#عمادالدین_باقی
📜 روزنامه اعتماد، ش ۶۰۵۳ دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴ ص ۱ و ۱۱
💥در تاریخ. ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ امیرمحمد خالقی دانشجوی ۱۹ ساله رشتهٔ مدیریت دانشگاه تهران شبانگاه که به خوابگاه دانشگاه در امیراباد تهران می رفت، مورد حمله دو سارق موتورسوار قرار گرفت و کامپیوتر و تلفن همره او را ربودند و خودش بر اثر ضربات چاقو، صبح روز بعد درگذشت. این خبر در شبکه های اجتماعی پیپچید و وجدان عمومی را جریحه دارد. بیش از سه ماه ازاین جنایت گذشته و همچنان به خانواده شریف مرحوم خالقی تسلیت گفته و ابراز همدردی می کنم. چند روز پس از قتل، پلیس اعلام کرد قاتلان دستگیر شده اند.
این جنایت، افکار عمومی را به شدت آزرد به همین دلیل به عنوان کسی که سالهاست نظراتش را در نقد مجازات سلب حیات در کتاب ها و مقالاتش منتشر کرده و فعالیت های حقوقی برای برخی از محکومان داشته، معتقدم در مورد پرونده فردی که بخاطر این قتل محکوم به اعدام شده، هم راه حقوقی بسته است و هم افکار عمومی نسبت به اعدام قاتل یا همنوایی دارد یا بیتفاوت است و برای رهایی او از اعدام هیچ راهی جز رضایت اولیای دم وجود ندارد.
اما ظاهرا اولیای دم خواستار قصاص هستند. برادر امیرمحمد خالقی، به تازگی اظهار داشته است:«ما تقاضای اجرای قصاص در ملاعام و در محل وقوع جنایت را داریم. به امید اینکه اجرای حکم قصاص درس عبرتی برای باقی مجرمان باشد و این اتفاق برای خانواده دیگری رخ ندهد. این مجرمان، افرادی نبودند که قابل ترحم و بخشش باشند. طبق گفته خودشان آنها طی دو ماه قبل از این اتفاق بالای ۳۰ فقره سرقت کرده و در سرقتهایشان از چاقو و قمه استفاده کردهاند».
پلیس هم به خاطر اینکه خبر جنایت وسیعا منتشر شد و اعتبار اداره پلیس را به چالش کشید طبیعی است که بر اجرای حکم پافشاری کند. قوه قضاییه نیز با تصور اینکه این عدالت کیفری است و مجرمین نباید گستاخ شوند حکم اعدام را تایید خواهد کرد. شبکه دانشگاه تهران utv با سرپرست دادسرای جنایی درباره آخرین وضعیت پرونده امیرمحمد خالقی گفتگویی انجام داده و وی گفته است: با دستور مسئولین ذیربط، پرونده جهت اجرای حکم به دادسرای ناحیه ۲۷ تهران (امور جنایی) عودت شده و در مسیر اجرای حکم قرار گرفت.
بنابراین اگر اولیای دم رضایت ندهند قاتل اعدام میشود اما سوالاتی بی پاسخ میمانند و با اعدام نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
۱- سن قاتل در زمان وقوع جرم 17 سال و چند ماه بوده و از هنگام بازداشت تاکنون در کانون اصلاح و تربیت نگهداری شده است. در جلد دوم کتاب حق حیات، مبانی حقوقی و شرعی ممنوعیت اعدام زیر 18 سال در زمان وقوع جرم ذکر شده و این مطلب در نامه ای سرگشاده به ریاست قوه قضاییه در رسانه های شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ از جمله روزنامه اعتماد آمده است. با توجه به اینکه طبق قانون و شریعت، مجازات اعدام برای مجرم زیر18 سال صادر نمی شود و مسئولان قضایی نیز بارها گفته اند برای مجرمین زیر 18 سال حکم سلب حیات صادر نمی شود دادگاه بدوی چگونه چنین حکمی صادر کرده است؟
2- محکوم علیه که تازه از سن کودکی فارغ شده و وارد سن نوجوانی شده مگر چقدر فرصت داشته که تبدیل به یک جرم حرفهای و قاتل شود؟
3- نظریه جانی بالفطره نظریهای منسوخ شده و به شدت بیاعتبار و خلاف عقل و دین و حقوق بشر است. بدون شک نمیتوان چنین فردی را جانی بالفطره دانست.
