به قلم : فرنگیس حبیبی
تاریخ انتشار مقاله 13/12/2009 به روز شده 14/12/2009 09:14 TU
http://www.rfi.fr/actufa/articles/120/article_9910.asp
“به رسمیت شناختن حیثیت ذاتی اعضاء خانوادۀ بشری و حقوق برابر و خدشه ناپذیر آن ها، اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد”.این اولین جملۀ, بیانیۀ جهانی حقوق بشر است که در دهم دسامبر سال 1948 توسط 58 کشور به امضاء رسید و بعد ها بسیاری از کشور ها ازجمله ایران و افغانستان به آن پیوستند.
اما تحقق این پنج کلمۀ “برسمیت شناختن حیثیت ذاتی انسان ها” نیازمند یک دنیا کار و پیمودن راهی ناهموار است. درک این حیثیت ذاتی صرف نظر از جنس و نژاد و مذهب، کلید دروازۀ صلح درونی هر انسان و صلح میان گروه ها و ملل است و نقض حقوق بشر نشانه و نتیجۀ نادیده گرفتن این حیثیت است.
چه حقوقی در ایران نقض می شود؟
ماشاءالله شمس الواعظین، روزنامه نگار و سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، فهرست حقوق تضییع شده را چنین بیان میکند: حق داشتن عقیده و انتشار آن. حق آزادی بیان، تجمع، حق مخالفت و تشکیل نهاد های مدنی. در ارتباط با زنان، بی عدالتی جنسیتی، آزار جنسی علیه زنان، تعرض تصریح شده در قانون نسبت به زنان که در فقدان حق طلاق، تبعیض در دیه و ارث و چند همسری متبلور است از مصادیق عدم رعایت حقوق بشر علیه زنان است. محرومیت از حق تولید و انتقال دانش و اطلاعات با بستن روزنامه ها و محدویت های اینترنتی قابل تخصیص است. فقدان امنیت شغلی از جمله برای روزنامه نگاران و نداشتن امنیت قضایی از دیگر مصداق های تضییع این حقوق است.
عمادالدین باقی، روزنامه نگار، نویسنده و رئیس پیشین انجمن دفاع از حقوق زندانیان، بازداشت های شبانه، بازداشت های طولانی بدون توجیه قانونی و سؤال از متهمان را خارج از محدودۀ اتهاماتش بر این فهرست می افزاید. او با این حال بر این نکته تأکید می کند که مهمتر از همه عدم رسیدگی به شکایات شهروندان و متهمان است. مثلاً رئیس پیشین دادگستری تهران آقای علیزاده ، در گزارشی به وجود شکنجه و ضرب و شتم متهمان در زندان اشاره کرده بود. سؤال اینست که چرا سال ها پس از ارائه این گزارش ماجرای کهریزک اتفاق می افتد و چند نفر در اثر شکنجه در زندان جان می بازند؟ چون شکایت ها به جایی نمی رسد. البته شکایاتی که از شهروندان میشود فوراً به جریان می افتد. حتی برخی احکام قبل از رسیدن شکایات صادر می شوند مثل شکایت از روزنامۀ هم میهن که پس از توقیف روزنامه به دست دادستان رسید!
عمادالدین باقی می گوید “در سال 79 از رئیس شعبه ای که مرا دستگیرو زندانی کرده بود شکایت کردم. 49 مورد تخلف در بارۀ من انجام شده بود. ده سال از آن زمان می گذرد و هنوز به شکایت من رسیدگی نشده است”.
عبدالفتاح سلطانی، وکیل دعاوی و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، می گوید: در سال 84 دستگیر شدم 219 روز، با چهار اتهام سنگین، در زندان بودم. در دادگاه تجدید نظربرای هر چهار اتهام از جمله جاسوسی و افشای اسناد محرمانه، حکم برائت گرفتم اما هنوز اموال معنوی و مادی مرا که هنگام دستگیری در گونی از خانه ام برده اند پس نداده اند. با وجود برائت ممنوع الخروجم کردند و پاسپورتم را گرفتند. شکایتی از چهار قاضی از جمله قاضی مرتضوی و قاضی حداد کردم ولی هنوز رسیدگی نشده است. در انتخابات کانون وکلا صلاحیت مرا رد کردند. پس از انتخابات 72 روز در زندان بودم حکم منع پیگرد برایم صادر شد با این حال بار دیگر وقتی برای دریافت جایزۀ حقوق بشر عازم آلمان بودم از دم هواپیما مرا بازگرداندند و پاسپورتم را گرفتند.
