روزنامه های شنبه ۲۶ بهمن1392 به نقل از ایسنا: نوشتند: مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان می گوید حفظ قرآنکریم موجب رهایی 16زندانی از حکم اعدام شد. حکم اعدام این افراد لغو شد و در مورد 15 نفر به حکم حبس ابد و در مورد یک نفر به 15 سال زندان تغییر یافت. وی بیان کرد: پنجنفر از این افراد بانوان و مابقی آقایانی بودند که توانسته بودند با حضور در طرح ملی حافظان قرآن کریم، پنج جزء از قرآن کریم یا بیشتر را حفظ کنند. وی متذکر شد: طبق بخشنامه موجود در این حوزه، زندانیانی که قرآن را حفظ کنند در صورت بررسی کارشناسان، به حکم آنان تخفیف داده خواهد شد و میتوانند از مجازاتهای سنگین همچون اعدام و حبس ابد رهایی یابند.
گفتگوی زیر به همین مناسبت توسط روزنامه آسمان با عمادالدین باقی انجام شده است.
روزنامه آسمان، دوشنبه28بهمن92،ش3 ص9
اخیراً به چند زندانی محکوم به اعدام برای حفظ قرآن کریم تخفیف داده شده و مجازات آنها به حبس تقلیل پیدا کرده است. مبنای قانونی این اقدام چیست؟
هرچند توضیح نداده است این بخشش برمبنای چه قانونی است و چه کسانی را شامل می شود اما ماده214 آیین نامه زندان ها در شرایط اعطای مرخصی راه هایی را ذکر کرده که یکی از این راه ها یا شرایط کسب 200 امتیاز است و 30 کار را ذکر کرده و برای انجام هر یک از آنها توسط زندانی تعدادی امتیاز قائل شده که اگر به 200 امتیاز برسد مرخصی به او تعلق می گیرد مانند رعایت مقررات و امور انضباطی در زندان در هر ماه 10 امتیاز، ، شرکت در برنامههای مربوط به تلاوت، آموزش روخوانی، ترجمه، درک مفاهیم، حفظ قرآن یا نهجالبلاغه، اخلاق و عقاید، هر برنامه در هر ماه 20 امتیاز ، قبولی در آزمون دورههای مربوط به روخوانی، ترجمه، درک مفاهیم و حفظ قرآن یا نهجالبلاغه، اخلاق و عقاید، هر دوره 30 امتیاز، حفظ قرآن به ازاء هر جزء 200 امتیاز ، انتخاب در جشنواره قرآنی شهرستان، استان و یا کشور و یا کسب رتبه در آن، هر کدام 100 امتیاز،. البته یک اشکال اساسی آیین نامه سازمان زندان ها این است که مرخصی را یک “امتیاز” می داند نه یک “حق” و درست این است که اصل مرخصی باید یک حق باشد ولی میزان و کم و زیادی آن بستگی داشته باشد به تعداد امتیازاتی که یک زندانی کسب می کند.
ارزیابی شما از چنین اقداماتی برای تخفیف مجازات چیست؟
برخی مقررات مربوط به تخفیف مجازات جای نقدهایی دارد که اینجا مجال بحث درباره انها نیست ولی خبر مورد بحث فی نفسه خبر خوبی است چون باید از هر فرصت و بهانه ای برای نجات جان انسانی استفاده کرد اما باید یک کار بنیادین هم صورت گیرد. این اقدام در دو متن و در دو مدل برخورد با جرم، دو معنای متفاوت می یابد. ]اگر سعدی شیرین سخن شاعر پارسیگوی سده سده هشتم هجری (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ ه. ق/ ۵۶۸ یا ۵۸۸ – ۶۷۱ ه. ش) (برابر با قرن چهاردهم میلادی) گفته است: میازار موری که دانهکش است/که جان دارد و جان شیرین خوش است/ سیاه اندرون باشد و سنگدل/ که خواهد که موری شود تنگدل
چگونه می شود که جان موری شیرین باشد اما جان انسانی شیرین نباشد و بتوان به آسانی درباره آن تصمیم گرفت. به همین دلیل است که بحث دو مدل مواجهه با جرم اهمیت می یابد زیرا نظریه سعدی فقط در یکی از این دو مدل معنا پیدا خواهد کرد و در مدل دیگر تناقض آلود می شود[. 1- Crime control مدل “کنترل جرم” یا مدل کیفری سرکوبگر .2- model Due process مدل رعایت تشریفات دادرسی عادلانه.
