روزنامه سازندگی،ش333 شنبه17 فروردین1398ص2
عکس ها و تصاویر فراوانی از سیل زدگان گلستان و شیراز و خوزستان و لرستان منتشر شده اند و مردم را نسبت به وضعیت دردناک آسیب دیدگان آگاه کرده اند اما عکس ها گاهی تفاوتش با واقعیت مانند احساس کسی است که عکس یا تصویر انسانی را که در آتش می سوزد می نگرد با احساس کسی که در درون آتش است. زخم های سیل زدگان بسی عمیق تر از آن است که ما در تصاویر می بینیم. آنچه نمک بر زخم است اینکه افراد و بلندگوهایی فرصت را غنیمت شمرده، به تسویه حساب های سیاسی می پردازند در حالی که در چنین شرایطی باید تنها دغدعه همگانی رسیدن به فریاد مردم باشد و منازعات را به زمان خودش موکول کنیم. کاش اپوزیسیون با رفتاری انسان محور نه سیاست محور و جدلی، چهره یک اپوزیسیون ملی و مدنی در جوامع توسعه یافته را به نمایش می گذاشت چنانکه 300 شخصیت برجسته و روشنفکر آمریکایی از موافقان نظم موجود تا مخالفان نظام سیاسی حاکم در برابر القاعده که بدتر از سیل و زلزله بود بیانیه مشترک صادر کردند.
حوادث غیر مترقبه در هر کشوری روی می دهد و معمولا دولت ها به تنهایی قادر به ترمیم نیستند و نهادهای مدنی، مردم، دولت های دیگر و صلیب سرخ جهانی به یاری می آیند و متاسفانه در سیلی که 25 استان از31 استان ایران را درگیر کرده بود دولت های حتی روسیه و چین که بیشترین منافع را از ایران برده اند به همدردی لفظی بسنده کرده و کمک عملی نکردند و این امر می تواند درس بزرگی به مسئولان در اثبات نادرستی راهبردهای کلان شان در سیاست خارجی و چگونگی رابطه با جهان باشد.(تذکر: پس از نگارش این یادداشت، خبری مبنی بر تصمیم اتحادیه اروپا برای فرستادن کمک های مالی و جنسی در رسانه ها منتشر شد و پیش از آن هم خبر کمک های کشور سوئیس آمده بود).
در شرایطی که هزاران نفر از پرسنل استانداری ها و شهرداری ها و نیروهای مسلح، شبانه روز در میدان بوده و هستند و زحمت می کشند روا نیست بخاطر چند مدیر دزد و فاسد تلاش های آنها را نادیده گرفته و یکسره جنبه های منفی را بازتاب دهیم، لااقل با انتقاد از کاهلی و روش های غیر متخصصانه. بازتاب دهنده فعالیتهای انسانی نیز باشیم زیرا در همین شرایط صدها تن ازفعالان نهادهای مدنی که نه تنها غیر دولتی هستند که بعضا منتقد اند اما پا به پای دیگر نیروها در میدان یاری به مردم بودند و هزاران نفر از شهروندان نوعدوست و گرانقدرمان اعم از موافقان و مخالفان وضع موجود، هر کدام به قدر وسع خود از کمک های نقدی و جنسی به آسیب دیدگان دریغ نکرده اند، به مردمی را که هیچ چیز نمی تواند درد و رنج شان را توصیف کند. تصاویر دلخراش بیرون کشیدن پیکر بی جان زنان و مردان و کودکان از میان گل و لای و اشگ های زنانی که بر ویرانه کاشانه شان نشسته اند تنها لحظه ای و صحنه ای کوچک از فاجعه ای به وسعت یک تاریخ و جغرافیاست که ما در درون شعله هایش نیستیم، فقط روایت می شنویم و روایت می کنیم.
در این چند روز پیوسته با فعالان مدنی و میدانی در تماس و همفکری بودیم. محسن چنانی یکی از فعالان حاضر در صحنه از مردی می گوید که بخاطر بی خبری از همسر و فرزندانش تاب و توان را از دست داده چنانکه به خشم آمده و حتی بی تابی خود را در قالب هجوم و ایجاد تنش بروز می داد. برای عمده مردم هیچ رنجی بالاتر از بی خبری از عزیزان شان نیست.
فرد دیگری که در بام پناه گرفته از مشاهده صحنه ای می گوید که چگونه سیل خانه و ساکنان همسایه اش را جلوی چشمان او برد و او به چشم خویشتن می بیند که جانش می رود اما خود در موقعیت مشابه قرار داشت و نمی توانست یاری کند.
مهندس حاج کاظم مرادی یکی از فعالان مدنی می گوید که جنوب شهر زیر آب رفت. گرچه تلفات جانی زیادی در مقایسه با حوادث مشابه در گذشته یا در کشورهای دیگر نداشت اما مردمان فقیری که سازه های سست شان، همراه با کل اثاثیه و دارایی شان بر آب شد، تمام میراث خانوادگی و ماحصل عمر و زندگی شان که با جان کندن به دست آمده بود نابود شده است.
