براي خواندن بخش اول اينجا را كليك كنيد
منتظرين اعدام كه هنگام وقوع جرم زير18سال داشتند
1-علی نورمحمدی
– سن در هنگام قتل 16 سال
– دارای وکیل تسخیری
– محکوم به قصاص
– تایید حکم در شعبه 8 تجدیدنظر کرمانشاه
– محاکمه وی در شعبه 24 دادگاه عمومی کرمانشاه صورت گرفته و هیچ توضیحی در خصوص دادگاه اطفال داده نشده است .پرونده ساير متهمان این پرونده نیز که بالاتر از 18 سال بودند در همان شعبه مورد رسیدگی قرارگرفته است.
شرح حادثه: سال 1377 بین علی نورمحمدی از یک سو و پسردایی وی و یکی از دایی های متهم از سوي ديگردرگیری رخ مي دهد. در این درگیری پسردایی نورمحمدي به قتل می رسد.نورمحمدي در تاریخ 25/4/77 بلافاصله پس از درگیری بازداشت می شود.متهم در تحقیقات و دادگاه انگیزه قتل را يك مساله جزئی بیان می کند چنانكه در حکم صادره از شعبه 24 نيزقید شده است که درگیری بین قاتل و مقتول بخاطر مسائل شخصی و خانوادگی بوده که براي دادگاه محرز و مشخص نشده است. علی نورمحمدی محکوم به قصاص شد و خانواده وی به علت اینکه متهم و مقتول نسبت نزدیک فامیلی داشتند هیچ اقدامی در جهت اعتراض و یا پیگیری قانونی انجام نداده اند تا به اصطلاح فرزندشان تنبیه شود و امید داشتند بتوانند به علت نسبت فامیلی از اولیای دم رضایت بگیرند. نورمحمدي به مدت 9 سال است در زندان کرمانشاه بسر می برد و خانواده اولیای دم رضایت نمی دهند و سایر متهمین (دایی و پسردایی دیگر متهم) به علت ضرب و جرح نورمحمدی به پرداخت دیه محکوم می گردند.
2-رسول صفری متولد 1366
-سن در هنگام قتل 17 سال
– دارای وکیل
– در تاریخ 16/6/84 در شعبه یک دادگاه عمومی گیلانغرب محکوم به قصاص شده است.
– در تاریخ 28/12/84 حکم صادره در شعبه 33 دیوانعالی کشور نقض شد.
شرح حادثه: در تاریخ 15/8/83 رسول صفری به همراه دو تن از دوستان خود به کوه رفته بودند.شب هنگام حدود ساعت 20-21 در ارتفاعات مقتول كه به همراه دوست خود با هدف شوخي وترساندن و اذیت رسول صفری و همراهانش به کوه رفته بود با اقدامات اولیه خود (سنگ پرانی و زوزه حیوانات در آوردن) ترس و وحشت برای سه نفر ایجاد می کند و باعث می شود رسول صفری و همراهانش با عجله به سمت دامنه كوه حرکت کنند.مقتول در تعقیب آنها بوده و در نهایت با گرزی که در دست داشت و در حالی که به گفته متهم و دیگران سر و صورت خود را هم جهت ناشناخته ماندن پوشانده بود به آنها حمله کرده است که باعث درگیری بین مقتول و رسول صفری و همراهانش می شود . رسول صفری با وارد کردن یک ضربه چاقو به شکم مقتول باعث مرگ وی می شود.
ملاحظات:
1- رسول صفری در آخرین دفاع در دادگاه بدوی اظهار داشته: «فقط من می گویم که قتلی انجام نداده ام اعترافاتی که کرده ام در اثر شکنجه آقای امیری و احمدی فر بود» ساعت 6 اعتراف کردم ساعت 8 در دادگاه تایید کردم.
2- وی در دادگاه اتهامات وارده را انکار می کند.
3-بهادر خالقی متولد 1366
-سن در هنگام قتل 16 سال و 7 ماه
– دارای وکیل
– در تاریخ 31/3/84 در شعبه اول دادگاه عمومی سقز محکوم به قصاص شد.
– در تاریخ 22/12/84 حکم صادره در شعبه 27 دیوانعالی کشور تایید شد.
– در دادنامه صادره از شعبه یک هیچ نامی از دادگاه اطفال برده نشده است و پرونده سایر متهمان نیز در همان دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفته است.
شرح حادثه:بر اساس آنچه در حكم دادگاه مندرج است در تاریخ 17/2/83 بهادر خالقی به همراه چند نفر از دوستان خودپس از مصرف نوعی مشروبات الکلی در حین دور زدن در مشهد با گروهی درگیر می شوند که در این درگیری یک نفر به قتل رسیده و بهادر خالقی به عنوان قاتل دستگیر می شود اگر چه چهار انگشت بهادر خالقی در این جریان زخمی می شود و وی در دفاعیات خود بیان می کند که من با پشت چاقو به مقتول ضربه زدم چرا که تیغه چاقو دست خودم را بریده است.
4-علی مهین ترابی
– سن در هنگام قتل 16 سال
– دارای وکیل
– در تاریخ 8/8/82 درشعبه 33 دادگاه عمومی ویژه رسیدگی به جرائم اطفال محکوم به قصاص می شود.
-در تاريخ 19/3/83 شعبه 27 دیوانعالی کشور حکم صادره را تایید می کند.
شرح حادثه: در تاریخ 14/11/81 علی مهین ترابی با یکی از دوستانش در بیرون از مدرسه درگیر می شوند که در این درگیری دوستش به قتل می رسد. متهم در دادگاه ضمن اعتراف به استفاده از چاقو اضافه می کند که وقتی چاقو دستم بود عقب رفتم که مزدک (مقتول) به سمت من نیاید ولي به علت ازدحام جمعيت مقتول را هول دادند وفقط متوجه شدم چاقویم بریده و نفهمیدم که وی چگونه چاقو خورده است.
ملاحظات: مادرمقتول از اعدام گذشت كرده ودر دادگاه خواهان دیه شده است اما پدر مقتول با پرداخت سهم مادر خواهان اجرای مجازات قصاص است.
5-ناصر قاسمي متولد 25/4/1363
– سن در هنگام وقوع قتل 15 سال و يك ماه
– داراي وكيل
– محكوم به قصاص در آخرين رسيدگي تاكنون
– نقض حكم در ديوانعالي كشور
– اهل روستاي سياه كمر سفلا شهرستان ماهيدشت كرمانشاه
بر اساس آنچه در حكم دادگاه آمده ،در تاريخ 29/5/1378 ناصر قاسمي به همراه عموي خود ساعت 9 شب به قصد سرقت ذرت به مزرعه يكي از روستائيان ميروند.در اين زمان صاحبان مزرعه كه مشغول آبياري بودند متوجه شده و با عموي ناصر قاسمي درگير ميشوند. در اين درگيري اسلحه عموي ناصر قاسمي به زمين مي افتد و ناصر قاسمي اقدام به تيراندازي مي كند .در اين درگيري دو نفر مجروح مي شوندو يك نفر به علت جراحات وارده فوت مي كند. عموي متهم پس از اين ماجرا روستا را ترك مي كند. ناصر قاسمي در تاريخ 25/6/78 شناسايي و دستگير ميشود.
1- ناصر قاسمي در آبان ماه 78 محاكمه و با استناد به ماده 49 ق. م. ا. عاقله وي محكوم به پرداخت ديه مي شود.
2- شعبه 37 ديوانعالي كشور راي صادره را خلاف شرع تشخيص ميدهد.
3- شعبه 29 دادگاه عمومي كرمانشاه ناصر قاسمي را به قصاص نفس محكوم ميكند.
4- ديوانعالي كشور به دليل عدم اقرار متهم ،حكم صادره را نقض ميكند.
5- شعبه33 دادگاه عمومي كرمانشاه مجددا وي را به قصاص محكوم ميكند.
6- شعبه 37 ديوانعالي كشور حكم صادره را تاييد مي كند.
7- در مرحله استيذان ، داديار ديوانعالي كشور مامور به خدمت در حوزه معاون اول قوه قضاييه رسيدگي را در صلاحيت دادگاه اطفال تشخيص داده و حكم صادره را خلاف بين قانون تشخيص مي دهد و با نقض دادنامه پرونده بار ديگر در دادگاه اطفال مورد رسيدگي قرار مي گيرد.
8- عموي متهم دستگير و به سه سال حبس و پرداخت ديه يكي از مجروحان محكوم مي شود.
9- شعبه 106 دادگاه جزايي كرمانشاه (اطفال) باز هم ناصر قاسمي را محكوم به قصاص مي كند.
10- ديوانعالي كشور حكم صادره را نقض مي كند.
11- ناصر قاسمي نزديك به 8 سال است كه در زندان به سر ميبرد.
12- خانواده اولياي دم خواهان 70 ميليون ديه هستند كه خانواده متهم توان پرداخت ديه را ندارند.
6-امیر چاله چاله
– سن در هنگام قتل 17
– دارای وکیل
– محکوم به قصاص
شرح حادثه: سال 80 امیر چاله چاله به همراه دو تن از برادران خود با گروهی درگیر می شوند که در این درگیری یک نفر جان خود را از دست می دهد و امیرچاله چاله به عنوان قاتل دستگیر می شود.وی در مراحل اولیه تحقیقات به قتل اعتراف می کند اما در مراحل بعدی گفته های خود را انکار کرده و منکر قتل صورت گرفته می شود. در دادگاه به نفع با علیه او شهادت می دهند و دادگاه با توجه به اقرار متهم در دادگاه وی را به قصاص نفس محکوم می کند.
امیر چاله چاله در اعتراض به رای صادره و رد اتهام، اعترافات خود را انکار و برادر خود را به عنوان قاتل معرفی می کند. برادر متهم نیز در همین هنگام با قرار وثیقه به مرخصی آمده و از آن زمان متواری است. دادگاه با رد اتهام از برادر امیر چاله چاله ، مطرح شدن برادر متهم به عنوان قاتل را در جهت لوث کردن موضوع عنوان کرده و امیر چاله چاله به قصاص محکوم می شود.
اگرچه رای صادره بارها از سوی دیوانعالی کشور به دلیل نقص در مراحل رسیدگی و نقص در پرونده رد شده وسرانجام رای صادره مورد تایید قرار گرفته است. اما ریاست قوه قضاییه با استفاده از ماده 2 قانون اختیارات ،پرونده وی را تاکنون دوبار به شعبه تشخیص ارجاع داده است و هم اکنون پرونده برای اعلام نظر در شعبه تشخیص می باشد.
7-رسول ایوتوندی متولد 1365
– سن در هنگام قتل17
– دارای وکیل تسخیری
– دانش آموز دبیرستانی
– محکوم به قصاص
– تایید حکم در دیوانعالی کشور
شرح حادثه: در سال 82 رسول ایوتوندی یکی از دوستان خودرا (با انگیزه انتقام در نتیجه عمل آن فرد) با شلیک سه گلوله به قتل می رساند و دادگاه انگیزه قتل را انتقامجویی مطرح کرده و وی به قصاص محکوم می گردد و رای صادره در دیوانعالی کشور تایید شده و پرونده در مرحله استیذان می باشد.
8-رضا علی نژاد
– 17 سال سن در هنگام قتل
– دارای وکیل
– محکوم به قصاص
– تایید حکم قصاص در هیات عمومی دیوانعالی کشور
شرح حادثه: در تاریخ 5/15/81 رضا علی نژاد به همراه دوست خود در خیابان با دو نفر (مقتول و دوستش) درگیر می شوند که مقتول با لانچیکو (وسیله رزمی) رضا علی نژاد و دوستش را مورد حمله قرار داده و متهم در دفاع از خود ازکارد آشپزخانه استفاده می کند که کارد به گردن مقتول اصابت کرده و باعث مرگ وی می شود.
دادگاه بدوی وی را محکوم به قصاص کرده که این حکم در دیوانعالی کشور با استدلال به اینکه بین طرفین دعوا سابقه خصومت و دشمنی نبوده و اقدام کننده به دعوا و نزاع مقتول و فرد همراهش بودند مدافعات محکوم به قصاص در دفاع از خود را مقرون به صواب دانسته و حکم صادره را نقض می کند.اما در رسیدگی مجدد قاضی دادگاه با استناد به اینکه متهم می توانسته از صحنه درگیری فرار کند مجدد او را به قصاص نفس محکوم می کند که در هیات عمومی دیوانعالی کشور مورد تایید قرار می گیرد.
9- نبوت بابايي
-سن در هنگام قتل 17 سال.
-دارای وكيل تسخيري
– محکوم به قصاص
– تاييد حكم قصاص در ديوانعالي كشورپس از9ماه
– محاكمه نشدن او در دادگاه اطفال به خاطرفقدان دادگاه اطفال در حوزه قضایی
– پدر مقتول راضي به قصاص نيست اما مادر اصرار به قصاص دارد.
