یادداشت زیر به قلم دکتر بیژن عبدالکریمی و پاسخ وی که افزون بر کانال تلگرام و اینستاگرام و ایکس در
روزنامه سازندگی،ش۱۹۰۷چهارشنبه ۲۴بهمن ۱۴۰۳ص ۱و۴
نیز منتشر شده است. سازندگی در گزارش ویژهای تحت عنوان “مباحثه دو روشنفکر” نامه دکتر #بیژن_ عبدالکریمی و پاسخ آن را منتشر کرده است. نامه ایشان در پست قبلی در دسترس است.
🌓 یک پرسش از عمادالدین باقی و بسیاری از روشنفکران عزیز ایرانزمین
✍️ بیژن عبدالکریمی
آقای عمادالدین باقی عزیز!
سلام و درود خداوند بر شما، که یکی از دغدغه مندترین روشنفکران این سرزمین هستید و خودتان نیز مستحضرید که بنده به شما چقدر ارادت دارم. موضع گیری اخیرتان را در خصوص ترامپ جنایتکار خواندم. لذت بردم و تحسین کردم. اما موضعتان در قبال مذاکره و سیاست راهبردی نظام سیاسی کشور متناقض است. پرسشم از شما این است: مگر با همه کس و تحت هر شرایطی می توان مذاکره کرد؟ با یک قدرت قلدر و زبان نفهم و متفرعن که خواهان تسلیم مطلق و به بردگی کشیدن همه جهانیان از جمله ملت شماست اگر شما بودید چگونه مذاکره می کردید؟ اگر شما جای جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا بودید آیا بر سر الحاق کانادا به آمریکا بر سر میز مذاکره می نشستید؟ اگر شما جای خانم مته فردریکسن، نخست وزیر کنونی دانمارک بودید، در برابر فشار ترامپ برای تصاحب بخشی از سرزمین تان، یعنی جزیره گرینلند چه می کردید؟ بفرمایید نظام سیاسی کشور در سر میز مذاکره با آمریکا چه موضعی در برابر درخواست آمریکا برای تسلیم تمام نیروهای دفاعی کشور باید بگیرد؟ اگر شما روشنفکران به جای نمایندگان سیاسی کشور بودید، بعد از خروج ترامپ از برجام چه می کردید؟ اگر بنده و شما جای نظام سیاسی کشور بودیم و از آمریکا و ترامپ می خواستیم که بنشینیم همه اختلافات را در یک شرایط عادلانه و شرافتمندانه، بر اساس منافع ملی هر دو کشور حل کنیم، آنگاه آنها از ما می خواستند که شرط این مذاکره پذیرش خدایی آمریکا و بندگی و تسلیم مطلق ما ایرانیان است و ما را بر سر انتخاب یک دو راهی قرار می دادند، یعنی «یا تسلیم مطلق و بی قید و شرط و تسلیم همه نیروهای دفاعی کشور یا تهدید به بمباران شدن و به خاک و خون کشیدن این ملت»، براستی ما چه می کردیم؟ آیا شما و دیگر عزیزان روشنفکری که همچون شما پذیرش مذاکره با آمریکا را به عنوان یک اصل مطلق و لابشرط می پذیرند و بر آن تکیه می ورزند می توانند این تضمین را به ملت ایران بدهند که بعد از تسلیم نیروهای دفاعی کشور، آمریکا و اسرائیل همان بلایی را سرمان نیاورند که بر سر لیبی، افغانستان، عراق، سوریه، غزه و جنوب لبنان آوردند؟ آیا شما نیز، جسارتاً و با عذرخواهی، جزو همان دسته از شبه روشنفکران احمق و نادانی هستید که می گویند ما از آمریکا و اسرائیل می خواهیم که مصلای تهران را بمبباران کنند اما دانشگاه تهران را نه؟! چرا بسیاری از روشنفکران ما براستی سختی و صعوبت شرایط را در نمی یابند یا فقط در فضایی ذهنی و رومانتیک به دنبال آزادی و احقاق حقوق بشر و آزادیهای مدنی هستند؟
فکر نمی کنید همین تناقض و بازی در زمین غرب و همسوییها با غرب است که زمینه های فشار هر چه بیشتر به کشور و ملت را فراهم می سازد و سبب گردیده است آمریکا و اسرائیل بر روی شکاف اجتماعی ما بیش از اندازه سرمایه گذاری کرده، آنها را آنچنان جسور کرده است که پیوسته ما را تهدید کنند؟ به گمانم همین تناقض هاست که بسیاری از روشنفکران را با معضلات عظیم تاریخی روبرو کرده است تا آنجا که در دهه های کنونی در جای درست تاریخ نایستاده و نمی توانند در این شرایط سخت تاریخی به کشور و به ملت محروم و رنج کشیده مان که تحت فشار بسیار سنگینی است کمکی کنند و حتی خودشان بر اساس همین تناقض یکی از عوامل فشار حداکثری به مردم مظلوم سرزمین ایران تبدیل گردیده اند.
