• بگرد
  • بازیابی گذرواژه

مسئول خون های به ناحق ریخته


عمادالدین باقی در برنامه اکران مستند «بودن»:
«ابهام در ماده‌ واحده‌ای برای اعدام کودک‌مجرمان»
خبرآنلاین گزارشی از نشست انجمن حمایت از حقوق کودک درباره اعدام مجرمین زیر18سال در تاریخ پنج شنبه30خرداد1398 ارائه داده است که متن تکمیل شده آن در زیر می آید:
خبر آنلاین: هفته گذشته مستندی با عنوان «بودن» به کارگردانی ونداد فلاح با حمایت انجمن حمایت از حقوق کودکان برای فعالان مدنی اکران شد. این مستند درباره کودک‌مجرمان محکوم به اعدام در ایران است.
به گزارش خبرآنلاین، اعدام کودکان بر اساس کنوانسیون‌های بین‌المللی ممنوع شده اما این اعدام‌ها در برخی موارد در ایران همچنان ادامه دارد. به همین منظور ونداد فلاح به سراغ خانواده این کودکان رفته و به گفت‌وگو با آنها نشسته است. بعد از پایان این مستند هم عمادالدین باقی پژوهشگر به بیان رویکرد خود در این باره پرداخت.
مجازات اعدام برای کودک‌مجرمان
باقی در آغاز سخنانی از امام علی در نامه 53 درنهج البلاغه درباره آثار خون های به ناحق ریخته را بیان کرد و افزود: اگر اعدام‌های زیر ۱۸ سال را از منظر حقوقی، حقوق بشری، فقهی و جامعه‌شناسی مورد بحث و تحقیق قرار دهیم رای تمام این رشته‌های علمی، نفی مجازات اعدام است، نه نفی مجازات. در دنیای امروزمجازات مرگ برای کودک مجرمان برچیده شده ولی ایران از بین کشورهای عضو سازمان ملل، کشوری است که هنوز مجازات اعدام را اجرا می‌کند؛ با این حال بعد از سال‌ها قوه قضاییه و مجلس به این نتیجه رسیده‌اند که مجازات اعدام برای مجرمین زیر ۱۸ سال نه تنها کارآمد نیست که مضر هم هست. پیش از این درماده147 قانون مجازات اسلامی آمده بود که سن بلوغ در دختران و پسران به ترتیب ۹ و ۱۵ سال قمری است و به استناد همین قانون دخترانی که در 12و13سالگی و پسرانی که در ۱۵ سالگی مرتکب قتل می‌شدند، حکم قصاص می‌گرفتند چون سن بلوغ و سن کیفر را یکی گرفته بودند. نمونه آن هم دختری ۱۳ ساله در رشت بود که به جرم قتل محکوم به قصاص شد و ۲۵ سال در زندان ماند تا بالاخره رضایت گرفت و آزاد شد. این قانون آنقدر مشکل‌دار بود که مسئولان هم نمی‌توانستند از آن دفاع کنند.».
ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی ابهام دارد
به گفته این پژوهشگر، در زمان آقای شاهرودی طرحی در همین خصوص به مجلس ارائه داده شد و قوه قضاییه هم به دنبال این بود که این قانون اصلاح شود. در قانون مجازات جدید که سال ۹۲ ابلاغ شد، ماده قبلی اصلاح شد و ماده جدیدی تحت عنوان ماده ۹۱ اضافه شد و قرار بر این بود که با این ماده دست قضات باز گذاشته شود تا برای مجرمین زیر ۱۸ سال مجازات قصاص صادر نکنند. در این قانون آمده است: «در جرایم موجب حد یا قصاص هرگاه افراد بالغ کم‌تر از ۱۸ سال ماهیت جرم انجام‌شده را درک نکنند یا در رشد و کمال عقل آنها شبهه وجود داشته باشد، حسب مورد با توجه به سن آنها مجازات‌های پیش‌بینی شده در نظر گرفته می‌شود.» این قانون در اصل قرار بود با مطرح کردن قاعده شبهه و بحث رشد و کمال عقل و شرطیت نظر پزشکی قانونی در مورد کودکان زیر ۱۸ سال، راه را باز کند تا قضات دیگر حکم قصاص صادر نکنند؛ اما مشکل این بود که قانون فاقد قاطعیت و صراحت در نفی اعدام مجرمین15تا18 سال بود. ابهاماتی در این قانون وجود داشت و قضاتی که با این پرونده‌ها مواجه می‌شدند، درکی از رشد و سلامت عقلی نداشتند. به دلیل مشکلاتی که در قوه قضاییه هست و فلان قاضی می گوید از نظر من عدم رشد و جنون این است که متهم طفل غیر ممیز باشد یا او را با غل و زنجیر بیاورند و به نظر پزشکی قانونی هم در مواردی که عدم رشد را اعلام می کند اهمیت نمی دهد.