4- با توجه به سن اندک او تنها چیزی که میماند و بیش از اصرار بر اعدام او باید مورد توجه قرار میگرفت این است که چه شرایطی تواند چنین جوانی یا جوانهایی را به ارتکاب چنین جرایم شنیعی سوق دهد؟
5- بدون شک قاتل باید مجازات شود اما اعدام او نوعی فرار از پاسخگویی همه نهادهایی است که باید توضیح بدهند چه شرایطی زمینه ساز جرم بوده و آنها در ایجاد شرایط چه نقشی داشتند؟
6- خفت گیری از مرحوم خالقی اولین و آخرین اتفاق نبوده و بارها این اتفاق در همان محل رخ داده که هر کدام از آنها میتوانست فرجام ناگواری مانند این قتل را داشته باشد و بارها از سوی دانشجویان و مسئولان دانشگاه، درخواست تامین روشنایی و امنیت برای آن محل مطرح شده و قطعاً اگر این درخواست عملی شده بود این حادثه ناگوار برای مرحوم خالقی پیش نمیآمد. با این اوصاف آیا میتوان فقط یک نفر را در این پرونده گناهکار شناخت؟
7- مسئله دیگری که نشان میدهد مسئولیت این قتل صرفاً متوجه این قاتل نیست این است که پس از قتل مرحوم خالقی سرقت ها یا خفتگیریهای متعدد دیگری در اطراف دانشگاههای خواجه نصیرالدین طوسی، خوابگاه حکمیه دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه علوم پزشکی گلستان (که دانشجوی قربانی برای جراحی به بیمارستان منتقل شد)، و در اطراف خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی تهران،…صورت گرفته و خبر آن در رسانه ها انتشار یافته است. بعضا ً دانشجویان بزه دیده با تحویل موبایل، کامپیوتر یا دیگر ملزومات از خطر جانی رسته اند و اگر مقاومت میکردند ممکن بود سرنوشتی مشابه مرحوم خالقی را پیدا کنند. آیا باید حتماً یکی از آنها کشته میشد تا در این مورد اقدام شود؟
8- یکی دیگراز پرسشها این است که بعد از قتل مرحوم خالقی تنشهایی در دانشگاه به وجود آمد و دانشجویان مطالبات ۱۸ گانهای را اعلام کردند. چرا به این پرونده (به حق) رسیدگی عاجل شد اما به آن مطالبات پاسخی داده نشده است؟ یکی از این مطالبات هجده گانه، انتشار اسناد مکاتبات چند ساله دانشگاه با شهرداری و نهادهای ذربط برای تامین امنیت محل بود.
9 -چقدر امکان ملاقات با محکوم علیه و پژوهش در مورد مجرم و چرایی کشیده شدن او به وضعیت اسفبار برای محققان و پژوهشگران جرم شناسی روانشناسی جامعه شناسی فراهم شده؟ اگر نه؛ چرا؟ و اگر شده دستاورد آن چه بوده؟
10- اگر اخبار و تصاویر در شبکه های اجتماعی پخش نشده بود، درباره ان مانند دهها قتل مشابه دیگری که تاکنون روی داده است عمل میشد و موضع پلیس و دستگاه قضایی هم مانند موارد دیگر بود در حالی که سیستم جزا دهی باید در موارد مشابه یکسان عمل کند.
11- اگر گفته شود مجرم به خاطر جنایتی که انجام داده باید مجازات می شود بهتر از آن است که ادعا شود او باید اعدام شود تا مایه عبرت دیگران شود. توسل به یکی از خرافه های رایج مبنی بر بازدارندگی این مجازات از نظر جامعه شناختی و حقوقی و از نظر دینی( که ادله آن را پیشتر بیان کرده ام)، پذیرش عام ندارد. آرتور کوستلر توضیح میدهد که در انگلستان قرن ۱۸ و ۱۹ که جیب بری مجازات اعدام داشت وقتی گناهکار را در ملاءعام اعدام میکردند در همان مراسم اعدام، عدهای از جیب برها، جیب مردم را میزدند. اکنون هم در حالی که حکم اعدام قاتل مرحوم خالقی صادر و بر اجرای ان اصرار میشود شاهد چندین خفت گیری مشابه دیگر از دانشجویان در اطراف دانشگاهها بودهایم. بنابراین برای پیشگیری از جرم باید به راه حلهای اصولیتر اندیشید و بسترهای جرم خیزی را از بین برد.
12- و آخرین پرسش اینکه همزمان با این جنایت عده لباس شخصی به دانشگاه ریخته و دانشجویان را مورد ضرب و جرح قرار دادند. (و البته بارها پیش از آن هم وقایع مشابهی رخ داده مانند واقعه ۱۸ تیر که عدهای از دانشجویان به دست چماقداران کشته و زخمی شدند). تصاویر مهاجمان هم در دسترس بوده و غالباً شناخته شده یا قابل شناسایی هستند اما چرا نهادهای ذیربط همان سرعت و حساسیتی را که در مورد قاتل مرحوم خالقی داشتند را نشان ندادند؟
نکته پایانی
با توجه به اینکه مسئولان قوه قضاییه بارها اعلام کرده اند که احکام قضایی تحت تاثیر جوسازی قرار نمی گیرند، شایسته است که فرصت کافی برای اعاده دادرسی، گفتگو با اولیای دم، مورد پژوهی و مصاحبه عمیق وحرفه ای متخصصان جرم شناسی، روانشناسی و جامعه شناسی با دو محکوم پرونده فراهم شود و پرونده در نشست های تخصصی عمومی مورد بررسی متخصصان قرار گیرد.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
https://irna.ir/xjST7w