عمادالدين باقي:
بايد در برابر خطر نظاميگري دست به ائتلاف ملي بزنيم
انگيزه ملي هم كفايت ميكند كه به هاشمي رأي دهيم
تهران- خبرگزاري كار ايران تاريخ :29/03/1384وشرق 30/3/1384
عمادالدين باقي، فعال سياسي و حقوق بشري، در يك نشست خبري بر ضرورت حمايت از هاشمي رفسنجاني در دور دوم انتخابات رياست جمهوري دوره نهم تأكيد كرد.
به گزارش خبرنگار “ايلنا”، عمادالدين باقي در اين نشست خبري به علت سكوت خود در پيش از انتخابات رياستجمهوري، اشاره كرد و گفت: بنده به دو دليل پيش از اين در مورد انتخابات اظهار نظر نكردم، اول به اين دليل كه رأيآوردن نامزدهاي جناح اصلاحطلب را به نفع اصلاحات ميدانستم. دومين دليل نيز اين بود كه معتقد بودم كه يكي از نقاط ضعف فعاليتها در كشورمان اين است كه شاهد آميختگي نابهنجار در نقشها و كاركردها هستيم.
وي افزود: بنده حتي در مورد جبهه دموكراسيخواهي و حقوق بشر هم صحبت نكردم، چون طرح اين موضوع بيش از آن كه يك اقدام حقوق بشري خالص باشد، يك اقدام سياسي انتخاباتي است.
باقي تصريح كرد: بايد بپذيريم كه اگر قصد داريم يك جامعه مدني برپا كنيم، اولين شرط آن، تقسيم كار، تفكيك نقشها و مرزبندي بين كارهاي سياسي و حزبي با فعاليتهاي NGO هاست.
رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ادامه به علت شكستن سكوت خود قبل از برگزاري دور دوم انتخابات رياستجمهوري اشاره كرد و گفت: امروز به اين نتيجه رسيدهام كه نبايد سكوت كرد، بنده به عنوان رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان و يك فعال حقوق بشر ترديدي ندارم اگر در انتخابات جمعه هاشمي پيروز نشود، وضعيت حقوق بشر وخيم خواهد شد و مسأله زندان و زنداني بسيار حاد خواهد شد.
باقي افزود: اگر امروز با مذاكره با قوه قضاييه ميتوانيم مسألهاي از زندانيان را حل كنيم، فردا فعاليتهاي ما محدود ميشود و حتي شاهرودي و نيروهاي اصلاحطلب قوه قضاييه هم به حاشيه رانده ميشوند.
وي در ادامه با ارايه تحليلي جناح راست را به دو بخش تقسيم كرد و گفت: جناح راست داراي دو بخش متصلب بنيادگرا و راست سنتي است. راست سنتي به اصول و برخي ضوابط اخلاقي پايبند است و ميتوان با او گفتوگو كرد، اما آن بخش بنيادگرا هيچ اصلي جز قدرت را نميشناسد و برايش اصالت ندارد. اين بخش اگر به قدرت برسد يك سيستم آمريت و تابعيت به وجود ميآيد.
اين فعال سياسي و حقوق بشري ادامه داد: اگر بنيادگرايي در ايران رشد كند، حقوق بشر سالهاي سال به محاق ميرود و دستاوردهاي ما در اين مدت كه با محنتها و رنجهاي فراواني به دست آمده است، به باد ميرود. اينكه برخي ميگويند اصلاحات برگشتناپذير است، نميتواند درست باشد، چون در تاريخ، نمونههاي زيادي در برگشتپذيري آن ديده ميشود، مثل افغانستان كه پس از خروج شوروي يك حكومت مردمي نسبي به وجود آمد، اما طالبان به قدرت رسيد و افغانستان عقبگرد كرد.
باقي با بيان اينكه تجربه تاريخ نشان ميدهد امكان بازگشت به عقب وجود دارد و اگر جناح متصلب بنيادگرا در ايران به قدرت برسند، به عقب باز خواهيم گشت، گفت: البته اين بازگشت، بازگشت به قبل از دوم خرداد نيست، چون در زمان قبل از دوم خرداد، به هر حال فضاي تنفس وجود داشت و فشار و ناامني بود، اما در كنارش چند نشريه منتشر ميشد و دگرانديشي وجود داشت.
وي در ادامه با بيان اينكه اگر جناح متصلب بنيادگرا به قدرت برسند، فضا بستهتر از گذشته خواهد شد، افزود: با به قدرت رسيدن اين بخش از جناح راست، خطر تحريك جامعه جهاني به اقدام عليه ايران وجود دارد.
باقي با بيان اينكه رئيس جمهوري كسي است كه پرچم شخصيت و حيثيت يك ملت باشد، گفت: انگيزه ملي و عرق ناسيوناليسيتي هم كفايت ميكند كه به هاشمي رأي دهيم و نسبت به رأي به او بيتفاوت نباشيم.