مخالفان رفع ابهام از ماده ۹۱، مسئول تمام خون‌های به ناحق ریخته‌اند
باقی در ادامه گفت:پزشکی قانونی هم انتظار می‌رود طبق اخلاق حرفه‌ای و همچنین به استناد تحقیقات گسترده ای که در دنیا انجام شده رسما اعلام کند علی‌الاصول افراد زیر ۱۸ سال فاقد رشد و کمال عقلانی هستند؛اما در تایید رشد برخی از مجرمین مشارکت می کنند که منجر به صدور حکم اعدام می شود. البته ممکن است موارد استثنایی هم وجود داشته باشد که زیر سن18 سال نابغه باشند اما نمی‌شود بر مبنای استثنائات قانون وضع کرد و برای همه امکان صدور حکم اعدام فراهم کرد. بنابراین این ماده نه تنها مشکلی را حل نکرد بلکه ما در چند ماه گذشته شاهد ۵ مورد اعدام کودک‌مجرمان بودیم که دو مورد در سن ۱۵ سالگی مرتکب جرم شده بودند. این اشکال باعث شد یک طرح پیشنهادی با محوریت خانم سلحشوری از نمایندگان مجلس داده شود تا ماده ۹۱ از طریق یک استفساریه از آن رفع ابهام شود و چندین ماه است که در مجلس است اما به اشکال مختلفی نمی‌گذارند به جریان بیفتد.یکبار می گویند قانون روشن است و مشکل از قضات است، یکبار می گویند اصلا بعد از تصویب قانون جدید اعدام زیر18 سال نداشته ایم، یا می گویند شورای نگهبان رد می کند و تلاش بیهوده است یا می گویند مسئله ابعاد حقوقی وفقهی پیچیده دارد و باید مرکز تحقیقات مجلس بررسی کند. مسئله اعدام های مجرمین15تا18 سال که قانون قاطعیت نشان نداده یک مسئله انسانی و فراجناحی است و ربطی به گرایش های سیاسی ندارد. ممکن است کسی اصولگرا باشد، انسانگرا هم باشد و ممکن است کسی اصلاح طلب باشد و انسانگرا نباشد. شاهدش این است که قاعدتا انتظارمی رود نمایندگان اصلاح طلب از این طرح پشتیبانی کنند اما اتفاقا علیرغم بعضی نمایندگان خوب در کمیسیون حقوقی و قضایی، نماینده ای در کمیسیون که اصلاح طلب هم هست مانع تراشی می کند. مجلس طبق اصل73 قانون اساسی شان تفسیری دارد و صلاحیت تفسیر قوانین عادی با خود مجلس است. مقنن می تواند بگوید غرض من از تصویب قانون این بوده است و نیازی به تصویب شورای نگهبان هم ندارد اما از کجا با اطمینان می گویند چون رد می شود نباید کاری کرد؟ شما وظیفه خود را انجام بدهید بگذارید دیگران هم موضع خودشان را نشان دهند. در واقع کسانی که با این استفساریه مخالفت می‌کنند، مسئول تمام خون‌های به ناحق ریخته‌اند. وقتی حکم اعدام و قصاصی به دلیل ابهام در قانون صادر و اجرا می‌شود، مسئول آن مخالفان رفع ابهام از ماده ۹۱ هستند و در دنیا و عقبی باید جوابگوی خون به ناحق ریخته شود و مطمئن باشد در همین دنیا هم دامنش را خواهد گرفت. بعضی افراد گاهی دچار مصایب و بلاهایی می شوند که خود را مستحق ان نمی دانند و فکر می کنند ما که کاری نکرده ایم که اینهمه مصیبت نامنتظره می بینیم و نمی دانند دنیا دنیای عمل و عکس العمل است و این ناخوشی ها واکنش به کارهای غیرمسئولانه ای است که زمانی انجام داده اند و نمی دانستند دارند بذر بلایی را می کارند. این سخن یک سخن متافیزیکی مذهبی نیست که بخواهم انبوه آیات و روایات را برایش ذکر کنم یک قانون طبیعی هم هست و اصل تاثیر متقابل از اصول چهارگانه