• بگرد
  • بازیابی گذرواژه

️صلح مسلح و صلح آرمانی

#عمادالدین_باقی
📜سرمقاله روزنامه سازندگی ۲۷ شهریور۱۴۰۳

✍️مدافعان حقوق بشر برای برقراری صلح در جهان می کوشند اما دو نوع صلح آرمانی و صلح واقع گرایانه وجود دارد. اولی صلحی است که در آن جنگ طلبان، منزوی و سلاح‌های کشتار جمعی نابود شوند و همه جوامع و کشورها، ذینفع در روابط صلح امیز مشترک باشند. آرزوی من به عنوان یک مدافع حقوق بشر نیز برچیده شدن سلاح ها و جنگ ها است.
دیگری، اما صلحی است که محصول موازنه قواست که صلحی مسلح است و تا زمانی که موازنه قوا با روابط و منافع مشترک وجود دارد پایدار خواهد بود. صلح اول، عالی و آرمانی و دور از دسترس است اما واقعیت جهان ما، صلح ناشی از موازنه قوا را بر می‌تابد که صلح مسلح است.
حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، نهادی که برای حفاظت از صلح در جهان به وجود آمد، به منظور حفظ همین موازنه قوا بود. در مقیاس محدودتر، امروز آشوب بی پایان در خاورمیانه ناشی از فقدان موازنه  قواست که از شکست مطلق اعراب(مصر، سوریه و اردن و عراق) از اسراییل در جنگ شش روزه ۱۹۶۷(۱۵ تا ۲۰ خرداد ۱۳۴۶) به وجود امد و در نتیجه اسراییل به سوی گسترش شهرک‌نشینی و پایتختی بیت المقدس رفت که هر دو طبق توافقات بین المللی، ممنوع بود و توسط تمام نهادهای حقوق بشری و خود سازمان ملل به کرات محکوم شد اما اسراییل به نقض پیمان ها و به تحریکات خود ادامه داد. همچنین اسراییل شعار از نیل تا فرات و شوش و همدان را سر داد. آنها پیمان کمپ دیوید، موسوم به پیمان صلح اعراب و اسرائیل را هم تحمیلی دانسته و بارها نقض کرده‌اند.
اکنون، آوارگی صدها هزار نفر از ساکنان اراضی اشغالی شمال اسراییل، بخاطر واکنش های حزب الله نسبت به ترورها در داخل لبنان و حملات هوایی اسراییل و همچنین زمینگیر شدن اسراییل در غزه با وجود کشتار بیش از۴۰ هزار غیرنظامی( که کارشناسان با مرگ های غیرمستقیم تا ۱۸۰ هزار نفر برآورد کرده اند) و۷۹ هزارتن بمب که از مجموع بمب‌های استفاده شده علیه درسدن، هامبورگ و لندن در طول جنگ جهانی دوم بیشتر و می گویند پنج برابر بمب هسته‌ای است که در طول جنگ جهانی دوم روی هیروشیما پرتاب شد و این کشتارها با حمایت قدرت‌های بزرگ بوده، کل معادلات را بهم ریخته است.
افزون بر زمینگیر شدن در غزه و ورود تدریجی کرانه باختری به درگیری که آنهم با تحریکات اسراییل شروع شد، شلیک موشک بالستیک مافوق صوت یمنی‌ها به یافا (تل اویو) به تلافی حمله اسراییل به بندرالحدیده، بود که دیروز (یکشنبه ۲۵ شهریور) اتفاق افتاد و با شکست سپر دفاعی و رهگیری آمریکا و انگلیس و اسراییل، موجب شگفتی غرب شد، موشک هایی که طبق آنچه اعلام شده در خود یمن ساخته شده اند. در پی شلیک این موشک، نتانیاهو برای پاسخگویی به افکار عمومی پشت تلویزیون ظاهر شد( ویدیوی پیوست) و ضمن اینکه گفت پاسخ یمنی ها را خواهد داد: ۱- با محور شرارت خواندن ایران توسط بدنام ترین موجود جهان، ناخواسته به نفع ایران در دنیا و جهان اسلام تبلیغ کرد.
۲- با گفتن اینکه؛ “اسرا را آزاد خواهیم کرد و ساکنان شمال را به آنجا باز خواهیم گرداند و این مستلزم تغییر موازنه قوا در شمال است”. نشان داد حزب الله در شمال دست برتر دارد.
به کار بردن تعبیر موازنه قوا از سوی نتانیاهو عبارت‌ کلیدی اوست و همین واقعیت می تواند راهگشای صلح باشد. اسراییل به تنهایی حتی یکروز در برابر نیروهای مخالف خود در منطقه دوام نمی آورد.
امیدوارم موازنه قوا بین اسرائیل که از پشتیبانی تسلیحاتی و مالی قدرت‌های بزرگ جهان برخوردار است، و نیروهای مخالف آن در منطقه، زمینه ساز صلح شود زیرا آنها تا زمانی که دست برتر داشته باشند امیدی به صلح نیست.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com

