(جنگ ترکیه علیه کردها)
عمادالدین باقی
https://t.me/emadbaghi
روزنامه سازندگی، ش497 یکشنبه21مهر1398ص2
در منطقه پرآشوب خاورمیانه انگار مردمانش نفرین شده اند و روزی نیست که خبری از حادثه و مرگ و جنگ از جانب عراق، افغانستان، پاکستان، ترکیه و سوریه اش نیاید. از وقتی خبر آمادگی ترکیه برای حمله به کردهای سوریه آمد خودمان کم درد و رنج داشتیم و حوادث عراق و فقر و بیکاری و شورش و کشته و زخمی های آنجا و کشتارهای افغانستان و لیبی و… کم بود که جنگ ترکیه هم اضافه شد.
اینها همه مسلمان ها هستند که علیه هم می جنگند و به نظر می رسد از هر صد کشته در منطقه 99 نفرش به دست خود مسلمان هاست در حالی که بیشترین تاکید بر دوری ازقوم گرایی و نژادپرستی و تاکید بر تقوی به عنوان معیار فضیلت و نیز رواداری میان مذاهب در همین آیین است اما ستیزه های قوم گرایانه و خشونت های مذهبی در منطقه بیداد می کند آنگاه مسلمانان انتطار دارند دنیا به اسلام به چشم آیین رحمت بنگرد. در واقع بزرگترین دشمنی با این آیین و بدنام کردنش توسط پیروان همین آیین صورت می گیرد و آن کاریکاتورهای موهن دو نشریه اروپایی نتیجه همین اعمال است ولی مسلمان ها به کاریکاتوریست های موهن حمله می کنند و نقش خود را در پیدایی این دیدگاه نمی بینند.
از وقتی خبر خیز ترکیه برای حمله آمد دلنگران خانه هایی بودیم که سوگوار می شوند و سرانجام آنچه نباید رخ می داد رخ داد. دنیای عجیبی است. ترکیه دست به حمله نظامی به کردهای سوریه می زند و نام عملیات “چشمه صلح” بر آن می گذارد و هدف آن را بازگرداندن صلح و ثبات اعلام می کند، شبیه کاری که اسراییل و امریکا و سوریه و روسیه در راه اندازی جنگ ها کرده و می کنند. آنها همه چیز را از دید خود می بینند نه از دید زن و مرد و کودکی که گلوله بر تن شان می نشیند و مادری که فرزندش جلوی چشمش تکه پاره می شود و زنی که شوهرش نابود می شود و خانواده هایی که خانه خراب و آواره می شوند….
آیا برای جلوگیری از کریدور مورد ادعای دولت ترکیه راه مذاکره و یا راه دیوارکشی و مانع سازی و راه های دیگر وجود نداشت؟
این کلمه مقابله با تروریسم هم دستاویزی شده است برای توجیه جنگ و خشونت. تروریسم آن است که همه آن را تروریسم بدانند نه فقط دولت ذینفع. این نوع مواجهه با “مقوله تروریسم” فقط فرصت پیدایی و رشد واقعی تروریسم را ایجاد می کند و داعش را باز می گرداند.
این اقدام جنگی ترکیه که به تقلید از آمریکا به نام جنگ علیه تروریسم آغاز شد منازعه کهنه ترک و کرد را نهادینه تر می کند و این یعنی تقویت چشمه جنگ برای زمانی طولانی تر در حالی که چشمه صلح این است که زمینه این جدال ها ازمیان برود و مدال صلح از آن کسی است که چشمه صلح را اینگونه بسازد نه با جنگ و تشدید نفرت های قومی.
همواره درباره این مسئله در اندیشه بودم که چرا با وجود همزیستی غالب اقوام ایرانی و خویشاوندهای ترک و کرد و لر و فارس و بلوچ و عرب و گیل، میان برخی از کردها و ترک های ایران صمیمت جاری نیست در حالی که دو قوم ترک و کرد کنار هم زندگی می کنند و هیچ دلیل منطقی برای کدورت آنها وجود ندارد. این معضل در ارومیه خودمان که اهالی این دو قوم کنار هم زندگی می کنند بازتاب عینی تری پیدا می کند در حالی که هیچ منطقی برای این نقار وجود ندارد اما یکی می گوید کردها باید ترکی بیاموزند و دیگری می گوید نطق عضو شورای شهر تهدید امنیت ملی است و هر روز حادثه ای برپاست و سرمایه و انرژی و ذهن این مردم به جای اینکه صرف توسعه شود صرف این مسایل بی ارزش شده و دولت مرکزی هم پیوسته باید مراقب باشد و هزینه کند که حادثه ای رخ ندهد. جنگ ترکیه علیه کردهای سوریه محصول چنین تضاد تاریخیِ قومی است که بر کل اقوام ترک و کرد در منطقه تاثیر می گذارد و ملت هایی چون ایران که اقوام گوناگون شان در چارچوب یک سرزمین واحد قرن ها همزیستی داشته اند تحت تاثیر قرار می گیرند. چه بسا بخشی از تیرگی ها میان ترک ها و کردهای دیگر کشور ها نیز بازتاب درگیری های درازمدت و خونین ترک و کرد در ترکیه باشد. در واقع ترکیه با جنگ خود علیه کردهای سوریه دامنه این نفرت سازی قومی را گسترش می دهد و به کل منطقه جنگی را تحمیل می کند ولو اینکه جنگ عاطفی باشد که می تواند بستر ناسازگاری های مزمن شده برای آینده گردد. از این منظر دولت ایران نباید بی تفاوت باشد. از این منظر که اقدام ترکیه، امنیت ملی ایران را هم در درازمدت تحت تاثیر قرار می دهد دولت ایران باید میانجی صلح شود و ترکیه را از ادامه خشونت باز دارد. تنوع قومیت های خاورمیانه می تواند منبعی غنی برای رنگین کمان فرهنگی و زیستی منطقه و جاذبه ای برای بشریت باشد اما دولت های قوم اندیش این فرصت زندگی را به فرصت مرگ و جنگ تبدیل کرده اند.. قدرت گرفتن حزب اعتدال و توسعه در ترکیه و وعده ها و حرکت های نخستین آن موجی از امید به وفاق منطقه ای را به وجود آورد ولی حرکت های چندسال اخیر حکومت ترکیه این امیدها را به یأس بدل کرد.
ایران و ترکیه می توانستند دست در دست هم معضل تاریخی کرد و ترک را به سود رنگین کمان زیست صلح آمیز منطقه حل کنند اما دولت ترکیه نتوانست خود را از اسارت کینه های بدریه و حُنینیه رها کند. هنوز هم فرصت برای چشمه های واقعی صلح هست اگر دولت ترکیه از چنبره قوم گرایی بیرون آید و با معیار حقوق بشری ناب به روابط و مسایل قومی و منطقه ای بنگرد و راه حل بجوید.
خاورمیانه تشنه صلح، همزیستی و توسعه است و مردمش نیازمند زندگی، رفاه، امنیت و دولت های خیراندیش و دوراندیش.
نگارش: پنج شنبه18مهر1398 ساعت6 بامداد. چنانکه در پاورقی روزنامه هم ذکر شده این مقاله روز پنج شنبه در اختیار روزنامه قرار گرفت.
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi
وبسایت www.emadbaghi.com
فیس بوک Emadbaqi@