این یادداشت در چارچوب گفتگوهای انجام شده در برنامه پرگار بی بی سی و به منظور بیان و یا شرح پاره ای از نکاتی است که به دلیل محدودیت زمانی برنامه، مجال مطرح شدن نیافت.
در مقاله این مباحث مطرح شده اند: چهار اشکال نظریه اسلام، دین خشونت، تفاوت اسلام تاریخی و اسلام محمد(ص)، عرفان، عشق و مسئله فرافرقه ای بودن صوفیگری، ایجاد تقابل میان عرفان انسانگرا و عرفان خدا محور، عقیده به تداوم وحی، نسبت #حافظ و #سعدی با عرفان و تصوف، جهنم و مسئله خلود در عذاب از دیدگاه عرفان، کلام، جامعه شناسی و حقوق، پاسخ به ادعای نفی حج توسط صوفیان و انسان کامل و ولایت فقیه.
یکی از خطیرترین و لغزنده ترین مباحث، انسانگرایی عارفان ذیل مفهوم #انسان_کامل است….نکته مهم این است که عارفانی مثل ابن عربی، ولایت را لازمه انسان کامل می دانند و دیگران هم چون انسان ناقص محسوب می شوند تحت ولایت اند. آیت الله خمینی می گوید:«انسان کامل و ولیّ مطلق، صاحب مقام مشیّت مطلقه است».اصطلاح ولایت مطلقه فقیه که اقای خمینی به کار برد و در قانون اساسی دوم درج شد هیچ ربطی به فقه ندارد و از #عرفان به سیاست آمده است. در فقه، ولایت خیلی محدود و مقید و غیر سیاسی و کاملا مدنی و محدود به ولایت بر ایتام و صغار و اموال مجهول المالک است اما در عرفان، هم لازمه انسان کامل است و هم دیگران تحت ولایت اویند و هم رابطه مرید و مراد است و هم ولایت، مطلقه است. در عرفان و تصوف اصل بر انسان کامل است ولی در فقه اصل بر انسان ناقص یا به عبارت بهتر انسان عادی است، مسلمان و مومنی که نماز می خواند و گناه هم می کند. حکومت از نظر فقهی حکومت متوسطان بر متوسطان ولی در عرفان، حکومت انسان کامل بر انسان ناقص یا عادی است.
در میان فقها و عرفا همواره این مسئله از کانون های نزاع بود. شیخ اشراق #سهروردی، عارفی که اهل فلسفه بود چون تعبیر ولایت را به کار می برد فقها گمان کردند او مظنون به #باطنی_گری است و تکفیرش کردند و به زندان رفت و در حبس کشته شد. این حساسیت نسبت به باطنی گری هم ریشه در این داشت که باطنیون، ولایت را به قدرت گره زده بودند و مانند حسن صبّاح در ایران در قلعه الموت اعلام حکومت کردند و فرقه ای تروریستی را سامان داده بودند که گرچه به دلیل شیعه اسماعیلی بودن، کل شیعه را در معرض اتهام قرار می داد اما بسیاری از فقهای شیعه و حتی برخی از اسماعیلیه هم انها را قبول نداشتند.
… اواخر دهه شصت در نوشتاری پیرامون ریشه یابی اختلافات آیت الله#خمینی و آیت الله#منتظری نوشتم امام خمینی مشرب عرفانی داشت و آیت الله منتظری، مشرب فقهی.
سلوک عرفانی و سنت دست بوسی و پابوسی و اطاعت از مرشد و… فارغ از اینکه فی نفسه درست یا نادرست باشد تا هنگامی که در حوزه عمومی و مدنی باشد مانند سایر افکار و عقاید و رفتارهاست که امر شخصی بوده و مجاز است و حکومت نباید در آن دخالت کند اما اگر این باورها و رفتار به قدرت پیوند بخورند پر خطر می شوند.
لینک مقاله در فیس بوک بی بی سی
https://m.facebook.com/bbcpargar/posts/4217065884982797