شرح حادثه:در تاریخ 1381هنگام شوخي و بازي جلو مغازه پدر مقتول در روستاي مير ملكي از توابع شهرستان مهر (فارس)،شوخي كودكانه دو نوجوان شكل جدي ميگيرد و مقتول اقدام به شكستن يكي از چراغهاي راهنماي موتور سيكلت كوچك متهم کرده و به درون مغازه پدرش مي گریزد. متهم نيز مترفلزی مورد استفاده براي اندازهگيري پارچه موجود در مغازه را به سوي مقتول پرتاب می کندكه به سر وي اصابت کرده و به مجروح شدن اش منجر مي شود. تاخير در رساندن مجروح به بيمارستانهاي لارستان يا شيراز كه به ترتيب سه ساعت و 7 ساعت با دوشهر ياد شده فاصله دارند موجب مي شود مجروح جان خود را از دست بدهد.
ملاحظات:نبوت بابایی متولد1364 در کودکی پدر خود را از دست داده است.بابایی از بستگان مقتول (ذبيح الله قاسميان)است. خواهربابایی زن برادر مقتول است.پس از مرگ ذبیح الله ،نبوت همراه با خانواده اش در مراسم سوگواری مقتول شرکت کرده و بعد از مراسم سه روزه عموی متهم به قصد حل مسالمت آمیز مسئله وی را در اختیار خانواده مقتول قرار می دهد و آنان نبوت را به دادگاه می سپارند.
10- دل آرادارابی حقيقی
-متولد30/6/1365ساکن رشت
– در هنگام وقوع جرم 17 سال سن داشت
-حكم براي بار سوم در ديوان تاييد شده است
شرح حادثه:طبق گفتگو با خانواده دل آرا وراي دادگاه و گزارشات منتشر شده در مطبوعات ،وی در تاريخ 7/10/1382 به همراه دوست خود امير حسين ستوده به قصد سرقت به منزل مهين دارابی حقيقی (دختر عموی سالخورده پدر دل آرا ) رفته و با زدن چند ضربه چوب بيسبال به سر پيرزن وچند ضربه چاقو به شکم وی مقداری پول وطلا از گاو صندوق وی برداشته ومحل را ترک می کنند .پدر دلارا پس از با خبر شدن از ماجرا همان شب دل آرا را تحويل ما موران آگاهی(اداره پليس) می دهد.
دل آرا در شرح ماجرا می گويد :امير حسين با چوب بيسبال از پشت سر به پير زن هجوم آورد وشروع به ضربه زدن به سروکمرش کرد و به من گفت از آ شپزخانه چاقو بياور،من هم تحت تا ثير قرص هایي که امير به من داده بود منگ بودم ،رفتم چاقو آوردم. امير گفت بزن من هم زدم (5/3/85روزنامه شرق )وپزشکی قانونی علت تامه مرگ را پارگی ريه وعوارض ناشی از آن در اثر اصابت جسم نوک تيز و برنده اعلام می کند .
ملاحظات:1-تاريخ بازداشت 7/10/1382ساعت 22:30-اعتراف به قتل همان شب نزد قاضی کشيک و حضور در محل وقوع جرم
2-پرونده روز بعد به شعبه 10 دادگستری رشت ارسال شد وتفهيم اتهام انجام گرفت .دل آرا تمام اتهامات مبنی بر قتل عمدی وسرقت ورابطه نامشروع را می پذيرد .
3-بازسازی صحنه قتل در تاريخ 9/10/1382 انجام گرفت.
4-در25/10/1382احضار به دادگاه برای ادامه تحقيقات انجام شد که دل آرا کليه اظهارات قبلی خود مبنی بر اعتراف به قتل را می پذيرد (18 روز بعد از وقوع قتل )
5-پس از انتخاب وکيل ومعرفی به دادگاه ، دل آرا کليه اظهارات قبلي خود را منکر می شود.
6-دراولين دادگاه 16/9/83 به دليل عدم حضور وکلا، دل آرا به دادگاه می گويد (بدون حضور وکيلم توضيحی ندارم بدهم ). در تاريخ21/10/83دوباره دادگاه تشکيل می شود ودل آرا به انکار اتهام قتل عمدی مبادرت می ورزد.امير حسين ستوده نيز دفاع را به وکيل خود واگذار می کند.
7-شعبه دهم دادگاه رشت در تاريخ 8/12/83حکم را صادر می کند که طی ان دل آرا دارا بی را از حيث ارتکاب قتل عمدی به قصاص نفس محکوم می كند وامير حسين ستوده را از جهت معاونت در اين بزه به تحمل 10سال حبس وبرای سرقت وروابط نامشروع هفت ماه حبس وبرقراری روابط نامشروع غير زنا به 63 ضربه شلاق محكوم مي كند.