اين فعال سياسي و حقوق بشري هشدار داد: بنده از موضع يك فعال حقوق بشر زنگ را به صدا درميآورم و احساس خطر ملي ميكنم. صداي پاي لوپن ميآيد. همچنان كه در فرانسه راستگراها و چپگراها متحد شدند و لوپن رأي نياورد، بايد اصلاحطلبان و بخشي از عقلاي جناح راست متحد شوند كه كانديداي مقابل هاشمي رأي نياورد.
وي در ادامه با بيان اينكه جناح متصلب بنيادگرا به راست عقلايي هم رحم نميكنند، با ارائه نمونهاي از اين صحبت خود گفت: نمونه اين صحبت بنده حذف شيخ عطار از روزنامه همشهري است. بنابراين بايد ائتلاف گستردهاي تشكيل شود، الان هم مسأله شخص نيست، ما و خيليها نسبت به هاشمي انتقاداتي داشته و داريم اما آنچه مطرح است، خطر عاجل و ملي است.
اين فعال سياسي و حقوق بشري يكي از دلايل خود در حمايت از هاشمي را برخورد تمسخرآميز احمدينژاد با دو تن از خبرنگاران داخلي و خارجي كه در مورد زندانيان سياسي و حدود آزاديهاي سوال كرده بودند، عنوان كرد و گفت: با توجه به اين مسائل بايد با تمام توان به صحنه آمد و جلوي بروز يك فاجعه را گرفت.
باقي با بيان اينكه بايد ارايه انتقادات نسبت به هاشمي را به روزهاي آينده موكول كنيم، اظهار داشت: فصل نقد و انتقاد نيست، ما بايد همه بحثها را براي آينده بگذاريم و در برابر خطر نظاميگري دست به ائتلاف ملي بزنيم. نكته مهم اين است كه مردم فكر ميكنند به خاطر اكثريت نسبي، هاشمي رأي ميآورد و نياز جدي به رأي دادنشان نيست.
اين فعال سياسي و حقوق بشري ادامه داد: هاشمي بايد با فاصله بسيار زياد پيروز شود تا بنيادگرايان منزوي شوند. بايد تجربه دوم خرداد را تكرار كنيم، فاصله آرا بايد از 80 به 20 يا از 70 به 30 برسد، چرا كه امروز ديگر مسأله، شخص هاشمي نيست و بايد نقدهايمان به وي را به بعد از انتخابات موكول كنيم.
رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان با بيان اينكه امروز بايد تصور كنيم كه حداقلها آزادي به رفراندوم گذاشته شده است، افزود: به همين دليل، تحريمكنندگان نيز بايد به خاطر مصالح، فوري و كليتر در انتخابات شركت كنند.
باقي با بيان اينكه با مشاركتي كه مردم در انتخابات داشتند، خط تحريم ناكام ماند، گفت: براي ما مهم اين است كه با آمدن هاشمي وضع از اين بدتر نشود.
جناب اقاي باقي عزيز دو سوال .
ايا اقاي هاشمي درزمان صدارت زندان و زندان بازي نداشت؟
تعداد ترورهاي سياسي انجام شده در زمان ايشان چه ميزان بوده؟
باز هم بازي پليس خوب و پليس بد را شروع كر ده ايد.
من براي يكسره شدن كار حاكميت به احمدي نژاد تروريست راي ميدهم حتي اگر به قيمت ويراني ايران.
اقاي باقي شما خيلي فرصت داشتيد ليكن سران شما كه خود را با گاندي و مصدق وماندلا مقايسه ميكنند تساهل شان با حاكمان [..]شبيه تساهل فتح علي شاه و شاه سلطان حسين با بيگانگان بود (نوعي بي عرضه گي سياسي)
با ارزوي ازادي ايران و به ثمر نشستن درخت ازادي كه50 سال قبل توسط مصدق كاشته شد . فرزاد فردي
در این وضعیت کرباسچی با محبوبیتی که دارد می تواند به صحنه بیاید و کلی از رای 40 درصد خاموش را علیه فاشیسم را بدست بیاورد
در مرحله دوم هم راي ما احمدي نزاد هست (من اول به معين راي داده بودم )
آقای باقی جدآ متاسفم که شم هم به جایی رسیده اید که از هاشمی دفاع میکنید! حتمآ آخرین مطلبی که نوشتم را بخوانید.
شما هم ؟؟!!!
آقای باقی خسته نباشید.
تا زمانی که وسیله ارتباط جمعی رادیو و تلویزیون،تریبون مساجد در اختیار زر و زور و تزویر قرار دارد من و شما در بسیج و آگاهی عوام نا توان بوده و این زنجیر بسته قدرت خیالش راحت است. و وجود اندیشمندان کاری بنیان کن در میادین نخواهند کرد. موفق باشید-شما را دو سال قبل در فرودگاه جده با بغض در گلو سلام دادم
اقاي احمدي نژاد چرا كانديدا شديد؟