✍️ در پی انتشار گسترده ویدیویی از دستبوسی اقای رئیسی توسط آقای محمود دعایی در حاشیه مراسم افطاری، عده ای با تعابیر ذلت وخواری و خسرالدنیا و الاخره و…به تخریب شخصیت آقای دعایی پرداختند و در مقابل، عده ای هم بر آن شدند این رفتار را دلیل بر تعظیم آقای رئیسی از جانب دعایی قلمداد کنند و برای اهداف بلندتری مورد سوءاستفاده قرار دهند.
در توییتر در پاسخ نوشتم: «کسانیکه آقای دعایی را از نزدیک می شناسند می دانند که این کارش دلیل برخصوصیتی نسبت به آقای رئیسی نیست. ایشان بشدت عاطفی است و دست من کوچکتر از خود وخیلی کوچکترها را هم بوسیده. روحیه ایشان است وانگیزه سیاسی ندارد. من مطلق دستبوسی را نمی پسندم اما برای قضاوت کردنش باید به این نکته توجه کرد».
پس از آن برخی گمان کردند که رسم دستبوسی را توجیه می کنم و نظر واضح تر مرا جویا شدند. هرچند در آن فرسته کوتاه، این نظر روشن بود و فقط مصداق ذکر شده را با توجه به نوع برخوردها و سوء استفاده ها جدا کرده و توضیح داده بودم اما بطور کلی دست بوسی از رسوم ناپسندی است که در کلیسای قرون وسطا و نیز در دربار امپراطوری های روم و ایران قبل از اسلام بسیار رواج داشته و نمادی از رابطه خدایگان-بنده و عدم کرامت و تساوی انسانها بوده است. برخی روایات نشان می دهند که در دوره پیدایی اسلام و در زمان پیامبر(ص) و امامان هم این سنت رواج داشته و با واکنش هایی روبرو شده است. من تاکنون گزارشی از دستبوسی پیامبر اسلام ندیده ام. از امام صادق روایت شده که: لَا يُقَبَّلُ رَأْسُ أَحَدٍ وَ لَا يَدُهُ إِلَّا يَدُ رَسُولِاللَّهِ(ص) أَوْ مَنْ أُرِيدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ(ص).» سر و دست کسى را نباید بوسید به جز رسول خدا(ص). یا فردی نزد امام صادق می آید و دست او را میبوسد امام می گوید: این کار جایز نیست مگر آنکه نسبت به پیامبر یا وصی پیامبر انجام دهی.
«دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) فَتَنَاوَلْتُ يَدَهُ فَقَبَّلْتُهَا فَقَالَ أَمَا إِنَّهَا لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِنَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيٍّ»
بحثهایی که درباره روایات دست بوسی و نقد و بررسی آنها وجود دارد نشان می دهد هم رسم کهنی است و هم محل مناقشه بوده اما دستبوسی ارباب قدرت و سیاست قطعاً ناپسند و خودکم بینانه است.
پیرو نظرات برخی از کاربران در قسمت نظرات اینستاگرام، توضیح زیر در آنجا ارائه شده است:
با سلام و سپاس از همه عزیزانی که نظرات ارزشمندشان را زیر این پست بیان کردند.
برای همه نظرات موافق و مخالف، صمیمانه ارزش و احترام قائل هستم و به دلیل اینکه پاسخ واحدی برای تعداد زیادی از نظرات داشتم ترجیح دادم به جای تکرار در زیر هر نظر، به صورت یک نوشته مستقل مانند بقیه عزیزان در اینجا بگذارم.
نکته اول اینکه این پست در پاسخ به بعضی از دوستانی نوشته شد که به شکل های مختلف در این مورد دیدگاه نگارنده را جویا شدند.
نکته دوم اینکه در تعداد زیادی از نظراتی که عزیزان ارائه کرده اند با کمال تعجب دیدم گفته اند که این پست، دستبوسی جناب آقای دعایی را توجیه کرده است. گمان می کنم این بزرگواران فقط چند سطر اول را دیده و حوصله نکردهاند که آن را تا پایان بخوانند. بخش دوم نوشتار و به ویژه سطر آخرش، آنقدر روشن است که هیچ گونه شائبه توجیه کردن را بر نمیتابد.