امیدوارم این نقد به برخی از روشنفکران به معنای نادیده انگاشتن و توجیه همه خطاها و ناکارآمدی های نظام سیاسی کشور در حوزههای گوناگون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و عدم توجهاتش به استلزامات حقیقی یک مقاومت راستین در برابر فشار حداکثری نظام سلطه تلقی نگردد. سیاست های نادرست اقتصادی و فرهنگی حاکمیتی در برابر جامعه در کنار مواضع نادرست روشنفکران نسبت به نظام سلطه جهانی دست به دست هم داده شرایط را برای فشار حداکثری به ملت و خدای ناکرده خطر حمله نظامی به ایران عزیز و تحمیل دوبارۀ یک جنگ خانمانسوز به ایران عزیزمان را فراهم می کند. بر همه آحاد ملت ایران، روشنفکران و مسئولین کشور است که در خصوص یکایک مواضع و کنش های سیاسی و اجتماعی مان بسیار بسیار هوشیار بوده، با ابتکار عمل هایی به جامعه برای عبور از این شرایط بحرانی یاری رسانیم.
با مهر و ارادت
۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۳
https://t.me/bijanabdolkarimi/12042
پاسخ به پرسش دکتر عبدالکریمی درباب مذاکره با آمریکا
جناب دکتر بیژن عبدالکریمی گرامی
با درود و دعا.
حضرتعالی جزو معدود روشنفکرانی بودید که در ماههای نسل کشی مردمان بیگناه غزه به دست صهیونیستها، بدون اینکه مقهور این جو واکنشی شوید که به خاطر مخالفت با حکومت، وجدانتان را زیر پا بگذارید، دردمندانه به میدان آمدید و این جنایات را محکوم کردید و این کنشی احترام برانگیز بود.
اکنون درخصوص نوشته کوتاه من در اعتراض به فرمان جبارانه #ترامپ، در یادداشتی انتقادی مرقوم فرموده اید: 《موضع گیری اخیرتان را در خصوص ترامپ جنایتکار خواندم. لذت بردم و تحسین کردم. اما موضعتان در قبال مذاکره و سیاست راهبردی نظام سیاسی کشور متناقض است. پرسشم از شما این است: مگر با همه کس و تحت هر شرایطی می توان مذاکره کرد؟ با یک قدرت قلدر و زبان نفهم و متفرعن که خواهان تسلیم مطلق و به بردگی کشیدن همه جهانیان از جمله ملت شماست اگر شما بودید چگونه مذاکره می کردید؟..》
ضمن تشکر از نقد شما جسارتاً به برخی از پرسشهایی که درباره #مذاکره مطرح کردید در زیر پاسخ میدهم.
در این پرسش شما دو مقوله در هم آمیخته شده که باید از هم تفکیک کرد. اینکه آیا با یک قدرت قلدر و زبان نفهم و متفرعن میشود مذاکره کرد یا خیر؟ و اینکه آیا تحت هر شرایطی میتوان مذاکره کرد و تن به تسلیم مطلق و به بردگی کشیده شدن داد؟، دو مقوله کاملاً متفاوت است و با ادغام کردن آنها، سوال غلط، پاسخ غلط به دنبال میآورد.
بنابراین درباره پرسش اول که گفته میشود آیا با چنین شخصی باید مذاکره کرد؟ پاسخ من مثبت است. مگر گفته شده که مذاکره فقط با اولیا الله صورت گیرد؟ همواره یکی از طرفین مذاکره، دیگری را شرور میداند. اساسا مذاکره با حریف جنگی و دشمن است. اگر کسی دوست و رفیق و همراه باشد که مذاکره معنا ندارد. اگر مذاکره با حریفی را به خاطر بدطینت بودنش نفی کنیم که اساسا مذاکره بلا موضوع میشود و باید یکی از مهمترین واژگان تاریخ بشر را از ادبیات حذف کنیم.
پایان مذاکره چه با دشمنان خارجی چه با مخالفان داخلی، یعنی آغاز ستیز! به همین دلیل، مذاکره با هر منطقی که بنگرید همواره بهتر از عدم مذاکره است. ادله تجربی و سیاسی و تاریخی هم آن را ثابت می کند.
مترادف کردن مذاکره با تسلیم، آن هم تسلیم مطلق، یک مغالطه است. چه کسی و در کدام متنی گفته است مذاکره یعنی #تسلیم؟
یکی از برجستهترین نمونههای معاصر مذاکره، #جنگ_ویتنام است. ویتکنگها در طول بیش از ۱۶ سال جنگ با آمریکایی که وجب به وجب سرزمین شان را شخم زده بود و بیش از ۲ میلیون نفر کشته شدند همزمان با جنگ، مذاکره میکردند و همین مذاکره، مقدمه پایان دادن به جنگ و کشتار و پیروزی ویتنام شد.