آیا نظارت بین المللی بر وضعیت حقوق بشرممکن و کارساز است؟
عبدالفتاح سلطانی می گوید باید اعمال نظارت سازمان های مدنی، نهاد های نظارتی داخل سیستم و نظارت بین المللی با هماهنگی با یکدیگر و به موازات هم انجام شوند تا کار ساز باشند. این وکیل دعاوی می گوید از وقتی قاضی مرتضوی و قاضی حداد بر کنار شده اند حرکتی نسبی برای بهبود مشاهده می شود.” تنها توقع ما اینست که مأموران امنیتی و قضایی در چارچوب قانون عمل کنند”.
عمادالدین باقی معتقد است که نهاد های بین المللی فاقد مکانیسم قانونی برای عملی کردن تغییرات هستند. این نهاد ها در جهت فشار سیاسی و بین المللی بر دولت عمل می کنند. این فشار ها الزاماً وضعیت حقوق بشر را بهتر نمی کنند. ” باید راه هایی یافت تا از طریق تعامل و گفتگوی داخلی کار ها انجام شود. “هرچند که در چارچوب “انجمن دفاع از حقوق زندانیان” که به همین منظور ایجاد شده بود پس از موفقيت هاي اوليه كه داشتيم سرانجام رفتاری که با ما شد، یعنی ممنوع شدن انجمن، باعث تقویت کسانی شد که از ابتدا معتقد به مشی رادیکال تری بودند و تعامل با مسئولان را بیهوده می انگاشتند”.
مهرانگیز کار، حقوقدان و فعال زنان، می گوید در تاریخ سی سالۀ جمهوری اسلامی، در دهۀ اول با نقض بی رحمانۀ حقوق بشر روبرو بودیم. بعد با فشار های بین المللی و با ورود کمی عقل و تدبیر در رفتار مسئولان، ایران از وجود ناظر بین المللی برخوردار شد. یعنی نهاد های بین المللی برای ایران ناظر تعیین کردند. البته بعضی اوقات ایران از اعزام این ناظران جلوگیری کرد و گاه از حضور آن هااستفادۀ نمایشی کرد، زندان ها را تعمیر کرد و به زندانیان آموخت چگونه با ناظران حرف بزنند. ولی در عین حال در زمان موریس کاپیتورن، ما شاهد حرکات موزونی در جهت بهبود برخورد با بهائیان بودیم. ولی وضعیت درایران و در جهان طوری تغییر کرد که ایران توانست بر آرایی که نهاد های بین المللی قرار بود صادر کنند تأثیر بگذارد. این تغییرات به سود ناقضان حقوق بشر شد.سال هاست که دیگر ایران ناظر بین المللی بر حقوق بشر ندارد و از همان زمان نیز هست که دستجات بسیار افراطی توانستند جولان بدهند و در حال حاضر هم تقاضای مکرر مبنی بر اعزام بازرسان به ایران به جایی نرسیده است. امید است که دولت توافق کند نمایندگان نهاد های حقوق بشر بتوانند به ایران بروند و باب گفتگویی را با ایران باز کنند.
———-
براي شنيدن متن كامل گفتگو به لينك زير مراجعه كنيد
http://www.rfi.fr/actufa/articles/120/article_9910.asp
خسته نباشي مرد !
عالي بود .
