چندین کارشناس ایرانی در گفتگو با «آناتولی» به ارائه دیدگاه های خود درباره آینده ایران پس از درگذشت هاشمی رفسنجانی بهخصوص در زمینه اختلاف جناح ها، انتخابات ریاست جمهوری و سیاست منطقه ای این کشور پرداختند.
16.01.2017
برای دیدن نظرات بقیه افراد به لینک زیر مراجعه کنید.
http://v.aa.com.tr/728245
http://aa.com.tr/fa/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C/%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%DB%8C-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/728245
تهران/ خبرگزاری آناتولی ترکیه
هفت نفر از سیاستمداران و تحلیلگران ایرانی؛ شامل احمد توکلی، مصطفی تاجزاده، عمادالدین باقی، صادق زیباکلام، محمدعلی وکیلی، محمد زارع فومنی و فاطمه ذوالقدر در گفتگو با خبرگزاری آناتولی ترکیه از سرنوشت ایران بعد از درگذشت اکبر هاشمی رفسنجانی سخن گفتند.
وی در هشتم ژانویه 2017 در سن 82 سالگی درگذشت. به گفته حسینعلی امیری معاون رئیس جمهور ایران جنازه او توسط حداقل 2.5 میلیون نفر تشییع و سپس در مقبره آیت الله خمینی بنیاگذار نظام جمهوری اسلامی ایران به خاک سپرده شد.
-عمادالدین باقی روزنامه نگار پیشکسوت و بنیانگذار کمیته دفاع از حقوق زندانیان در ایران:
به نظر شما تاثیر رحلت ایشان به طور کلی بر فضای سیاسی ایران چه خواهد بود؟
شخصیتهایی مثل آقای هاشمی کسانی هستند که با مرگشان تمام نمیشوند و تاثیرشان پایدار است و سایه آنها بر تحولات سیاسی کشور تا سالها بعد برقرار خواهد بود؛ بنابراین اکنون وقتی صحبت از فوت آقای هاشمی میشود، من از فقدان فیزیکی ایشان حرف میزنم، و نه از فقدان معنوی، چرا که معتقدم آقای هاشمی هچنان حضور دارد. از طرف دیگر من در بعضی رسانهها دیدم طوری بحث شد که گویی با درگذشت ایشان خلاء خاصی ایجاد خواهد شد. البته این سخن تا حدی درست است، اما این خلاء به معنای این نیست که جریان اصلاحطلبی در ایران با رخوت و رخنه مواجه میشود. دلیل ادعایم این است که جریان اصلاحطلبی در ایران خیلی عمیق و ریشهدار است و حتی میشود گفت همین قوت و ریشهدار بودن جریان اصلاحات در ایران بوده است که آقای هاشمی و برخی شخصیتها را با خود همراه کرده است. از آنجا که جریان اصلاحات خیلی عمومی شده و به کف خیابانها آمده است، بعید میدانم در نبود آقای هاشمی با مشکل عمده ای روبرو شود. از طرفی برعکس جناح مقابل که دستش از سرمایه های انسانی و چهره های فرزانه، موجه و وجیه المله خالی است و هیچوقت از خودشان نپرسیده اند چرا چنین است اما جبهه اصلاحات در ایران دارای شخصیت های محبوب و خردگرای فراوانی است و درگذشت شخصیت هایی مانند آیت الله منتظری و در رتبه بعدی آقای هاشمی این اثر را دارد که اهمیت شان بیشتر شناخته می شود و تفکرشان بیشتر رسوخ می کند و نیروهایی را تکثیر می کند.
فکر میکنید نبود ایشان باعث بروز تنش میان جناحها خواهد شد؟
برای پاسخ به این سوال اول باید جناح بندی و تنش را تعریف کرد چرا که من معتقدم در حال حاضر در ایران جناحبندی به معنای کلاسیک خودش وجود ندارد و آرایش نیروها در ایران به هم خورده است. ما در ایران دیگر همچون گذشته دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا نداریم؛ من ترجیح میدهم جناحهای سیاسی ایران را به سه دسته «اصولگراهای بااصول» و «اصولگراهای بیاصول» و اصلاح طلب تقسیم کنم. برخی اصولگراهای بااصول با اصلاحطلبان اختلاف نظری دارند اما تنشها و تضادهای عملی ندارند. در یک رویکرد عمیق تر میتوان گفت اکنون در ایران یک جناح داریم که فقط قدرت برای او اصالت دارد یعنی (همان اصولگرایان بی اصول) و جناح دیگری که در برابر قدرت است. با یک خوانش دیگر میشود گفت جناحی داریم که در سطوح مختلفی از حمایت حقوق شهروندی قرار دارد و جناح دیگری وجود دارد که مخالف حقوق بشر و حقوق شهروندی است. اگر این قرائت را بپذیریم باید بگوییم بین این دو جناح همیشه تنش وجود داشته و خواهد داشت، و رحلت آقای هاشمی فی نفسه نمیتواند افزایش تنش بین جناح قدرت و جناح حامی حقوق شهروندی را در پی داشته باشد. به زبان دیگر میتوانم بگویم اصلا بسیاری از مشکلاتی که برای آقای هاشمی به وجود میآمد درنتیجه همین تنش بین این دو جناح بود.
انتخابات پیشرو از خلاء ایشان چه تاثیری خواهد پذیرفت؟
به هر حال حضور ایشان میتوانست در معادلات سیاسی مؤثر باشد اما من فکر میکنم شیوه تشییع جنازه ایشان و رفتارهای مردم در آن نشان میدهد حتی مرگ آقای هاشمی هم بر آینده انتخاباتی ایران اثر میگذارد؛ چون این تشییع با شکوه که علیرغم سال ها تحریب و سمپاشی جناح قدرت گرا علیه هاشمی و خانواده اش انجام شد این پیام را میدهد که کسانی که میخواهند با اعمال زور و قدرت و ردصلاحیت انتخابات آینده را تحت تاثیر قرار دهند، بدون شک از طرف عموم مردم با واکنش مواجه شده و هزینههای بسیاری تحمیل خواهد شد.
سیاستهای منطقهای ایران بعد از آقای هاشمی چه تغییری خواهند کرد؟
به هر حال سیاستمداران منطقه عموما تلقی مثبتی از آقای هاشمی داشتند و ایشان را شخصیتی صلحطلب و میانهرو میدانستند و ایشان پتانسیل بالایی برای میانجیگری در مناقشات منطقه ای داشت که در حیاتش از این ظرفیت استفاده نشد. در حال حاضر شخصیت های اصلاح طلب گوناگونی مانند سیدمحمد خاتمی هم چنین ظرفیتی را دارند. آن چه که مهم است این که آقای روحانی هم نسخه دومی از آقای هاشمی است، و میتواند همین جایگاه و نقش را در منطقه به دست بیاورد. من تصور میکنم چون منطقه خاورمیانه بسیار پرآشوب است و ما در میان خطر هستیم، کسی مثل آقای روحانی در دور دوم ریاستجمهوری میتواند با الگوبرداری از آقای هاشمی کمک کند تا خطراتی که متوجه ایران هستند کمرنگ و کمرنگتر شوند و تضعیف روحانی و خاتمی و بطور کلی جریان اصلاح طلبی در ایران ازنظر امنیتی موجب رشد تهدیدات علیه ایران و تضعیف امنیت ملی از نظر داخلی و بین المللی است و ایران را به کام جنگ می فرستد به ویژه که مخالفان آنها پیوسته بر طبل ستیزه ها می کوبند و تندخو شناخته می شوند و نه از نظر مردم و نه ازنظر بین المللی قابل اعتماد نیستند.