تازهترین نمونه اش هم جنگ غزه است. حماس علیرغم نسل کشی وحشیانه توسط اسرائیلیها، مذاکره کرد و در این مذاکره دستاوردهای بزرگی داشت که همه مقامات و مسئولان حکومت ایران هم این مذاکره را پیروزی دانستند و نگفتند چرا وقتی هنوز خون ۴۳ هزار بیگناه و رهبران تان خشک نشده است مذاکره کردید؟ مگر اسرائیل خواهان تسلیم مطلق حماس و بلکه نابودی کامل آن نبود؟ و آن را بارها اعلام نکرد؟ ولی با آن مذاکره کردند و ثابت کردند که تسلیم ناپذیرند.
خود ایران هم با وجود ۸ سال جنگ در برابر تجاوز عراق دوره صدام و با وجود نزدیک به ۲۰۰ هزار شهید و شهادت عده زیادی از فرماندهان برجسته و بینظیر با صدام مستقیماً مذاکره کردند و حتی رئیس جمهور وقت ایران در نامهای او را 《ریاست جمهوری محترم عراق جناب آقای صدام حسین》خطاب کرد که سبب رنجش بازماندگان جنگ شد و البته نوشتن ان نامه تصمیم کل نظام بود ولی سرانجامش چه شد؟
مذاکره مک فارلین و بحران ایران گیت هم در زمان بنیانگذار جمهوری اسلامی رخ داد.
اقای عبدالکریمی عزیز با دیدگاه شما می توان گفت پذیرش نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی، پذیرش تسلیم مطلق بوده است ولی میدانیم که ایران آن را پذیرفت و شروط خود را هم اعمال کرد.
برجام نیز نمونه دیگری از مذاکره با حکومتی است که ایران آن را دشمن خود میداند و درست در بحبوحه مذاکرات آشکار و پنهان با آن، رهبری جمهوری اسلامی همین مواضعی را اتخاذ می کرد که بعد از فرمان اخیر ترامپ اعلام شد و هیچگاه این مواضع تند، مانع مذاکرات نبودند.
مذاکره با دشمن و با حریف جنگی و شروران به عنوان یک اصل کهن بشری شناخته میشود چنانکه وقتی بیدادگری و شرارت فرعون به اوج می رسد به گفته قران، خداوند به موسی ابتدا دستور جنگ نمیدهد، به او میگوید برود با فرعون گفتگو کند: اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ(آیه 17 سوره نازعات)به سوی فرعون برو که او سخت به راه طغیان رفته است.
پیامبر اسلام هم با مشرکین مذاکره میکند و حتی وقتی آنها شرط امضای قرارداد را حذف عنوان نبوت او قرار میدهند میپذیرد.
صدها نمونه دیگر میتوان ذکر کرد که نشان میدهد چه با منطق سیاست، چه تجربه و تاریخ و چه با منطق دینی، همیشه مذاکره و صلح، برتر است.
مذاکره به معنای تسلیم یا سازش کاری و ضعف نیست. مذاکره خودش یک جنگ است بلکه سختتر از جنگ، زیرا یک جنگ مغزی با نیاز به هوش و مهارت بالا برای جلوگیری و یا پایان دادن به یک جنگ جسمی است که امنیت و جان و آسایش انسانها را به نابودی می کشد.
در همین روزها یکی از خطیبان میگفت آمریکا شیطان است و با #شیطان نباید مذاکره کرد. مستند عقلی و شرعی چنین مدعایی کجاست؟ از منظر دینی حتی با شیطان هم میتوان مذاکره کرد. در قرآن کریم مشاهده میکنیم خداوندی که قادر است در طرفه العینی شیطان را نابود کند نه تنها مذاکره میکند بلکه درخواست نادرست او را میپذیرد و مهلت می دهد که تا قیامت بتواند انسان ها را فریب بدهد و گمراه کند(سوره ص، آیات۷۹-۸۲). کاری به مباحث کلامی و الهیاتی و فلسفه این درخواست و تجویز ندارم. دست کم یکی از نتایجی که میتوان از این داستان گرفت همین است که با شیطان هم میتوان مذاکره کرد و مذاکره به معنی به رسمیت شناختن طرف مقابل نیست.
مگر در تمامی جنگها و مذاکراتی که در طول تاریخ صورت گرفته اند طرفین مذاکره مشروعیت همدیگر را به رسمیت شناخته بودند؟ مگر پیامبر اسلام(ص) مشرکان را به رسمیت شناخته بود که با آنها مذاکره میکرد؟ مگر ویتنامیها قاتل هزاران هموطن شان را به رسمیت شناخته بودند که با آن مذاکره میکردند؟
شما در فراز دیگری از یادداشت خود آورده اید: 《آیا شما و دیگر عزیزان روشنفکری که همچون شما پذیرش مذاکره با آمریکا را به عنوان یک اصل مطلق و لابشرط می پذیرند و بر آن تکیه می ورزند》.