بسم الله الرحمن الرحیم
رهبری محترم وفرزانه کشور
با سلا م و عرض تسلیت محرم الحرام و ارتحال آیت الله منتظری و تشکر از پیام تسلیت شما عینا نامه اینجانب به فرزندان آن مرحوم ارسال میگردد خواهشمند است مفاد نامه دقیقا مورد توجه و پیگیری فوری قرار گیرد و نتایج دقیق تحقیقات اعلام گردد. با تشکر يا أيتها النفس لمطمئنه ارجعي الى ربك راضيةً مرضيه فادخلي في عبادي وادخلي جنتي
حضرات حجج احمد
و سعید منتظری
با سلا م و عرض تسلیت ضایعه جانگداز و غیر قابل جبران عبد صالح خدا فقیه بی بدیل وعالیقدر مجاهد نستوه شیخ الفقهاء والمجتهدین حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری رضوان الله تعالی علیه
احتراما از آنجا که بررسی سطحی و گذرای دلایل ارتحال ملکوتی حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری سوالات عدیده ای را به ذهن متبادر نموده و احتمالات منطقی متعدد از جمله زمینه سازی جهت ارتحال زودهنگام این مرجع عالیقدر جهان تشیع را مطرح مینماید اینجانب حسین جمالو(اراکی )کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم و انشاءالله یازدهم (که طی دو دوره قبل کارشناسی نشده و بی دلیل رد صلاحیت شده ام و در عین حال مدارک مثبته و مستند در جهت تایید ابر رجل ساسی بودن من وجود دارد )ابتداا با توجه به حساسیت فوق العاده ارتحال ایشان چه در عرصه داخلی و چه بین المللی سوالات و توضیحات منطقی زیر را مطرح نموده و خواستار پاسخ شفاف بدون مصلحت اندیشی هرگونه ترس ومخفی نمودن واقعیات به اینجانب افکار عمومی کشور و جامعه جهانی از جمله مراجع ذیصلاح میباشم در عین حال بنا بر حرمت دم مسلمان (که در باب مرجع تقلید شیعه اهمیتی چندین برابری دارد )بدور از پیش داوری و نتیجه گیری قطعی و هرگونه سیاسی کاری و از آنجا که در قران کریم قتل نفس محترم بمانند قتل تمام بشریت و احیای یک انسان بمنزله احیای بشریت است سوالات زیر را مطرح نموده و خواستار پاسخگوئی فوری وبدون فوت وقت میباشم
1-از آنجا که همگان میدانند که حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری (ره)در زمان حیات امام(ره) از قائم مقامی رهبری عزل گردیدند و در حکم منتقد و معترض و در مواردی مخالف برخی سیاستهای امام(ره) ونظام بودند و در بررسی آن دوران به نوعی اوج اعتراضات و مخالفتهای ایشان بوده است و شانیت رهبر سابق همانگونه که در مقدمه و متن قانون اساسی آمده است بینظیر بوده و ایشان به نوعی منتخب و منصوب مستقیم مردم بوده اند بنابراین شدت برخورد با آیت الله العظمی حسینعلی منتظری (ره) بویژه ایجاد حصر شدید و قطع ارتباط ایشان با جهان خارج(اگر وجهی شرعی و قانونی داشته باشد) بایستی در زمان امام(ره) صورت میگرفت که همه شاهد بودند در زمان حیات امام(ره) ایشان آزادی نسبی داشتند و به هیچ وجه در حصر نبودند و در سال 76 و در زمان رهبری آیت الله خامنه ای به علت سخنرانی 13 رجب ایشان که خیلی هم رسانه ای نشده بود و هنوز هم خیلی از عوام از آن بی اطلاع باشندحضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری (ره)در حصر بینظیر و شدیدی واقع شدند تا جائیکه خیلی از درب و پنجره های بیت ایشان کاملا مسدود شد و به نوعی ارتباط ایشان با جهان خارج قطع گردید و این حصر حدود 8سال ادامه داشت و بعد از حصر نیز همه میدانند کنترل های شدید و همه جانبه امنیتی نسبت به شخص ایشان و بیت اعمال میگردید بنا بر این مسئولین و ارگانهای مسئول نظام از جمله شخص رهبری محترم رئیس جمهور شورای عالی امنیت ملی قوه قضائیه شورای امنیت کشور وزرا و وزارت خانه های کشورو اطلاعات نیروی انتظامی سپاه و بسیج و… در حفاظت و حراست ایشان مسئولیت مستقیم داشته اند و بایستی تمام تمهیدات لازم را جهت حراست فیزیکی از وی و بیتش و حفاظت از جان و سلامتی معظم له را به کار میبردند لذا صریحا به پرسشهای زیرپاسخ دهید
