهاي مدني ايران از يك سو و بي تفاوتي يا تمكين افراد عمومي در برابر تبليغات يك سويه است.
وي در ادامه به رغم اينكه اذعان مي كند اعمال افراد شرور كه امنيت شهروندان را سلب مي كنند با هر معيار حقوق بشري و اخلاقي، محكوم بوده و مستحق مجازات است اما اضافه كرده كه نه لزوما مجازات اعدام!
باقي البته هيچ توضيحي نداده كه با كساني كه جان و مال و ناموس مردم را به بازي مي گيرند و در پرونده هاي قطور آنها دهها جنايت فجيع وجود دارد چگونه بايد رفتار كرد.
گفتني است عمادالدين باقي از جمله افرادي است كه هاله اسفندياري جاسوس آمريكايي ها به همكاري با او اعتراف كرده بود.
كيهان شنبه 17 شهريور 1386 – 25 شعبان 1428 – 8 سپتامبر 2007 – سال شصت و چهارم -شماره 18893
لینک زیر رو ببین
http://pavaraghi.ir/?p=11
هر كس يا گروهي با توجه به سطح فهم خودش (يا به قول مولانا: از ظن خود) با مسايل روبرو مي شود. حال اگر جهالت با بي وجداني و بي شرفي هم درآميخت كه واويلا !
از گروه امثال كيهان بيش از انتظار نيست.
با سلام خدمت شما.
با تشكر از زحمات انسان دوستانه شما.به قول شاعر :
در بيابان كعبه گر خواهي زد قدم
سرزنشها گر كند خار مغيلان غم مخور
ارادتمندم
نامه عالی بود. کنشی واقعا کمیاب در روشنفکری ایران.
گفته اید: “عده زيادي از اعدامشدگان يا فاقد وكيل بودهاند يا بدون فرصت فرجامخواهي اعدام شدهاند، يا بهرغم وجود شبهات بسيار در پرونده كه ازمصاديق مسلم قاعده درء بوده است اعدام گرديدهاند يا اساسا جرم اعلامشده مجازات اعدام نداشته”.
_ بجای طرح کلی مطالب بهتر است که مورد اعلام کنید. چه کسی بدون وکلیل بوده؟
این گونه که می گوئید، احزاب نمی فهمند. مردم نمی فهمند. نخبگان نمی فهمند و سکوت کرده اند. اگر اینطور باشد فکر نمی کنید اشکال درجای دیگری باشد و شاید در خود شما
با سلام وآرزوی سلامتی برای شما
من اگر حامی یا مدیر یا سردبیر کیهان بودم خجالت زده میشدم وقتی میبینم که برگشتیهایش از تیراژش بیشتر شده چرا ایشان نمی خواهند بفهمند مردم دیگر حالیترشان شده و نمی خواهندشان.
خیر الامور اوسطها………..
در حکایت آمده کافری نزد حضرت ابراهیم امد و طعامی خواست.
حضرت شرط کرد باید مسلمان شوی.
کافر قهر کرد و رفت.
خداوند غصب فرمود به وی که ای ابراهیم ما هفتاد سال است او را طعام می دهیم تو یک شب او را مشروط کردی و ندادی؟
ابراعهیم نزد کافر رفت ووی را طعام داد و قضیه را بازگو نمود.
و…………..
کافر بخدای ابراهیم که اینچنین بصیر و علیم و بخشنده و مهربان است ایمان اورد که تو چنین خدایی داشتی و من نمی دانستم…؟!
حال روی سخنم با امثال آقایان است که تا فرصت دارید بخود بیایید و از قهر مردم و خدا بهراسید الحمد الله که مردم ما کافر نیستند و کیهانیها هم ابراهیم نیستند…..!!!!