غيبت نگاه حقوق بشري در حوادث غزه
روزنامه اعتماد ملی شنبه21 دی 1387 ضمیمه هفتگی دوم. ستون : دیده بان
اين روزها غوغاي تازهاي برپاست. گويي هرگاه روزنه اميدي براي زندگي در جهاني از صلح گشوده ميشود انسانهايي در گوشه اين عالم برآنند نشان دهند که جنگ جزيي از نهاد بشريت است. اين چه حکايتي است که افرادي ميتوانند به ميزان امکاناتي که دارند نگاه ديگران را به سويي که دلخواهشان است بکشانند و افکار عموميجهان را از چيزي منصرف و به امري ديگر معطوف سازند و ناگهان همه درباره غزه متأثر شوند،بينديشند و بنويسند و….
اما در اينجا نميخواهم به پرسش فوق بلکه به موضوع درجه دوم يعني نحوه انديشيدن به توپ حادثه (در غزه) بپردازم. شايد فهم درست آن پاسخ نامستقيمينيز به پرسش درجه اول فوق باشد. تاکيد ميکنم که نکته کانوني بحث، مرزبندي نگاه سياسي و حقوق بشري به رويدادهاي غزه است و اگر اشارهاي به رويکردهاي مختلف سياسي ميافکنم در خدمت روشنتر شدن همين مرزبندي است که نشان ميدهد چگونه ممکن است در اثر عدم تفکيک اين دو موضوع انسانيت قرباني شود و ما نسبت به آن واکنش بايسته نشان ندهيم.
اين روزها طيفي از کنشها و واکنشها را مينگريم.
1- آمريکا و برخي دولتهاي اروپايي حماس را آغازگر و محرک جنگ ميدانند و مسوول حوادث اخير ميشناسند. آنها آغاز ماجرا را از حملات راکتهاي حماس به خاک اسرائيل ميگيرند نه از آغاز محاصره غزه و بلکه از همان هنگاميکه به محض رأي آوردن نامزد حماس در انتخابات آن را پيروزي راديكاليسم با نردبان دموکراسي ناميدند و راه تحريم در پيش گرفتند.
2- سازمان ملل ميانداري کرده و دو طرف را مقصر ميشناسد و از آنها ميخواهد حملات خود را متوقف کنند هرچند دبير کل سازمان ملل گفته است اسرائيل حق دفاع خود را اعمال ميکند ولي شدت حملات را محکوم کرده است.
3- برخي دولتها و گروهها، حماس را قرباني نبردهاي نيابتي ميان قدرتهاي منطقهاي و خارج از منطقه ميدانند. گروهها و دولتهاي مخالف رژيم اسرائيل بطور مطلق از حماس پشتيباني کرده و اسرائيل را محکوم ميکنند و بعضا داوطلب جنگ با آن ميشوند.
4- در عين حال خبرگزاري عراق نو (نزديك به مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق) در گزارشي از اعتراض مردم عراق به اقدامات اسرائيل نوشته كه آنان ضمن تأكيد بر محكوميت رژيم صهيونيستي با شعارهايي، ميان حماس (به دليل حمايتهاي آن از صدام و القاعده) و فلسطين تمايز ايجاد كردهاند. لینک خبر مجلس اعلا :
http://www.newiraqnews.com/fa/pages/print.php?cid=1486
5- از سويي در داخل کشور نيز خارج از فضاي رسميو رسانههاي دولتي خبر چشمگيري نيست و احزاب و نهادهاي مدني تماشاگرند. افرادي که داخل يا خارج از ايران به هر دليلي با جمهوري اسلامييا با هيأت حاکمه مخالف هستند و چون از دستيابي به آنچه آرزو دارند عاجزند و گمان ميکنند حماس و حزب الله ادامه سياستهاي دولت ايران هستند و تبليغات رسانههاي ايران نيز به اين ذهنيت دامن ميزند پس شکست حماس را شکست کساني ميدانند که مطلوبشان نيست. همه اين قضاوتها و واکنشها در درون انواعي از انگيزهها و عواطف سياسي تنيده شدهاند و آنچه ديده نميشود انسانيتي است که پايمال ميشود. حادثه امروز غزه مصداق و کانوني براي آزمون و تفسير رفتار و گفتار حقوق بشري و سياسي است. يک فعال حقوق بشر اين را نفي نميکند که هريک از قضاوتها و رفتارهاي فوق