#عمادالدین_باقی
📜روزنامه شرق، ش ۴۹۶۴ شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ص۱و۱۰
✍️«خونبس» اصطلاح و آیینی در خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان بوده برای پایان دادن به انتقام و قتل و نزاع و نوعی دیه و روش جایگزین برای قتل و انتقام بوده است. اکنون با الهام از ان، تعبیر “قطع بس” را به کار میبرم.
خبر آمد دیروز سه شنبه ۸ آبان۱۴۰۳ حکم دو برادر به نامهای مهرداد و شهاب تیموری اهل سرپل ذهاب که به حکم قطع چهار انگشت دست راست با دستگاه گیوتین محکوم شده بودند، در زندان ارومیه اجرا شد.
از تاثیر به شدت منفی اجرای این احکام که سالهاست ادامه دارد، بر حیثیت و وجهه دین و نظام قضایی و شخصیت و فرهنگ تمدنی مان می گذرم. فعلاً از بحثی تفسیری که مدت ها پیش در این زمینه تحریر کرده ام نیز میگذرم و انتشار آن را به مجال دیگری موکول میکنم.
از اینکه فقها مجموعاً ۲۸ شرط را برای اجرای چنین مجازاتی ذکر کردهاند که عملاً آن را تعلیق به محال میبرد نیز میگذرم (تمام این شروط در جلد اول کتاب حق حیات فهرست شده اند) و متذکر می شوم که ۴۵ سال است شهید مطهری را تبلیغ و کتابهایش را ترویج می کنید اما خودتان یک بار هم آنها را نمیخوانید لااقل اگر یک نگاهی به کتاب “اسلام و مقتضیات زمان” میانداختید میفهمیدید که احکام مجازاتها جزو احکام متغیر است و فقط اصول اسلام و نیز احکام عبادی، احکام ثابت هستند.
مرحوم مطهری می گوید: 《اصول اسلام ثابت و لایتغیر است…اما فروع، الی مالانهایه. به همین دلیل اجتهاد ضرورت دارد یعنی در هر عصر و زمانی باید افراد متخصص و کارشناس واقعی باشند که اصول اسلامی را با مسائل متغیری که در زمان پیش میآید تطبیق بکنند ، درک بکنند که این مسأله نو داخل در چه اصلی از اصول است》
اصول و فروع اسلام هم روشن است و هیچکس برخی از احکام مانند قطع ید را حتی در فروع دین هم به شمار نیاورده و اگر با تسامح بخواهیم جزو فروع هم به شمار بیاوریم باز مشمول اجتهاد است. شهید مطهری می گوید: “اجتهاد قوه محرکه اسلام است ” “یکی از معجزات اسلام خاصیت اجتهاد است” اما مگر امروز اجتهاد مرده است که درباره برخی مجازات ها بهرغم اینکه فقها می گویند اگر اجرای حکمی “وهن اسلام” باشد متوقف می شود بر اجرای آنها اصرار دارید و از نظر اخلاقی و حقوق بشری کشور را با مشکل روبرو می کنید؟ و البته بدیهی است که منظورمان تفسیرهای مندرآوردی و غیر اخلاقی به اسم حقوق بشر نیست.
مرحوم مطهری تشبیه خوبی دارد و می گوید: 《وقتی که تراکتور پیدا شده اگر کسی بگوید من با گاو آهن شخم میزنم ، این، محکوم است، ..مثل اینکه شما بگوئید من مسلمانم و میخواهم هدف اسلامی را تعقیب بکنم، میخواهم جهاد بکنم و واقعا هم قصد شما لله است. دیگری در راه شیطان میخواهد بجنگد، در راه مادیگری و فساد میجنگد اما او از وسائلی که امروز پیدا شده است مثل توپ و تفنگ و خمپاره استفاده میکند و شما میگوئید نه، من به وسیله کار ندارم ، من میخواهم با کارد و شمشیر بجنگم. قطعا شما محکوم هستید، هدف شما محکوم است. شما هدف خود را با دست خودتان محکوم کردهاید .
این است معنای تقاضا و اقتضای زمان . تقاضای زمان را با پسند مردم و پدیده قرن اشتباه نکنید …اگر جنابعالی بخواهید خشکی به خرج بدهید محکوم به شکست هستید》. البته کتابهای سودمند دیگری هم پس از شهید مطهری و همگی با مجوز وزارت ارشاد همین جمهوری اسلامی منتشر شده مانند “مجازاتهای اسلامی و حقوق بشر” از فقیه بلند مرتبه آیت الله منتظری، و کتابهایی از دو تن از شاگردان ایشان مانند “ملاکات احکام و شیوههای استکشاف آن” از آیت الله محمدعلی ایازی و “معیارهای ثابت و متغیر در دین” از آیت الله احمد عابدینی.
عجیب اینکه خود نظام جمهوری اسلامی هم به این نتیجه رسیده که انگشتان سارق به نحوی قطع شود که بتوان ترمیم کرد و به فلسفه تراشی های غیر منطقی مانند محروم کردن سارق از عضوی از بدن یا تحمیل درد جانکاه به عنوان مجازات و یا انگشت نما کردن سارق، اعتنایی نکرده اند لذا در اجرای حکم از داروی بیهوشی استفاده می کنند و انگشت قطع شده را فریز می کنند تا محکوم بعدا بتواند عمل پیوند انجام دهد و عضو قطع شده را بازیابد.
وقتی می توان چنین اجتهادی کرد که عضو قطع شده بازیابی شود چرا با توجه به اینکه اصلا حکم از احکاممتغیر است از ابتدا مجازات حایگزین مقرر نمی شود؟ پس انبوه قواعدی مانند: “اضطرار”، “وهن”، ” لاحرج”، “لا ضرر”،”احتیاط”، ” مصلحت”، احکام ثانویه و غیره قرار است کی و کجا به کار آید؟
چرا امروز احکام فقه سنتی درباره بردهداری، سنگسار، حرمت شطرنج، وجوب سوزاندن کتب ضاله، حق الماره و غیره اجرا نمیشود؟
📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com