چندی پیش وقتی اظهارات ریاست قوه قضاییه را دیدم که خطاب به دادیاران و بازپرسها و قضات درخواست کرده اند «تا آنجا که مقدور است و لازم نیست از صدور قرار بازداشت موقت پرهیز کنند چرا که علاوه بر عوارض برای جامعه و خانواده و خود متهم باعث مشکلاتی برای دستگاه قضا نیز میشود و در پروندههایی که حاشیههای سیاسی و اجتماعی ایجاد میکند نیز حتما با کارشناسان و متخصصان امر مشورت شود تا تبعات این نوع پروندهها مدیریت شود»(پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۰). متوجه شدم که مسئولان می دانند با بازداشت ها و زندان ها هم بر سر خانواده ها چه می آید، هم اینکه قوه قضاییه چگونه آسیب می بیند و هم اینکه در پرونده های دارای حساسیت وحاشیه سیاسی اجتماعی باید طوری عمل شود که تبعات منفی نداشته باشد اما انگار قرار نیست که هیچ تغییری اتفاق بیفتد.
علی یونسی و امیرحسین مرادی دو دانشجوی دانشگاه شریف و برندگان المپیاد جهانی و جزو مفاخر کشورند که ۱۸ ماه پیش به اتهامی بازداشت شدند که حسب اظهارات خانواده و وکلا، تاکنون هیچ دلیل محکمه پسندی برای آن پیدا نشده و خانواده مرادی خانواده شهید و جزو مدیران بوده و خانواده یونسی نیز هیچ اتهامی متوجه شان نیست اما ۱۸ ماه است که فرزندان شان در سلول انفرادی و یا زندان بسته به سر می برند. شگفتانگیز این است که فلسفه بازداشت در موارد بسیار خاص و اتهامات بسیار مهم، انجام تحقیقات مقدماتی است و خصوصاً در جرایمی که شاکی خصوصی وجود ندارد پس از تحقیقات مقدماتی متهمین باید آزاد شوند و هر لحظه بازداشت آنها خلاف قانون و مصداق مواد ۵۷۰ و ۵۷۲ و۵۷۵ قانون مجازات اسلامی است زیرا تا کسی حکم قطعی محکومیت نداشته باشد مشمول اصل برائت است. اما این دو جوان نخبه کشور ۱۸ ماه است که در شرایط سخت در بازداشت به سر میبرند در حالی که ماههاست تحقیقات آنها تمام شده است.
به تازگی به دعوت پدر و مادر این دو و وکیل شان جناب آقای کریم حبیب نژاد، برای همفکری در جلسه ای حضور یافتم. جای یکی دیگر از وکلا، آقای مصطفی نیلی، خالی بود که به خاطر دادخواهی سلامت اکنون خودش در بازداشت است. به محض اینکه پدر امیرحسین مرادی ماسک را از صورتش برداشت دیدم نیمه چپ صورتش دفرمه شده است. متاثر شدم زیرا این نشانه سکته ای بود که چنین آسیب سختی وارد کرده است. با گفتگوهایی که داشتیم معلوم شد که وقتی پدری ۱۸ ماه رنج دربند بودن فرزندش را تحمل میکند که باور دارد او بی گناه است و پیوسته وعده می شنود و حتی از دفتر رییس قوه قضاییه با خانواده تماس می گیرند و قول مساعدت می دهند اما اتفاقی نمی افتد و هیچ روزنه امیدی نمی بیند، بر اثر فشار و استرس روانی مداوم دچار سکته می شود. آیا شما خودتان پدر و مادر ندارید یا پدر و مادر نیستید که بدانید اگر چنین شرایطی برای خودتان پیش آید چه رنجی را متحمل می شوید؟ چرا با خانواده ها چنین می کنید؟
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi