✍️مقدمه خانم فاطمه کریمخان، مترجم کتابی خواندنی را پسندیدم از اینرو با هموندان عزیز این صفحه به اشتراک می گذارم. تنها نکته ای که با آن موافق نیستم تعبیر “نخوت اخلاقی انسان ایرانی در مورد فاجعه غزه” است زیرا عمیقا باور دارم این رفتار اختصاص به بخشی از ایرانیان دارد نه همه آنها.
دوم اینکه، عده زیادی از آنها نیز رفتارشان واکنشی خشماگین نسبت به حکومت خودشان است نه خشنودی از کشتار مردم مظلوم غزه.
🩸🩸🩸🩸🩸🩸
📚در فلسطین اشغالی، در غزه آن قدر خون ریخته است که نمیتوان یکی را، یک شهر را، خون یک سال را، خونهای یک دوره را انتخاب کرد و این ترجمه را به آنها تقدیم کرد. ماهها پیش، در جریان یکی از اولین حملات به بیمارستان الشفا در غزه، وقتی نوشتن در مورد فاجعه انسانی غزه را متوقف کردم برای مخاطبانم نوشتم علت خودداری از ادامه نوشتن در مورد غزه فقط ترس از افتادن به وادی هرزهنگاری خشونت نیست؛ مسالهی ناامیدی در کار است، ناامیدی ناشی از این پرسش که اگر کسی بمباران بیمارستانها، تلف شدن کودکانی که تمام عمر یک سال و چند ماههشان در جنگ گذشته است، و زنده زنده سوختن روزنامهنگارانی که عمدا هدف گرفته میشوند، موشک زدن به ماشینهای امدادی و دفن دسته جمعی امدادگران را نمیبیند، واقعا چطور قرار است با خطوط ساکن توصیف این فجایع از خواب بیدار شود؟ سوالی ست که هنوز پاسخی برای آن وجود ندارد. برای دهه¬ها، درام-ترومای «هلوکاست» را با این توجیه به خورد خلق دادند که برای جلوگیری از تکرار فاجعه باید آن را به یاد داشته باشیم و غزه به ما نشان میدهد که به یاد داشتن فاجعه، حتی شهادت به فاجعه نه تنها جلوی فاجعه¬ای دیگر را نمیگیرد بلکه چه بسا موتور محرک آن خواهد شد و حالا ما اینجا هستیم، از شرم فرو نریخته و بر پا ایستاده چشم گرداننده از قتل سیستماتیک آدمها در غزه، توجیه کننده قتلها، آرزو کننده قتلها حتی، سرمست از قتلها حتی.
کتاب #جهان_بعد_از_غزه نه تنها به این دلیل که در راستای تمرکز من بر تروما و عواطف جمعی است، بلکه از منظری کاملا متفاوت و کاملا سیاسی نیز برای من اهمیت دارد؛ مساله بیاطلاعی کامل و نخوت اخلاقی انسان ایرانی در مورد فاجعه غزه که به ادعاهای سیاسی بیمعنی در مورد همدستی ایران با کشتار مردم بیگناه فلسطین اشغالی، یا حتی از آن بیمعنیتر بدبختی بیشتر انسان ایرانی نسبت به انسان فلسطینی و در الویت بودن انسان ایرانی نسبت به همه چیز و همه کس گره خورده است. شاید یکی از دلایلی که من نوشتن در مورد غزه را متوقف کردم هم همین بود، اقیانوس بیطلاعی و بیتفاوتی مردم فارسی زبان نسبت به این بحران انسانی و از آن بدتر، ادعای این که « وضع ما بدتر است» به قدری آزاردهنده بود که چون منی تصمیم بگیرد به جای درگیر شدن، از آن چشم پوشی کند. ترجمه این کتاب، ناشی از ناممکن بودن آن چشمپوشی است.
«جهان بعد از غزه» مانند باقی کتابهای من بدون مجوز وزارت ارشاد و خارج از سیستم رسمی انتشار کتاب در ایران صرفا به صورت آنلاین و رایگان منتشر شده است. تجربه قبلی من با وزارت ارشاد و عدم دریافت مجوز برای انتشار ترجمه کتابهای مرتبط با هلوکاست از جمله «تروما یک تئوری اجتماعی» باعث شد با پیشآگاهی از این که این کتاب هم موفق به کسب « مجوز نشر» نخواهد شد از ارائه آن به اداره کتاب وزارت ارشاد خودداری کنم. مثل باقی کتابهای من که خارج از سیستم نشر رسمی منتشر می¬شوند این کتاب هم از تنعم ویراستاری بی¬بهره بوده است و مسئولیت اشکالات نگارشی و سجاوندی آن با مترجم است. برای حمایت از مترجم میتوانید مبلغ دلخواهی را به شماره کارت 5022291044101713 واریز کنید. کتاب را کپی نکنید، از انتشار بخشی یا تمام محتوای کتاب به نام خودتان بپرهیزید و از ارجاع به متن اصلی خودداری نفرمایید.
@anexegesis
📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com