الف-باتوجه به کهولت سن ایشان (هرچند به نسبت سنشان سلامت جسمی بالائی داشتند)مراقبتهای ویژه پزشکی از ایشان ضرورت تام و تمام داشته است آیا به تیم تخصصی و مجرب پزشکی در زمینه های کسالت های مختلف جسمی دسترسی داشته اند یا خیر اگر داشته اند این پزشکان چه کسانی بوده اند از چه ناحیه ای معرفی شده بودند آیا مورد اطمینان و وثوق کافی بوده اند ؟
ب- در صورت نیاز معظم له به اقدامات پاراکلینیکی و ادامه درمان در خارج بیت آیا ایشان از این ابتدائی ترین حق یک انسان برخوردار بودند آیا برای آزمایشات احتمالی رادیوگرافی سی تی اسکن ام آر آی سونو گرافی به راحتی امکان مراجعه به مراکز درمانی تخصصی و مجهز را داشتند تیم حفاظتی محسوس و غیر محسوس و مقامات و مسئولین ذیریط تا چه حد همکاری میکردند؟؟
ج-در چنین موارد حساس و مهمی معمولا تیمی از متخصصین تصمیم گیری میکنند و از همه مهمتر با نهایت دقت کلیه وضیعتها و احوال بالینی بیمار ثبت ضبط و نگهداری میشود آیا بایگانی پرونده پزشکی ایشان وجود دارد آیا دقیق تنظیم شده است آیا متخصصانی حاضر به پذیرش مسئولیت این پرونده هستند شما مسئول اصلی تیم معالج ایشان را چه کسی میدانید و معرفی میکنید؟
د-وضعیت خاص حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری (ره)حکم میکرده درمان ایشان با نهایت دقت صورت گرفته و افراد غیر مسئول . خارج از تیم پزشکی به هیچ وجه دخالت نکنند از معاینه گرفته تا تجوز دارو استفاده از داروهای خوراکی و تزریقی و… آیا این موارد امنیتی پزشکی دقیقا رعایت میشده است اگر پاسخ شما مثبت است حتما دلایل و استنادات خود را ارائه دهید و اگر منفی است که وامصیبتا
2-در خصوص علت ارتحال ملکوتی حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری (ره)خبرهای محدود و در عین حال مشکوکی منتشر شده است که مختصرا به شرح زیر است:
الف دکتر باهر در بخش خبری 14 روز 29 آذر دکتر باهری نامی گوئی خیلی عجله داشته باشد و در عین حال بخواهد از مسئله بسیار کم اهمیتی خبر دهد گفت :ایشان کهولت سن داشته اند مشکل قند و تا حدی قلب و تنفس داشته اند و در عین حال کهولت سن علت اصلی فوت ایشان است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مطبوعات هم قریب به مضمون این خبر را آوردند
ب-سایت خبری پر بیننده تابناک خبری را به شرح زیر آورده که دقیقا نقل میشود
توضیحات پزشک معالج آیت الله منتظری
دکتر باهر پزشک معالج مرحوم آیت الله منتظری کهولت سن و عارضه قلبی یا مغزی را دلیل فوت وی اعلام کرد.
دکتر باهر پزشک معالج مرحوم آیت الله حسینعلی منتظری در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در مورد علت فوت وی گفت: ایشان طی ده روز گذشته دچار ضعف مفرط و بی حالی بود و از قبل نیز دچار بیماری قلبی شده بود و سابقه بزرگی پرستات نیز داشت.
دکتر باهر ضمن اشاره به بیماری های گذشته آن مرحوم گفت: می توان کهولت سن و بیماریهایی که ایشان سابقا داشتند را دلیل فوت ایشان دانست. چون ایشان سابقه تنگی عروق قلب داشتند، به اضافه بزرگی پروستات و حساسیت ریه و برخی حالتهای عصبی مانند پریدن پلک چشم که در مجموع چهار پنج بیماری با هم داشتند.
وی برخی مطالب منتشره در مورد بیماری سرطان وی را نادرست دانست و افزود: آنچه مهم است این است که ایشان 87 سال سن داشتند و بیماریهای مزمنی نیز از قبل داشتند بنابراین علت مرگ ایشان می تواند عارضه قلبی و یا مغزی باشد.
گفتنی است،دکتر باهر پزشک معالج امام راحل و برخی دیگر از مراجع نیز بوده است.