من درباره دیگران نمیدانم مستند شما چیست و منظورتان چه کسانی هستند؟ اما در مورد شخص بنده از این پرسش تان در شگفت و کنجکاو شدم بدانم در کجا و به استناد کدام مقاله یا مصاحبه ( و حتی یک صحبت خصوصی)، مذاکره با آمریکا را به عنوان اصل مطلق و لابشرط پذیرفته و بر آن تکیه کردهام؟
اطمینان دارم که افترا زدن از ساحت شما به دور است و لغزش کلامی رخ داده و هیچ عاقلی چنین ادعایی نمیکند و اساساً مذاکره لابشرط و مطلق همراه با تبعیت و تسلیم، دیگر مذاکره نیست. مگر تمام مذاکراتی که در تاریخ واقع شده و نمونههایی را در بالا ذکر کردم که از همه آنها دفاع میکنم، مذاکرات مطلق و لابشرط و ذلیلانه بوده اند؟
عجیب تر آنکه در ادامه فرموده اید: آیا کسانی که اصل مذاکره مطلق و لابشرط را پذیرفته اند(از جمله اشاره به بنده کرده اید) 《می توانند این تضمین را به ملت ایران بدهند که بعد از تسلیم نیروهای دفاعی کشور، آمریکا و اسرائیل همان بلایی را سرمان نیاورند که بر سر لیبی، افغانستان، عراق، سوریه، غزه و جنوب لبنان آوردند؟》و شما این اشکال و پرسش را درست در حاشیه یادداشتی مطرح کردید که من برخلاف جو حاکم بر فضای مجازی و رسانه های برون مرزی، علیه فرمان ترامپ نوشته ام و خود شما موضع محکم و قاطع بنده را در مقابله با فرمان محدودیت توان دفاعی ایران توسط ترامپ، تحسین کردهاید آنگاه چطور شبهه تسلیم نیروهای دفاعی کشور را به بنده نسبت داده اید؟
و باز پرسش عجیب تر اینکه:《آیا شما نیز، جسارتاً و با عذرخواهی، جزو همان دسته از شبه روشنفکران احمق و نادانی هستید که می گویند ما از آمریکا و اسرائیل می خواهیم که مصلای تهران را بمباران کنند اما دانشگاه تهران را نه؟! 》. در مورد کسی که در دهها کتاب و صدها مقاله و مصاحبه در چهار دهه گذشته، دیدگاهها و مرزبندیهایش با کسانی که مورد نظر شما بودهاند بسیار روشن است، نفس این پرسش سبب می شود خواننده مطلع چشمانش گرد شود.
مقابله ما با جباریت آمریکا و جنایات اسرائیل نباید هیچ موجب بیاعتبار کردن اصول عقلایی زیست بشری مانند مذاکره باشد. مذاکره عزتمندانه، شرط بقا است. بدونمذاکره، صلحی در جهان وجود نخواهد داشت. مذاکره میدان چانه زنی، شرط گذاری و امتیازگیری است. حریف، شرط میگذارد، شما هم به جای بهم زدن مذاکره، شرط بگذارید و به مذاکره به عنوان بازی برد-برد نگاه کنید نه اینکه یک طرف را غالب و یک طرف را مغلوب بخواهید.
اصلاً فرض کنید طرف مقابل میگوید 《یا این یا آن》 و قصد مذاکره عزتمندانه ما را ندارد. باز هم این ما هستیم که باید به دنیا نشان بدهیم ضعفی نداریم و با آمادگی برای مذاکره، و بیان شروط منطقی خود، عقلانیت و تمایل به صلح را نشان دهیم تا اعتماد را در جهان را جلب و حریف قلدر را غیر منطقی و جنگ طلب نشان داده و منزوی کنیم چون همه اینها آثار و نتایج اقتصادی سیاسی و اجتماعی برای کشور دارد.
جنگ طلبان و ویرآنی خواهان، برای نابودی ایران به انزوا و سیاه کردن کشور در افکار عمومی دنیا نیاز دارند و حکومت باید هم با مذاکره، به دنیا عقلانیت و هنر و قدرت نشان دهد و هم با رعایت حقوق شهروندی و حقوق بشر و کوتاه کردن دست نهادهایی که با ایراد اتهام و پرونده سازی آزار سیستماتیک ایجاد می کنند، دستاویزهای مورد نیاز ویرانی طلبان را فراهم نکند.
اکنون دو گروه علیه روند مذاکره ایران با آمریکا و غرب، سخت فعالند و دسیسه می کنند: ۱- ویرانی طلبانی که منتظرند سوار بر تانکهای آمریکایی و اسرائیلی به ایران بیایند و سوار قدرت شوند.
۲- اسرائیل، روسیه و بعضی از همسایگان که منتظر ضعیف شدن ایران هستند و هر کدام بر حسب دلایل خاص خودشان مخالف مذاکراه اند و تصور میکنند تشدید تضاد ایران و آمریکا به سود آنان است. بنابراین شما هم به عنوان یک روشنفکر وطن پرست و مردم گرا باید از این سو مراقب باشید در دام این جریانات نیفتید.