مدل “کنترل جرم” مبتنی بر حقوق تنبهی بوده و در آن “مصلحت عامه” بر “حقوق فردی” برتری دارد و جلوگیری از جرم مهم ترین وظیفه قوه قضاییه است و دادگاه به جای حمایت از حقوق متهم باید بر احقاق حقوق قربانیان متمرکز شود و دست پلیس برای تحقیق و بازرسی و… باید باز باشد به همین دلیل نیز، تمام رویه دادرسی یک پرونده از بدو جلب متهم تا نحوه برگزاری دادگاه، تحت تاثیر همین “ماموریت” دستگاه قضایی شکل گرفته است. در این سیستم، یافته های پلیس و دادستان بسیار معتبر و مورد اعتماد بوده و بر دفاعیات متهم برتری دارد. ودغدغه اصلی دستگاه قضایی بیش از آنکه “اعمال قانون” باشد، کشف حقیقت و اثبات جرم واقعی متهم و حفظ اقتدار دستگاه قضایی است اما مدل “دادرسی عادلانه” مبتنی بر حقوق ترمیمی است و هدفش احیای بزهکار است و بر حقوق متهم متمرکز می شود. مهم ترین کار دادگاه نه کاهش نرخ بزهکاری بلکه پاسداری از حاکمیت قانون و حقوق شهروندی افراد است و مراجع قضایی باید در برابر قوانین و رویه های قضایی پاسخگو باشند و قدرت پلیس باید محدود باشد تا از تعدی خودسرانه ماموران جلوگیری شود. این مدل بر اساس ارجحیت “حقوق اساسی متهم” و ضرورت مهار قوای قهریه بنا شده است(نگاه شود به کتاب: قضاوت امریکایی،51-49).شاید بتوان شالوده این مدل را در این جمله خلاصه کرد که “بهتر است یک نفر گناهکار آزاد شود تا یک نفر بی گناه اعدام شود”. که این جمله در یکی از احادیث معتبر هم ذکر شده است. وه قضاییه و قوه قانونگذاری باید تکلیف خود را با این دو سیستم روشنکنند چون هر کدام تابع ارزش های خاصی هستند و نتایح و الزامات خاص خود را دارند و نمی شود سیستم التقاطی داشت که برخی مقررات آن مأخوذ از مدل اول و برخی از مدل دوم باشد که سیستم قضایی و قانونگذاری را آشفته می کند. در مدل دوم که معقول تر و حقوق بشری تر و مشروع تر و با اصول دینی هم سازگارتر است در نظر گرفتن راه های فرار از مجازات برای محکومان امری پذیرفته شده است. قبلا مبانی فقهی و حقوق بشری آن در بحثی تحت عنوان “راه های فرار از مجازات” (در اعتماد شنبه 27 مهر 1392ص1 و به نحو مبسوط تر در تنها شماره روزنامه هم میهن، شنبه4آبان1392) مورد بحث قرار گرفته اند که تیتر وار عبارتند از: 1-حق وکالت متهم در تمام مراحل دادرسی ]2- در مورد سنگسار که عده ای از فقها آن را فاقد مبنای محکم می دانند، و من هم با این نظر موافقم، اما در خصوص رجم و حق فرار می توان تنقیح مناط و تعمیم ملاک انجام داد.حتی موافقان آن مانند محقق حلی، فتوا داده اند که اگر محکوم به رجم در هنگام مجازات توانست از چاله ای که در آن قرار گرفته بگریزد دیگر کسی حق رجم ندارد لذا اگر پس از فرار محکوم، او در اثر ضربه سنگی جان بدهد ضارب، قصاص می شود[. 3- حق انکار اتهام، 4- شبهه و قاعده درء، 5- توبه به عنوان یکی از مفاهیم برجسته در زمینه حق فرار از مجازات، 6 – و به اینها می افزایم وجوب حضور هیات منصفه را در همه محاکم بخصوص در محاکم جنایی. 7- بخشش مجازات بخاطر حفظ قرآن هم یکی از راه های “حق فرار از مجازات” است.
این تخفیف مبنای فقهی هم دارد؟
این حکم ملهم از آن است که پیامبر اسلام یکی از شروط آزادی کسانی را که در جنگ اسیر شده بودند با وجود نبرد مسلحانه و حتی زخمی یا مجروح کردن مسلمانان، تعلیم سواد و دانش به مسلمانان قرار داده بود. این عمل پیامبر(ص) درباره تعلیم قران نبود زیرا کفار سواد و دانش دیگری را می آموختند بنابراین اگر می توان از این سنت پیامبر حکم تخفیف مجازات یا بخشش را در صورت حفظ قرآن استنباط کرد به طریق اولی می توان استنباط کرد که اگر کسی در زندان به تحصیلات علوم دیگر بپردازد و رشد کند و یا تعلیم دهد می تواند از شروط بخشش و تخفیف مجازات باشد چنانکه در ماده 214 آیین نامه زندان ها درباره شرایط اعطای مرخصی، برای مواردی چون کتابخوانی، اشتغال به تحصیل در هر یک از مقاطع تحصیلی، شرکت در کلاسهای فرهنگی، هنری و ورزشی، تدریس در هر یک از امور آموزشی، فرهنگی و ورزشی ،پذیرش در دانشگاه، شرکت در کلاسهای فنی و حرفهای،اشتغال به کار در کارگاهها و انجام امور خدماتی داخل زندان نمره ها و امتیازاتی قرار داده شده است اما همانطور که حفظ قرآن که یکی از این موارد است به شیوه ای برای کاهش مجازات و رهایی از اعدام تبدیل شده می تواند سایر موارد هم چنین شود.
این تخفیف درمورد محکومان به چه جرائمی قابل اعمال است؟
ا اشکالی که می ماند این است که این امکان فقط برای محکومان به اعدام در مواد مخدر است در حالی که قبلا طی یک بحث تحقیقی مفصلی نشان داده ام که اصل اعدام در موارد تعزیری از جمله اعدام در مورد مواد مخدر از نظر شرعی و حقوقی و حقوق بشری محل اشکال است و در شرع، مجازات اعدام فقط در حدود و قصاص مطرح شده است که در این قسمت هم بحث مفصلی انجام داده ام. بنابراین همانطور که اسرای جنگی در حادثه ای که منجر به قتل و جراحت شده بودند توسط پیامبر به شرط تعلیم دادن آزاد می شدند می شود این ضابطه را که برای مرخصی در آیین نامه فعلی زندان لحاظ شده و برای محکومان به اعدام در صورت حفظ قران کریم اعمال می شود به سایر محکومان حدّی هم تعمیم داد زیرا چنانکه در کتاب حق حیات گفته شده مجازات قتل عمد هم یک حق خصوصی است هم یک حق اجتماعی و حکومتی و حکومت می تواند در این زمینه قوانین تخفیف دهنده وضع کند.
عبارت های داخل کروشه بخاطر محدودیت ظرفیت صفحات روزنامه کم شده اند.