كدخبر: ۷۸۰۴۳
تاريخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۸۸ – ۱۴:۲۹
ج-خیلی خیلی مهم اظهارات حاج احمد آقای منتظری در بیت حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری (ره)حدود ساعت 4بعد از ظهر 30آذر 88میباشد که در حضور حدود 40نفر در پاسخ به سوال حضرت آیت الله دکتد محقق داماد (حفظه الله تعالی انشاءالله)مبنی بر نحوه ارتحال ایشان مطرح کردند که حاج احمد آقای منتظری مطالبی قریب به مضمون زیر عنوان داشتد (اینجانب نیز در آن جلسه حضور داشتم و مانند دیگر مستمعین بیان این سخنان شهادت خواهم
داد
حاج احمد آقا :آقا چند روزی کسالت داشتند ولی غروب 28 آذر برای اقامه نماز مغرب اظهار ناتوانی مبکنند ایشان مبتلا به سینوزیت بودند و ریه شان اذیت بود و قدری تنگی نفس داشتند قبلا تحت درمان دکتذ باهر بودند بعد با آقای دکتر مظفری نامی تماس گرفتیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(مشخص نشد جه کسی دکتر مظفری را معرفی کرده است؟)ایشان آمد آقا را معاینه کرد و آمپول کورتون تجویز کرد (کورتونها گروهی از داروها همچون دگزامتازون و احتمالا دیکلوفناک هستندکه معمولا نقش تسهیل کننده برای تاثیر دیگر داروها دارند )و گفت اگر بهتر نشدند صبح برای آزمایش ایشان را به بیمارستان بیاورید؟؟؟؟احساس کردیم کمی حال آقا بهتر شد برای اولین بار آثا به من اجازه دادند که در اطاقشان کنارشان بخوابم خواب نسبتا آرامی داشتند من خوشحال بودم که پدرم بهتر شده است حتی ساعت یک و نیم بامداد 29آذر بدون عصا و به تنهائی به دستشوئی رفتند و برگشتند خوابیدند ولی بعدا با جسد مطهر ایشان مواجه شدیم.
حال حاج احمد آقا و حاج سعید آقا دقیقا به جهانیان پاسخ دهید
1-آیا با این اظهارات ضدو نقیض آقای دکتر باهر میتوان به علت اصلی ارتحال پی بر د بالاخره کهولت سن یا تنگی عروق یا بیماری قند یا عارضه قلبی؟ یا عارضه مغزی یا تیک و پرش پلک یا عطسه کردن یا سرفه کردن یا فکر کردن یا…موجب ارتحال ایشان شده است من اطلاعات مختصر پزشکی دارم و اینقدر میدانم وقتی که علت مرگ مجهول است و یک متخصص یا یا میکند معاینه پزشکی قانونی و احتمالا کالبد شکافی ضروری است .
2 -درسایت اصلی حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری (ره)با پسوند دات کام که ظاهرا امروز2دی فیلتر بود من روز گذشته آخرین خبر معظم له را مربوط به سخنان ایشان پس از درس خارج بین طلاب بزرگوارشان در خصوص پاره کردن عکس امام(ره) دیدم که مربوط به 24یا 25 آذر بوده است یعنی حدود 3یا4روذ قبل از ارتحالشان حال کسی که میتواند چند سایت بر صندلی بنشیند و سخنرانی کند و به پرسشهای طلاب پاسخ دهد چگونه بنا بر ادعای دکتر باهر از حدود یک هفته قبل دچار ضعف مفرط و بی حالی بوده است؟؟؟؟؟؟
3-الان در کشور ما اگر در یک کوره دهات فردی جوانتر و سالمتر از حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری (ره)به خانه بهداشتی مراجعه کند و علائمی شبیه ناراحتیهای ایشان را داشته باشد حتما بهیار با حداقل دانش پزشکی او را به مرکز درمانی روستائی واز آنجا به بیمارستان تخصصی واحتمالا به بخش مراقبتهای ویژه ارجاع میدهند و بستری شده و تحت مراقبتهای ویژه قرار میگیر د حال چگونه است که علیرغم نیاز قطعی ایشان به بستری شدن ایشان 10روز در منزل با کمترین امکانات تحت معالجه قرار میگیرند ؟؟؟مسئولیت این سهل انگاری حتمی را چه کسی به عهده میگیرد آیا تیم حفاظت محسوس و نامحسوس و مسئولین و مراجع ذیربط پاسخگوی این سهل انگاری هستند؟؟؟
۴-تا آنجا که من اطلاع دارم روزانه دهها هزار نفر چون پدر معظم و پاک شما با ناراحتیهای مشابه و حتی پیرتر و ضعیفتر از ایشان در بیمارستانهای سراسر جهان بستری میشوند و بعد از چند روز با سلامت نسبی بیمارستان را ترک میکنند مواردی که دکتر باهر عنوان کرده بعید است با درمان مناسب و مراقبتهای ویژه موجب مرگ شوند.