در فراز دیگری آورده اید: 《فکر نمی کنید همین تناقض و بازی در زمین غرب و همسوییها با غرب است که زمینه های فشار هر چه بیشتر به کشور و ملت را فراهم می سازد و سبب گردیده است آمریکا و اسرائیل بر روی شکاف اجتماعی ما بیش از اندازه سرمایه گذاری کرده، آنها را آنچنان جسور کرده است که پیوسته ما را تهدید کنند؟》
دست کم در مورد دیدگاهها و نظرات خودم متوجه نشدم تناقض در کجاست؟ آیا حمله به فرمان جبارانه ترامپ و موافق مذاکره بودن تناقض آلود است؟ آیا اگر کسی از حقوق بشر و مذاکره سخن بگوید بازی در زمین غرب و همسویی با غرب است؟
اما با این عبارت شما که آمریکا و اسرائیل بر روی شکاف اجتماعی ما سرمایهگذاری کردهاند و از مشاهده این وضعیت گستاخ شدهاند و پیوسته ما را تهدید میکنند کاملا موافقم و اتفاقاً معتقدم شکاف را نه مردم و گروههای فاقد قدرت بلکه صاحبان قدرت به وجود آوردهاند و حتی از ۱۴ قرن پیش هم عقب تر هستند. آموزه قرآن است که اگر میخواهید با دشمنان بیرونی مقابله کنید شرطش این است که در میان خودتان مداراگر و مهربان باشید(فتح/۲۹). صاحبان اگر دیندار بودند باید به این اصل پایبند باشند نه اینکه با دشمن بیرونی در جدال باشند و ناراضیان داخلی را به جای شنیدن سخنشان و تحمل و مدارا، زندان و محصور کنند. اگر حکومت خود را دینی می داند همین اصل 《أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ》 را باید رعایت می کرد و دست کم در شرایط تهدیدات سخت، بخاطر همبستگی ملی هم که شده بسیاری از زندانیان و محصورین را آزاد می کردند، کاهش گرانی و فقر را در اولویت سیاست داخلی و خارجی و اقتصادی قرار می دادند، بودجه نهادهای سرباری را حذف و صرف معیشت مردم می کردند و..
با مهر و دعا
عمادالدین باقی
سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳
برخی از نظرات زیر دو نامه و پاسخ آن در تلگرام:
Milad:
آقای عبدالکریمی خودش با یک استاد محترم دانشگاه مثل حاتم قادری نمیتونه گفتگو کنه. تو میخوای موافق مذاکره با آمریکا باشه؟
pencabi:
تا آخوند در این مملکت، حاکم است؛ آب خوش از گلوی ملت ایران، پایین نخواهد رفت.
نقل است وقتی تیمورلنگ، شهر تبریز را محاصره کرده بود؛ لشکریان سلطان احمد ایلخانی، شورش کرده و او را کشته و جسدش را به تیمور، تقدیم کردند. با این عمل؛ شهر تبریز از خرابی و مردمش نیز از قتل عام، نجات یافتند.
پن: ملت ایران، مجبور است برای نجات میهن؛ کاری بکند.
Mojib Mojibi مجید کشانی:
جناب عبدالکریمی از اساتید خوش فکر و صادق هستند ، و بنده بسیاری از مناظرات ایشان را دیده ام ، فقط در یکی دو مورد نتوانستند کنترل زبان خود را داشته باشند مخصوصا با جناب قادری نتوانستند مراعات کنند
ولی در مجموع نمی توان صداقت ایشان را زیر سوال برد
در آخر اینکه مذاکره با آمریکا ورود به بازی بزرگان است
نه می توان چشم بسته رد کرد و نه قبول
سلام
اینکه ملت باید کاری بکند کاملا صحیح است
ولی جواب اینکه چه کاری بکند
یک دنیا علم و صداقت و تبحر و وطن دوستی طلب می کند
Asad K:
با خواندن مطلب نا خود آگاه انسان پی می برد چه قرابت نوشتاری عجیبی بین عبدالکریمی و رائفی پور یا عباسی ویا حتی سردار قاسمی نعره کش است
pencabi:
در مواقع بحرانی؛ فرد باید قربانی جمع بشه. شک ندارم که در صورت تهاجم خارجی به کشور؛ ملت ایران، مانند سوم شهریور ۱۳۲۰، تماشاچی خواهد بود
Mojib Mojibi مجید کشانی:
در مورد بد بودن شرایط
از بالاترین و پایین ترین شخص مملکت متفق القول هستند
یعنی مقصران شرایط موجود هم نتوانسته اند منکر بدی شرایط شوند
ولی باور نمی کنم حضرت عالی اگر به این باور برسی که اگر بنشینی دشمن به ناموس شما (که ممکن است خواهر بنده باشد ) دست درازی کند
فقط ناظر باشی و بی عملی پيشه کنی
بنده هم بسیار از برخورد جناب عبدالکریمی با جناب قادری و الفاظی که بر علیه روشنفکران استفاده کردند یکه خوردم
ولی بنده به صداقت و تحلیل های ایشان حداقل از ده ، نمره ۹ می دهم
ملت ایران به اندازه کافی از دست جناح سنتی از تفرقه رنج می برد
بخاطر یک مقدار کم تحملی جناب عبدالکریمی نبايد ایشان را ترد کرد
Mohamad Reza Shahmoradi:
آقای عبدالکریمی
فرصت های بسیاری در این سالها از دست رفت و کشورمان هر روز ضعیف تر از دیروز شد. الان هم مذاکره نکنید بعدها از موضع ضعیف تر مجبور به مذاکره خواهید شد.
