دو روز پیش از ترس متهم شدن به نفوس بد زدن از پست زیر صرفنظر کردم اما عاطفه زندانبان ها کجا رفته؟ مذاکره هم سودی نداشت:
“مادر سام رجبی از فعالان محیط زیست به سرطان مهاجم و بدخیمی دچار شده. تلخ ترین اتفاق، مرگ مادر است در حالی که فرزندش زندانی است. کاش می شد کاری کرد تا زودتر بیاید مرخصی مادرش را ببیند و مرخصی دادن به پسر نوشداروی پس از مرگ سهراب نشود”.
اگر زندانی، مرتکب قتل عمد هم شده باشد در چنین شرایطی باید با قرار تأمین مناسب، مرخصی داد اما علیرغم تکلیف قانونی سازمان زندانها به مرخصی زندانی در شرایطی مانند بیماری شادوران لیلا هوشمند افشار و علیرغم حکم وجدان و انسانیت، به زندانی پرونده محیط زیستی، مرخصی ندادند.
آیا کسی بخاطر این کارها مؤاخذه می شود؟ نه! چون قدرت مسلح، پاسخگو نیست و کرامت انسان جایگاهی ندارد.
به بازماندگان و بستگان این مادرِ منتظر، تسلیت می گویم.