5-دکتر باهر علت دقیق ارتحال را بیان نکرده ایشان آخرین پزشک معالج نبوده آخرین تجویز را انجام نداده بلکه دکتر مظفری آخرین مغاینه و تجویز را انجام داده است و پس از تزریق آمپول تجویزی وی حضرت آیت الله فوت میکنند چرا با دکتر مظفری مصاحبه نشد؟؟؟
دکتر مظفری کیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تخصصش چیست ؟؟؟؟؟؟؟؟چه کسی او را معرفی کرد؟؟؟؟؟؟؟آیا ورود ایشان به درمان با اجازه وهماهنگی تیم متخصص؟؟؟پذشکی بوده است؟؟؟؟آمپول تجویز شده چه بود ؟؟؟آیا همان آمپول تزریق شد؟؟؟؟چهکسی تزریق کرد؟؟؟آیا به دقت استیل سازی و هواگیرس سنگ و سرسوزن انجام شد؟؟؟؟آیا تیم حفاظت و مسئولین و مراجع ذیصلاح کشوری در جریان روند بیماری و درمان بوده اند آیا به مسئولیت خطیر و بسیار حساس خود عمل کرده اند؟؟؟؟
6–از گفته دکتر مظفری که صبح او را به بیمارستان بیاورید مشخص است که حال معظم له را بحرانی نمیدانسته و مطمئن بوده که ایشان تا صبح زنده میماند و نهایتا حالشان وخیم تر میشود پس چرا معظم له تا صبح زنده نماندند؟؟آمپول تجویزی چه خاصیتی داشته که پس از حدود 8ساعت که معظم له قادر به ایستادن و نماذ خواندن نبودند یکباره اثری معجزه آسا میکند و باعث میشود ایشان بدون کمک فردی و بدون عصا به دستشوئی برود و برگردد بعد چنان به خواب شبانه و بعد ابدی فروروند که ارتحال ایشان هیچ علائم هشدار دهنده ظاهری به حاج احمد آقا همچون تنگی نفس و نفس زدن شدید تهوع سرگیجه خونریزی و…نداشته باشد و احمد آقا پس از برخاستن از خواب با پیکر بیجان پدر مواجه شوند
7-چرا با توجه به وحامت حال ایشان از سوی مقامات مسئول امنیتی سیاسی فکری برای درمان و بستری ایشان در بیمارستان نشد چرا حداقل یک واحد سیار اورژانس در محل مستقر نشد کهاگر علائم سکته قلبی یا مغزی در ایشان ظاهر میشد و حاج احمد آقا هم متوجه میشد تا رسیدن اورژانس و رساندن ایشان به بیمارستان آیا ایشان زنده میماند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
8-مسئله فوق العاده مهم و مشترک در نظام حقوقی اسلام و غرب اینست که قتل عمد صرفا به قتل مستقیم محدود نمیشود بلکه هرگونه رفتاری که موجب مرگ شود و یا ارائه چیزی به فرد یا محروم کردنش که عرفا و معمولا موجب مرگ میشود در حکم قتل عمد است همچنین تسهیل شرایط به هرطریق برای مرگ هم موجب ثتل عمد میشود باز من از پیشداوری پرهیز میکنم ولی پرداختن به همین مختصر مسئولیت فرزندان ایشان مسئولین و ارگانهای مسئول نظام از جمله شخص رهبری محترم رئیس جمهور شورای عالی امنیت ملی قوه قضائیه شورای امنیت کشور وزرا و وزارت خانه های کشورو اطلاعات نیروی انتظامی سپاه و بسیج و… در حفاظت و حراست ایشان مسئولیت مستقیم داشته اند همگی بایتی در جهت کشف علت اصلی ارتحال ایشان اقدام فوری و قاطع کنند و فراموش نکنند آنجا که در قران کریم آمده است قتل نفس محترم بمانند قتل تمام بشریت و احیای یک انسان بمنزله احیای بشریت است.
والسلام علی عبادالله الصالحین -حسین جمالو(اراکی )اکاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم و انشاءالله یازدهم