الان مذاکره کردن ذلت است ولی احتمالا مجبورمان خواهند کرد با ذلت بیشتری تن به مذاکره بدهیم.🥲
وای بر این سرزمین سوخته با مردمان بیچاره اش
M3:
پیرو نوشته این دوست عزیزمان برای حرمتمان آبرو نماند؟
این یک داستان واقعی هست که دیشب اتفاق افتاد؟
من یک برادرزاده دارم دندانپزشک هست یک مطب در جنوب تهران دارد که از ساعت ۶ بعد از ظهر تا ۴ صبح کار میکند؟
هر چند ماهی یکبار وقتی بعضی از بیمارانش نمیایند به من زنگ میزد عمو بیام میگم بیا ؟
حدود ساعت ۲شب بود رسید نیم ساعتی با هم گپ زدیم طبق معمول گفت بریم خیابان گردی ؟
حدود ساعت ۳شب رسیدیم به سعادت آباد؟
چندین منطقه در تهران خانم های خیابانی تا صبح در این خیابان ها به دنبال مشتری هستند ؟
درجه حرارت ماشین ۵درجه زیر صفر نشان میداد؟
حدود ۳۰متری با یک خانم فاصله داشتیم گفتم بزن بغل ؟
یک خانم خیلی مسن در حد خیلی مادر بزرگ ؟
گفتم بیا بالا ؟
نشست توی ماشین از سرما دندان هایش بهم میخورد؟
ازش پرسیدم مگر برای تو هم مشتری هست؟
گفت بعضی وقتها بله ؟
گفتم مگر تو میتوانی سکس کنی ؟
گفت خیر حقیقتش برای من بدتر از هزار شکنجه هست؟
گفتم چه کسانی مشتری تو هستند ؟
گفت بعضی شب ها یکی میآید مرا میبرد چند نفر راننده ماشین های سنگین هستند؟
گفتم خوب تو چطور با آن ها سکس میکنی ؟
گفت از پشت ؟
گفتم چقدر بهت میدهند؟
گفت نفری ۲۰۰تومان؟
۵یا ۶ نفر میشه تقریبا شبی یک تومان ؟
پرسیدم هرشب میائی؟
گفت ۳شب در هفته؟
گفتم شوهر نداری ؟
گفت شوهرم ۲۰سال پیش فوت کرده ؟
گفتم کجا زندگی میکنی ؟
گفت ورامین پیش دخترم هستم او هم شوهرش فوت کرده ۳تا بچه داره ؟
گفتم چند سالت هست؟
گفت ۷۳ سال ؟
تقریبا نزدیک تجریش رسیده بودیم ؟
گفتم چطور میری خونه گفت با مترو ؟
دیگه نمیتوانستم باهاش حرف بزنم ؟
صورتم پراز اشک بود ؟
دست کردم تو جیبم حدود ۵تومن داشتم بهش دادم ؟
انقدر حالم بد شده بود دستم میلرزید؟
الان که دارم مینویسم همان حال را دارم صورتم پراز اشک آبریزش بینی دستم میلرزد؟
یادم رفت ازش شماره حساب بگیرم ؟
بله آقای علی عرفانی راد ؟
برای هیبت مان آبرو نماد ؟
بهزاد:
در جواب آقای دکتر عبدالکریمی می توان از ایشان یک سوال پرسید. آقای دکتر، زمان کلینتون چرا اجازه مذاکره داده نشد؟
چرا اون موقع مخالفت شد؟
دلیل مخالفت اون موقع نظام چی بود؟
شما نظرت در مورد تصمیم رهبری بر مخالفت با مذاکره با دولت کلینتون چی هست؟
خودمون را فریب ندیم. ویتنام جنوبی و آمریکا در حین جنگ داشتند مذاکره میکردند.
اگر درایتی وجود داشته باشه، اتفاقا الان وقت این بود که ایران پیش قدم بشه و درخواست مذاکره مستقیم و علنی داشته باشه. صحبتهای رهبری حقیقتا هیچ استدلالی نداشت.
آقای خاتمی چرا باید از ترس مواجه با کلینتون پنهان بشه؟! آقای عبدالکریمی بهتره جواب این سوال را بدند. این فلسفه بافی ها تنها باعث کاهش اعتبار ایشان و امثال ایشان خواهد شد. البته شاید برای ایشان نان داشته باشد.
اینها روشنفکر نما هستند. عزیزتون درگیر بیماری های صعب العلاج نیست که بدونید این بالا رفتن دلار چه تاثیری بر فرایند درمان داره.
نتایج عدم مذاکره با آمریکا را من حقوق بگیر که از آبان تا الان حقوق نگرفتم بیشتر میفهمم تا کسانی که معلوم نیست شکمشون را چطور سیر میکنند.
بنابر آمار رسمی نزدیک ۵۰ درصد از مردم در انتخابات شرکت نکردند. متوجه پیام عدم مشارکت مردم هستید؟!
