سال ۱۳۹۱ برای شرکت در سوگ عالم گرانقدر احمد قابل به مشهد رفته بودیم. در راه بازگشت با آقای محمد نوری زاد و چندتن دیگر همسفر شدیم. از نوری زاد پرسیده شد حکایت چیست که اگر حرف هایی بسیار کمتر از آنچه شما میگویید از زبان ما بیان شود با واکنش شدید روبهرو میشود اما شما را تحمل میکنند؟ آن زمان این پرسش برای خیلی از افراد وجود داشت.
آقای نوری زاد دو پاسخ داشت. گفت یکی به دلیل تأثیر است و دوم به دلیل استفاده.
تاثیر از این جهت که اگر احساس کنند کسی حرفش اثر دارد برخورد میکنند و جلویش را می گیرند. استفاده برای این است که آقای اردشیر لاریجانی در کمیته حقوق بشر سازمان ملل نامههای مرا برده و در پاسخ آنها که از سرکوب آزادی بیان گفته بودند نشان داده و اظهار داشته که فردی این انتقادات تند را به رهبری و نظام می نویسد و آزادانه می چرخد و کسی با او کاری ندارد. به آقای نوری زاد گفتم اما بدانید که اینها بایگانی میشود و در کمین خواهند بود تا در موقعیت مناسبی شما را پودر کنند. آقای نوری زاد که بر اساس عقیده و آگاهانه به مسیرش ادامه میداد به پیشواز پودر شدن هم رفت تا اینکه او را گرفتند. در واقع بازداشت او نشان داد که آن دو فرضیه آقای نوری زاد باطل شده است یعنی هم دیگر خیلی جای استفاده کردن ندارد و هم این که اثرگذار دانسته اند. اگر اثر گذار نبوده و خطری برای نظام نداشته چرا او را بازداشت کردند؟ اگر اثرگذار بوده که راه مقابله با آن بازداشت فرد نیست بلکه ازبین بردن زمینههای اثرگذاری است. اگر آنچه را منتقدین ادعا میکنند صحت نداشته باشد و زمینهای برای پذیرش در افکار عمومی نداشته باشد ادعا کننده است که بی اعتبار می شود و اگر اثرگذار باشد به دلیل وجود زمینههایی است که باید آن زمینه ها را از بین برد. کسی را که به خاطر عقیده و نظر بازداشت میکنند در راهش راسخ تر می شود. آیت الله خامنه ای شهریور1354 که پس ازچند ماه زندان، آزاد شده و به مشهد می رود در واکنش به بازداشت ها به جوانی می گوید: “اگر فکر کنند که میشود با زندان و زد و بند کسی را از هدف و فکرش بازدارند اشتباه است بلکه افراد هدفدار را در مسیرشان مصممتر می سازند. راه اصلاح این است که خودشان را اصلاح کنند و ظلم و ستم را رفع نمایند و گرنه سختگیریها نتیجه معکوس دارد”(کتاب شرح اسم، ص291).
اما آقای نوری زاد و جمعی از هم اندیشان او را چندماه است بازداشت کرده اند و با حبس او در صدها کیلومتر دورتر، خانواده اش را هم مجازات و فرزندش را هم تهدید میکنند و شرایطی به وجود میآورند که او دست به خودکشی بزند. خودکشی عمل پسندیدهای نیست. آقای نوری زاد با این کار مرتکب همان عملی می شود که مخالفانش را خوشحال می کند.
امضاکنندگان نامه های 14 نفره مخالف حاکمیت موجود هستند اما قاعده با دوستان مروت با دشمنان مدارا و آیه ۸ سوره مبارکه مائدة ایجاب می کند با دشمن خویش هم جوانمردانه مبارزه کنند به ویژه وقتی یکطرف، فرد یا افراد و یک طرف ماشین عظیم قدرت قرار دارد.
مشکل بزرگ حکومت های نابردبار این است که هنوز نتوانسته اند پدیده ای به اسم مخالف سیاسی را هضم کنند، هنوز نتوانسته اند درک کنند که وجود مخالف سیاسی حتی از نوع رادیکال (اما غیر مسلح) به سود نظام سیاسی و به سود جامعه است و موجب می شود که سطح تاب آوری بالا برود، جامعه دچار انباشت تضاد و کینه نشود و آزادی بیان مصونیت بخش است یعنی دقیقا همان چیزی که با سوپاپ اطمینان خواندن، لوث کرده اند در حالی که در جوامع دموکراتیک آزادی بیان همین کارکرد را داشته و دارد. تا زمانی که صاحبان قدرت این قضیه ساده را نفهمند هم زحمت دیگران می دارند و هم عِرض خویش می برند.
نگارنده نیز این نکات را نه به امید فایدتی و تأثیری در ساخت قدرت، بلکه در درجه نخست برای خواهش از آقای نوری زاد در شکیبایی بیشتر و حفظ سلامتی خویش و دوم برای وجدان تاریخ می نویسد.
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi
وبسایت www.emadbaghi.com
فیس بوک Emadbaqi@