آقای وّشّنی از مسئولان “گروه جهادی ندای محرومین روستایی لرستان” که همراه با دست کم 80 داوطلب دیگر در میدان کمک رسانی حضور دارند سوگمندانه از ده ها مورد از بی پناهی مردم گزارش می دهد و بسیاری از فعالان مدنی دیگر گزارش هایی می دهند که قلب انسان از این آلام به تپش می افتد.
اخباری از دست به کار شدن سارقان اموال مردم و حتی بطری های آب و مواد غذایی در این وضعیت، نشان دهنده رفتار افرادی است شبیه رفتار گرگ هایی که برای تغذیه به آسیب دیدگان سیل و زلزله هجوم می برند و به پیکر بی جان مردگان و به زخمی ها رحم نمی کنند. اگر نبود همیاری و مراقبتهای مردمی و نیروی انتظامی و ارتش و دلسوزان دیگر، به یقین ظلم مضاعف بر مردم، زخمها را عمیق تر می کرد،کما اینکه نظارت در این مورد و پاسداری بیشتر از اموال مردم می تواند به آرام شدن آنان کمک کند .
مردم در برخی مناطق سیل زده، غذا که نه، حتی نان برای خوردن و آب برای آشامیدن کودکان شان هم ندارند. سیل هیچ چیز برای آنها نگذاشته حتی پوشاکی برای تن شان در برابر سرما و ما چه آسوده در شهر و خانه و بستر خویش خفته ایم.
مشمئز کننده ترین کارها در چنین موقعیت ها، ریاکاری ها و خودنمایی ها بود، چه حکومتی هایی که به مردم می گفتند:”با من مثل دولتیها حرف نزن، من از فلان نهاد هستم، اومدم نوکری مردم رو کنم” و یا صحنه سازی نجات یک نفر توسط کسی که سودای نامزدی ریاست جمهوری در سر می پروراند و چه مرثیه خوان های مجازی که دنبال جلب توجه با کارهای نمایشی یا عکس های یادگاری بودند. مردم دارند نابود می شوند و آنها به فکر اینکه کلاهی از ان نمد بدوزند.
یکی از فعالان مدنی می گوید نزدیک به سی میلیون تومان جمع کردیم که فقط بیست میلیون آن را به خرید چکمه هایی در سایز های مختلف اختصاص دادیم تا مردم پا برهنه، پاهای شان در گل و لای و شیشه ها و آهن پاره ها آسیب نبیند.
مهندس کاظم مرادی از انجمن خیرین مسکن ساز می گوید: اگر فرض کنیم حداقل حدود ده هزار خانوار بی پناه شده باشند که یک هفته درگیر مسله سیل بوده و فرصت تامین مالی از انها سلب شده است پرداخت نقدی متناسب با میزان خسارت اولیه در خصوص اقلام اولیه زندگی در حدود سی میلیون تومان برای هر خانوار و کل آن برای دولت سیصد میلیارد تومان بار مالی دارد اما اقدامی مؤثر و عملی است و می تواند به عنوان یک مُسکن وایجاد اطمینان خاطر جهت مقابله با هرگونه مشکل و یا فراهم کردن مقدمات دست یافتن به سرپناه، کار ساز باشد. اگر آمار از این هم بالاتر رود بارمالی اش برای دولت قابل تحمل است”.
اقدامات فوری و ضروری دیگر برای آسیب دیدگان به ویژه برای ساکنین میسر رودخانه عبارتند از:
1- ایجاد کمپ های موقت جهت سکونت اسیب دیدگان فاقد سر پناه
۲-ایجاد یک سیستم توزیع غذای گرم به مقیاس وسیع در محل که امکان استفاده همه مردم اسیب دیده و وجود داشته باشد.
3-توزیع ظرف یک بار مصرف استاندارد و سبز به میزان مورد نیاز اهالی
4- اقدامات بهداشتی و درمانی به وسیله گروه ها و کمپ های پزشکی وزارت بهداشت و داوطلبان دانشکده های پزشکی به ویژه برای پیشگیری از بیماری های واگیر دار
5-ارسال سرویس های بهداشتی سیار شامل حمام وتوالت واسقرار در محل مورد ضروری
6- تامین پوشاک ولوازم بهداشتی به ویژه ازطریق کمک های مردمی و واحدهای تولیدی این اقلام.
7- راه اندازی اینترنت پر سرعت ومجانی که بسیار ضروری است در آرام کردن مردم زیرا اکنون بشدت در مضیقه خبری از اقوام و نزدیکان خود هستند و اینگونه تفسیر می شود که برای عدم باز نشر وضعیت مردم لرستان در این امر اهتمام لازم صورت نمی گیرد .