عمادالدین باقی
(روزنامه سازندگی، چهارشنبه11مهر97ص3)
امروز 10مهر97 خبری از تابناک دیدم که گفته است: 30 نفر در یزد سکته کردند. بررسی آمار بستری بیماران سکته ای در استان یزد حاکی است از روز گذشته تاکنون سی نفر در بیمارستان ها و مراکز درمانی یزد به دلیل سکته پذیرش شده اند. همزمان با سقوط قیمت دلار در کشور، برخی فعالان از احتمال فشار روانی به برخی افراد به دلیل نوسانات قیمت و متضرر شدن در این وضعیت، خبر داده اند”
هر چند هنوز معلوم نیست بالا رفتن آمار سکته چقدر با سقوط قیمت دلار رابطه دارد اما به همین بهانه یادآوری می کنم که پنج شنبه5مهر در میان جمعی از اعضای جمعیت غدیر کرج درباره قیام امام حسین سخنرانی داشتم. بخش پرسش و پاسخ اما فراتر ازاین موضوع رفت. گفتم به عنوان یک علاقمند حقوق بشر مهم ترین مسئله ای که درباره سر به فلک کشیدن دلار نگرانم کرده موج سکته هایی است که پس از سقوط دلار و بدتر از آن تقلبی بودن حجم عظیم اسکناس های مبادله شده خارج از مجاری رسمی( که دلالان و جاعلان چاپ کرده اند) رخ می دهد. بارها خبر چاپ انبوه تراول چک های خودمان را داشته ایم چه رسد به دلار. wwwتکنولوژی پیشرفته و در دسترس چاپ، این کار ساده ای است. از اینرو امن ترین راه مبادله در دنیای امروز انتقال کارتی و بانکی است.
در حالی که عمده دلار مبادله شده در بازار اولیه و ثانویه بود که ازطریق مجاری رسمی انجام می شود چون بخاطر گمرگ و سایر موارد باید ازطریق رسمی و صدور حواله انجام گیرد ولی حجم دلار مبادله شده در بازار غیر رسمی که هر روز قیمت اش بالا می رفت بین 1تا3 درصد کل معاملات ارزی بود و لحظه به لحظه قیمت آن را به عنوان نرخ ارز مرجع اعلام می کردند، مردمی مضطرب نیز به بازار هجوم می بردند و قاچاقچیان و جاعلان ارزهای خودشان را آب می کردند.
طبعا جای نگرانی دارد، زمانی که آرامش نسبی به بازار بازمی گردد، همان مردمی که سرمایه شان را تبدیل به ارز کرده بودند وقتی می روند ارز را بفروشند و متوجه تقلبی بودنش می شوند آنگاه هستی شان را باخته می بینند، آن تراژدی “موج سکته” رخ می دهد. ما یکبار این موج سکته را پس از قطعنامه 598 در سال 1367 تجربه کرده ایم و این بار پدیده ارزهای تقلبی دامنه آن را وسیع تر خواهد کرد. برای یک دیده بان حقوق بشر گرچه فقر تصاعدی ناشی از افزایش غیر عادی قیمت دلار و تأثیر مخرب روانی و اجتماعی أن به ویژه برای دارو و درمان مهم است اما این جنبه مسئله مهم تر از ابعاد اقتصادی آن است.
1-خروج ترامپ ازبرجام و تحریم، 2-جلوگیری از تصویب FATF که ازبرجام مهم تر بود(چون برجام جنبه سیاسی و امنیتی داشت و FATF به رابطه اقتصاد ایران با جهان مربوط می شد).3- سوء مدیریت متولیان، 4-رفتار هیجانی و ناسنجیده برخی از مردم که هم یک عامل و هم قربانی وضعیت اند. 5-التهاب آفرینی آگاهانه برخی رسانه ها درباره ارز در چارچوب پروژه ضدحکومتی و 6- رسانه های حکومتی که با تشدید خشونت و تنش، آب به آسیاب آنها می ریزند، شش عامل این وضعیت هستند و قربانی اش مردم طبقه محروم و متوسط.
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi
فیس بوک Emadbaqi@