متاسفانه گوش هاتون کر و چشماتون کور شده.
دلیلش هم نان حرام هست.
یقین داشته باشید روز قیامتی هست و اگر در این دنیا نتوان از ستمکاران بازخواست کرد، قیامتی هست و هر کس ظلم کند یا ظلم را به هر شکلی همراهی کند، بد عذابی خواهد دید.
سلام
برجام دو قسمت داشت:
یکی اون چیزی که امضاء شد و به شورای امنیت هم رفت و تصویب شد؛ این #جسم_برجام بود.
قسمت دوم لابی های پشت پرده برای امضاء بود؛ در حقیقت #روح_برجام اونجا خوابیده بود.جائیکه هیچ تعهدی روی کاغذ آورده نشده بود و میتوانست مانند هر توافق دیگری با موافقت طرفین به پیش برود یا متوقف شود و یا به تقابل کشیده شود.در پشت پرده، تمام کشورهای درگیر به دنبال منافع اقتصادی حاصل از امضاء برجام بودند. مهمترین عضو این مجموعه آمریکا بود و بیشترین سهم اقتصادی را بر خلاف میل روسیه و اروپا به خود اختصاص داده بود
بنا بود آمریکا در نفت و پتروشیمی بعلاوه بخش خودرو (#فیات_کرایسلر)سرمایه گذاری کند…
آیت الله خامنه ای :
“آمریکاییها میخواهند از توافقی که هنوز نه در ایران و نه در آمریکا تکلیفش و رد یا قبول شدنش معلوم نیست، وسیلهای برای نفوذ در ایران بسازند، اما ما این راه را قاطعانه بستهایم و با همه توان بالای خود، اجازه نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا حضور سیاسی در ایران را به آمریکاییها نمیدهیم.”
۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۴
اینجا بود که همه چیز بهم ریخت. هیچ تضمین و تعهدی روی کاغذ وجود نداشت…
در حقیقت روح برجام را ابتدا ایران نقض کرد نه آمریکا.
اگر آمریکائی ها از منافع اقتصادی برجام بهره می بردند حداقل بیست سال پیشرفت اقتصادی ایران با ضریب رشد دو رقمی تضمین بود. اما جلوگیری از ورود شرکتهای آمریکایی به ایران باعث مسائل امروز شد .
حالا مقایسه کنید با چین ، کشوری که هم از نظر تجاری و هم از نظر سیاسی و نظامی و ایدولوژی رقیب آمریکاست اما چین خانه دوم شرکت های آمریکایی است .
دوراهی سیاستمدار ! حفظ کارایی یا حفظ حکومت گروه خاص .
سیاستمدار میداند اگر امکان استفاده از فرصت های اجتماعی و اقتصادی برای همگان میسر باشد رشد اقتصادی افزایش می یابد. دسترسی برابر به قدرت اقتصادی و فرصت های اجتماعی برای بهبود عملکرد اقتصادی مفید و حتی ضروری است ، اما برای سیاستمدار خطرناک است . زیرا قدرت اقتصادی به تدریج به حوزه های دیگر سرایت خواهد کرد و قدرت سیاسی او را به خطر خواهد انداخت .
#کتاب
#چرا_ملتها_شکست_میخورند
M3:
عزیز من شکمم نه تنها سیر هست؟
خیلی بیشتر از این که هزار سال عمر کنم بیشتر دارم ؟
حضرت عباسی با قرص های اشتهاآور در کل شبانه روز ۲۰۰گرم مواد غذایی از گلویم پائین نمیره ؟
عزیز هیچوقت فراموشت نمیکنم ؟
من از بینوائی نیم رخ زرد؟
غم بینوایان رخم زرد کرد ؟
mohsen محسن وزیری:
عبدالکریمی دراین مقاله بیشتر شعار داده وبرای خودشیرینی با برشمردن گفته های سران نظام به تحریک احساسات میهنی عوام با واژه های غیرت وتعصب وشأن انسانی مخاطب ترشی به قیمه مقاله خودزده ومنکر خرد و عقلانیت در مذاکره شده اوبیشتر مواضع رهبری ونظام را به رخ کشیده واکثرآ مقالاتش خوشایند رهبری و مسئولان نظام است وژست روشنفکری دارد و نان بنرخ روز خور ودودوزه باز نشان داده خودرا و منافع خودرا بیش ازهر چیز درنظر دارد
دکترقادری در همان مناظره نیمه تمام شخصیت واقعی اورا خوب نشان داد
بعید می دانم اکثر فرهیخته گان دلسوز ودغدغه مند ایران وایرانی به سخنان ونوشته جات اواهمیت دهند
چون مواضع و تمایل اورا به نظام بیش از هرچیز می دانند
Akam:
چطور میشود که ادعای مبارزه با ظلم دارین ولی در مقابل ظلمی که به مردم میشه ،به روشنفکران آن هم به صورت بی ادبانه حمله میکنی؟
Mohsen Alavi:
جناب باقی برای آقای عبدالکریمی جنگ ویتنام و بعد رابطه با آمریکا را توضیح دهید که به هیچ عنوان نوکری آمریکا را نمیکند و اجازه تسلط به آمریکا نمیدهد جهت منافع ملی خود رابطه دارد
Shahriar Afshar:
.