8-ديوان درتاريخ13/6/83با توجه به اقرار صريح دل آرادر تحقيقات مقدماتی واظهارات بدون دليل وی در نتيجه اغفال توسط امير حسين وکشف جسد وچاقوها وچوب بيسبال ونظريه پزشکی قانونی رای دادگاه را ازجهت صدورحکم قصاص برای دل آرا ومعاونت برای اميرحسين بدون اشکال تلقی کرده وتنها ازجهت رسيدگی ايراد می گيرد.
9-پرونده برای رسيدگی به شعبه 107دادگاه عمومی رشت (اطفال)ارسال می شود ودادگاه در تاريخ 25/3/1385تشکيل می شود وباتوجه به گزارشات مامورين انتظامی و نظريات پزشکی قانونی واقرارصريح دل آرا درتاريخ 8/10/82نزد قاضی کشيک ونزد قاضی شعبه10دادگاه رشت درتاريخ8/10/82پس از ارجاع پرونده وتفهيم اتهام وبازسازی صحنه وساير دلايل که در رای دادگاه آمده است دل آرا رامحکوم به قصاص نفس واميرحسين رابه10سال حبس محكوم می كند.اين حکم درديوان تاييد می شود.
10-قابل ذکر است كه در رای دادگاه، قاضی در خصوص بازسازی صحنه می گويد بديهی است متهمه (منکرفعلی)هيچ گاه آن صحنه را بازسازی نخواهد کرد.
دانلود جدول اسامی محکومان به اعدام زیر 18 سال
(pdf)
پاورقي:
1-با توجه به تفاوت موضوع و عرف در اينجا مقصود اين بوده است كه تعيين سن هم جنبه عرفي دارد و هم جنبه موضوعي.
2-در اصول فقه درباره طريقيت گفته مي شود كه طريقيت اماره اين است كه اماره تشريع شده تا مكلف را به واقع يا حكم واقعي مورد نظر قانونگذار برساند.به عبارت ديگر طريقيت يعني اينكه اماره مانند يك تابلويي است كه در راه براي راهنمايي افراد و جلوگيري از گمگشتگي وضع شده است اما سببيت يعني اينكه« اماره»في نفسه داراي مصلحت است وخود جزو حكم ياعامل قهري يك نتيجه است مانند آتش كه سبب قهري سوختن است وفرضادر بحث ما گفته شود كه 15سالگي سبب قهري بلوغ يا رشد است.
3- كليني .اصول کافی. ج7ص69
4- مطهري مرتضي، امدادهاي غيبي در زندگي بشر، انتشارات صدرا ـ چاپ دهم ـ 1377 ـ تهران.ص133
5- وسايل الشيعه.ج8.ص116.روايت10209
6-به نقل از مرعشي.مجله حقوقی دادگستری. شماره 45 زمستان 1382. میزگرد بزهکاری اطفال در حقوق ایران با حضور سید محمد حسن مرعشی، علی حسین نجفی، سید حسین میر محمد صادقی. ص 15
7- فلسفي ، محمد تقي .گفتار فلسفي:كودك از نظر وراثت و تربيت.(تهران.انتشارات الحديث.1368)
8-وسائل الشيعه. ج18 ، ص 335 (دورة20 جلدي) باب- 24 مقدمات حدود. قاعدة درأ «ان الحدود تدرأبالشبهات».
9- روزنامه شرق يكشنبه 30/6/1382سرمقاله: اجتهاد مدام
سلام جناب آقاي باقي
خسته نباشيد
مقاله ي وزين و مستدل و كارگشاي جناب عالي (مساله ي اعدام هاي زير 18 سال در ايران ) را امروز شنبه در روزنامه ي هم ميهن خواندم و ديدم كه نامه ي مربوط به پسر دايي ام ” نبوت بابايي” كه در 16 سالگي در اثر تصادف نيم متر را به طرف يكي از دوستان و بستانگانش پرتاب كرده و متاسفانه به قتل وي منجر و خود نيز به قصاص نفس محكوم شده است در آن روزنامه آمده بود.
از حس همكاري جناب عالي سپاسگزارم .
موفق باشيد.
سلامي 19/3/86
salam
aghaye baghi vaghean khaste nabashid
az zahamate shoma baraye defa az hoghoghe ensanha samimane ghadr dani mikonam
ajrokom endaallah