دیالکتیک هگلی که مارکس هم مبنای دستگاه فلسفی خود قرار داد همین را می گوید. می گوید کل جهات یک سیستم بهم پیوسته است و همانطور که وقتی سنگی را در دریا و اقیانوس می اندازید در نقاط مختلف ان تاثیر می گذارد و یا به قول مارکس یک چمدان را که شما در اینجا جابجا می کنید در کل کهکشان تاثیر دارد هر عمل شما در کهکشان زندکی اجتماعی و طبیعی اثر دارد. می گویند چند دهه بعد از مارکس هم ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ یکی از برندگان نوبل فیزیک بخاطر نظریه ای جایزه گرفت که می گوید هﯿﭻ ﺩﻭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ و مثال می زند که اگر ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻫﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ و یک نام فرضی بر ان بگذاریم و ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ عدد کوانتومی آن23 ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﻫﯿﭻ ﺳﯿبی و ﻫﯿﭻ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﯾﮕﺮی نیست ﮐﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﺶ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺁﻥ 23 ﺑﺎﺷد اما ﺍﮔﺮ با ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ تمیز کنید و ﺑﺮﻕ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯید، ﺍﺯ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ آن یک الکترونی که انتخاب کرده بودید ﺭﺍ افزایش داده و ﺑﻪ ﻣﺜﻼ 26 ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ 26 ﺑﻮﺩﻩ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ، ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. طبق نظریه این فیزیکدان حتی ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ در سر ﻣﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ، در جریان هستی تاثیر می گذارد. بنابراین ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﮐﻮﭼﮏ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، محبت کردن و دشمنی ورزیدن و یا دشنام دادن، فرزند را در آغوش کشیدن ویا ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ. حالا چگونه فکر می کنید خونی به ناحق ریخته شود و بر دنیا و اخرت ما تاثیر نگذارد. آن نماینده ای که مانع تراشی می کند مسئول این پیامدهاست و باید جوابگو باشد.
طبق نظرسنجی هایی که شده در جامعه اماری که بالای 60 درصد با قصاص موافق بودند اما اغلب همین افراد با قصاص برای زیر18 سال مخالف بودند چون فطرت بشراین عمل را زشت می داند و با فطرت بشر نباید مخالفت کرد.
لینک خبر آنلاین همراه با گزارشی درباره کودک مجرمان اعدام شده یا در آستانه اعدام
https://www.khabaronline.ir/news/1272462/%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9-%D9%85%D8%AC%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86
کانال گفتارهای باقی https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi
وبسایت www.emadbaghi.com
فیس بوک Emadbaqi@

نوشته شده توسط
عمادالدین باقی
دیدن همه یادداشت ها
گذاشتن پاسخ

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

In order to use the Instagram feature, please install and activate Meks Instagram Widget plugin .

نوشته شده توسط عمادالدین باقی