ایران دو شاهِ پهلوی داشت که سه بار فرار کردند این میهنپرستان واقعی..!
: Toktam Kholusi:
با سلام و احترام حضور شما در یادداشت آقای دکتر عبدالکریمی حرفی از عدم مذاکره با اروپا زده نشده است و محور اصلی همان زیاده خواهی و گزاف گویی ترامپ در یادداشت اجرایی وی است که مورد اعتراًض جناب باقی هم قرار گرفت. اگرچه ایران به اندازه دانمارک و کانادا قوی نیست اما قرار نیست تمام دستاوردهایش را نیز به اسم مذاکره از دست بدهد. جناب باقی هم به درستی ناکید کردند که درخواست ترامپ به معنای خلع سلاح است.. البته که حل اختلافات دو کشور از طریق مذاکره اصل است اما جالب است که ترامپ در مورد ایران تنها از واژه deal استفاده می کند نه negotiation . مثلا می خواهد از گرسنگی نمردن و بمباران نشدن را در ازای تسلیم شدن با ایران معامله کند. نقد ایشان در خصوص استفاده دکتر عبدالکریمی از واژه های ناهنجار در مقابل روشنفکران کشور کاملا صحیح است.
Dr.khalandi:
سلام.ما برجام مذاکره کردیم نتیجه چیشد؟خیلی راحت ماتعهداتمون را انجام دادیم ترامپ احمق یکطرفه پاره کرد و تمام.چ تضمین حقوقی برای این کار وجود دارد ک اینگونه دوباره دیپلماسی ما به تمسخر گرفته نشود؟
عبداله پیروی:
سلام مبارزه را ما اشتباه معنی کردیم فقط جنگ وخون ریزی ولی میشود چور دیگر هم معنی کرد تلاش کوشش نوعی مبارزه است
Mehdi Ezati:
چرا ما بایدتوقع داشته باشیم آمریکا با مارفتاری انسانی وطبق قوانین وحقوق بین الملل غیراز گفتارو ادعای ترامپ داشته باشه درحالیکه ادعا میکنیم میخواهیم کاخ سفید رو حسینیه کنیم
مگر قدرت حاکمه ایران با منتقدین خودش برابر با قانون اساسی ومدنی رفتار میکنه که ما از قدرت حاکمه جهانی غیر از اینی که هست توقع داشته باشیم
Jgohari:
نفی مذاکره نوعی تصمیم احساسی وبرداشت خاص وتحلیل بخشی ازواقعیت است بطورعام هیچ اختلاف ودرگیری حتی شخصی وقبیله ای بدون مذاکره حل نشده مگر اینکه یک طرف دیگری راازمیان برداشته باشد قبل ازمذاکره رجز خوانی لازمه بسترسازی است درمذاکره حتی معامله عیارطرفین معلوم میشه وزیرکی وباهوشی مذاکره کننده تعیین میکنه که چطورمذاکره راادامه. بدهد یا خارج شود گرچه مذاکره درس حداقل درس دوترم سه واحدی است..
Hossein Ghasemi:
درود به گمان من اختلاف اصلی و بنیادین میان جناب دکتر عبدالکریمی و جناب باقی بر سر دو گزاره است و سایر شواهد و استدلال ها در جهت رد یا اثبات این دو گزاره صورت گرفته است. اقای باقی معتقد هستند مذاکره تحت هر شرایطی بر عدم مذاکره برتری دارد و برای این ادعا و باور خود استدلال ها و شواهد تاریخی ارائه می دهند و آقای دکتر عبدالکریمی معتقد هستند که مذاکره تحت هر شرایطی بر عدم مذاکره برتری ندارد بخصوص وقتی پای امنیت ملی مطرح است.
Mojib Mojibi مجید کشانی:
البته بنده باورم نمی شود حاکمیت به دنبال نفی هر گونه مذاکره باشد
همانطور که تا به حال دیده ایم بخش سخت حاکمیت یک شطرنج باز به نسبت حرفه ای بوده و الا اگر حرفه ای نبود تا به این حد اتمی نمی شدیم
زمان خریدیم یک قدم جلو رفتیم و سال به سال به همین طریق جلو رفتیم
هر چند به قیمت سخت شدن زندگی قشر ضعیف و از بین رفتن بازار های سنتی جهان مانند بازار فرش و پسته
کامران:
اوضاع فعلی تقصیر هر که باشد مسأله این است که ترامپ فقط تسلیم می خواهد حتی پیشنهاد مذاکره هم نمی دهد درخواست داده و منتظر پذیرفتن است و در برابر فقط وعده بمباران نشدن را می دهد که آن هم قابل اعتماد نیست یعنی ظاهراً مشکلات تحریم ها نیز حل نخواهد شد و هر آن هر رییس جمهوری در آمریکا آن را باز می گرداند .
متاسفانه گزینه ای جز تسلیم نگذاشته اند