براي خود شايد منطق و پشتوانهاي داشته باشند. به هرحال ماجراي فلسطين را نميتوان از يک تاريخ پرحادثه جدا کرد. آنچه روي ميدهد دستکم، ادامه رخدادهاي 60سال گذشته است که ممکن است از هولوکاست آغاز گردد و گفته شود خاورميانه و فلسطين امروز تاوان جنايت بزرگ هولوکاست كه توسط دولتهاي اروپايي بخصوص آلمان نازي صورت گرفت را ميدهند و ديرياسين و کفرقاسم و چهار جنگ اعراب و اسراييل و تصرف بيت المقدس و شهرک سازي يهوديان و آوارگي فلسطينيها و سخنان اسحاق شامير نخست وزير اسبق اسرائيل که اعلام کرد مرزهاي اسراييل از نيل تا فرات است و دهها مساله ديگر؛ اما ديدگاه حقوق بشري يعني توجه به حقوق انسانها فارغ از مليت و مذهب و تعلقات سياسي و بيگناهي يا گناهکار بودنشان. مگر مخالفت فعالان حقوق بشر در دنيا با اعدام افراد بخاطر اعتقاد به بيگناهي آنان است؟ چه بسا که فعالان حقوق بشر آنها را مجرم و مستحق مجازات ميدانند اما با کشتن انساني به دست انسان ديگر به هردليلي مخالفاند. مگر دفاع از حقوق زندانيان در اسناد بينالمللي حقوق بشر و در قانون اساسي جمهوري اسلاميکه نه فقط شکنجه بلکه هتک حرمت و توهين به آنان را ممنوع و مستوجب مجازات ميداند به معناي دفاع از جرم يا ادعاي بيگناهي زنداني است؟ در همه جاي جهان ممکن است بيگناهاني زنداني شوند اما منطق حقوق بشر ناظر به گناهکاري يا بيگناهي آنان نيست و انسان را بماهو انسان و عريان از صفات و پسوندهاي گوناگون مَد نظر دارد. بنابراين فارغ از اينکه چه کسي آغازگر جنگ بوده و مجرم هست يا نيست و اولين گلوله را چه کسي پرتاب کرد و اينکه عقايد سياسي طرفهاي درگير چيست و براي مثال حماس از صدام حمايت ميكند يا او را جاني ميداند به پايمال شدن کرامت انساني ميانديشند، به اينکه انسانهايي دارند کشته ميشوند به ويژه که با کشتار غيرنظاميان، پاي حقوق بشردوستانه و کنوانسيونهاي مربوطه هم به ميان ميآيد. حقوق بشر دوستانه که قواعد ناظر به جنگ است به دلايل و چگونگي آغاز مخاصمه نميپردازد و بيانگر قواعد انساني است که بايد در جنگ رعايت شود. تناسب حمله و دفاع و منع کشتار غيرنظاميان و خصوصا زنان و کودکان از مهمترين مواد آنها است که عموما در تهاجم اسراييل نقض شدهاند. دولت اسراييل حملات خود را در واکنش به راکتهاي پرتاب شده حماس ميداند اما چه تناسبي ميان آنها وجود دارد؟ همانطور که برخي دولتها اعتراض به موارد نقض حقوق بشر را دخالت در امور داخلي خود و مغاير با حاکميت ملي ميخوانند برخي از ناراضيان نيز با استفاده معکوس از همين منطق ميگويند آنچه در غزه ميگذرد ربطي به ما ندارد و مساله فلسطينيها يا حداکثرمساله اعراب و اسراييل است اما حقوق بشر مرز نميشناسد و نسبت به آنچه در آمريکا و ايران و چين و فرانسه ميگذرد حساس است لذا نميتوان سکوت فعالان و نهادهاي غيردولتي و به ويژه حقوق بشري را به دلايل سياسي پذيرفت. هر کس به هر دليلي از وضع کنوني ناراضي است بايد از موضع خودش و با ديدگاهي انساني نسبت به فجايع غزه حساس باشد. بايد موضوع جنگ و کشتار و محاصره و محروميت غذايي و دارويي غزهنشينان را از منافع و رويکردهاي سياسي آشکار و پشت پرده ماجرا، تفکيک کرد، بايد سکوت را شکست بايد آگاه بود که اگر جلوي اين جنگ خانمانسوز گرفته نشود ممکن است فردا شعلههايش به خانههاي ما و شما برسد. جنگ غزه استعداد تبديل شدن به يک فاجعه بينالمللي را دارد.