برخی از کامنت ها و پاسخ به انها

(کامنت های دیگر یا ارزش نقل قول نداشت یا ارزشمند بود ولی از بحث دور شده یا پاسخ به نظرات دیگران بود)

mjdkiaee:

سلام و درود و وقت بخیر

متاسفانه متن یکجانبه‌ای بود و انتظار نمی‌رود از فعالان حقوق بشر که یک طرفه به قاضی بروند. یعنی واقعا حماس هیچ تقصیری در این جنگ اخیر ویرانگر و نفرینی نداشت؟ پس ۷ اکتبر که مردم اسرائیل را به خاک خون کشید؟ ( و میان آنها دختران و پسرانی که در رقص و جشن و پایکوبی بودند و بی‌گناه)، حماس بود یا بلای اسمانی؟

قطعا این خشونت‌های وحشتناک اسرائیل بر مردم بی‌گناه غزه محکوم است و باید خشونت ها سریع خاتمه پیدا کند، اما مسأله اسرائیل و فلسطین نیاز به دیدی دارد که در مورد دو طرف عادلانه و منصفانه داوری شود.

متاسفانه نه تنها سیاستمداران ما بلکه فعالان مدنی و حقوق بشری ما توان اینکه به عدالت و انصاف نزدیک شوند را ندارند حالا ما می‌خواهیم مساله‌ی اسرائیل و فلسطین میان سیاستمداران حل و فصل شود و به صلح پایدار برسند.

ببینید چقدر راه داریم تا اونجا….

Emad Baghi:

دوست عزیز به دلیل اینکه بی‌غرض بودن از سخنان شما محسوس است خدمت شما توضیح زیر را تقدیم می‌کنم:

۱- خشونت از هر طرف محکوم است چه حماس باشد چه اسراییل اما در عرف عقلایی و حقوقی و حقوق بشری میان خشونتی که در موضع دفاع رخ می‌دهد و خشونت در موضع تهاجم و تجاوز تفاوت وجود دارد.

۱- نقطه عطف قرار دادن ۷ اکتبر یک دروغ بزرگ و راه توجیه و فرار برای جنایات اسرائیل است. نقطه آغازین جنگ به ۷۰ سال قبل و اشغال فلسطین بر می‌گردد. خیلی قبل از ۷ اکتبر کشتارهای صبرا و شتیلا و دیر یاسین رخ داده بود. تا قبل از ۷ اکتبر خود سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری غزه را به عنوان بزرگترین زندان روباز جهان نامگذاری کرده بودند و چند سال در محاصره کامل اقتصادی بود و نان و آب و برق آن هم از طرف صهیونیست ها جیره‌بندی شده بود. در بیرون غزه هم در طول چندماه قبل از طوفان الاقصی ۲۴۷ فلسطینی عادی با گلوله ارتش یا چاقوی شهرک نشینان کشته شدند و صدای هیچکس در نیامد. در واقع عملیات ۷ اکتبر یک شورش و طغیان برای شکستن قفسی پر از گرسنگی و شکنجه بود.

۲- درباره کشته‌های اعلام شده ان مراسم‌ جشن در روز ۷ اکتبر که تا مدتی در دنیا حماس متهم آن شناخته شده بود بعداً با انتشار ویدیوها، اخبار و اسنادی توسط رسانه‌های غربی ثابت شد که بسیاری از آنها توسط نیروهای ارتش و امنیت اسرائیل اشتباهی و به تصور اینکه نیروهای حماس هستند کشته شدند.

۳- با فرض قبولی کامل تمام آنچه اسرائیلی‌ها در مورد ۷ اکتبر می‌گویند اما اصل تناسب یکی از اصول مهم قواعد حقوق بشر دوستانه بین‌المللی است که اسرائیل به طور گسترده آن را نقض کرده. در مقابل یک حمله ا همان تفاتی که آنها اعلام می‌کنند ۱۰ ماه بمباران و بیش از ۴۰ هزار کشته به خصوصاً کشتارهای غیرنظامیان و بیش از ۱۵ هزار کودک و بمبا ان مساجد و کلیساها و بیمارستان ها و مدارس هیچ توجیهی ندارد و اخلاقاً جایز نیست با مطرح کردن وحشیانه بودن حمله ۷ اکتبر، جنایتی هزاران برابر آن را کوچک کنیم.

mjdkiaee:

سلام مجدد خدمت شما و ممنونم که به عرایض بنده توجه کردید .با تمام آنچه شما نوشتید موافقم و درست است .

اما دو نکته را عرض کنم خدمت شما و البته بهتر می‌دانید قطعا ولی خوب یادآوری اش شاید بد نیست.

اولی که مهمتر هست به نظرم، نه از جهت عدالت که از جهت منافع ملی و از جهت مردم ایران، اینکه مردم ما چون همه می‌دانیم به علت برخی مشکلات در رنج هستند به نظر می‌آید بخش قابل توجهی از آنها نسبت به مسأله اسرائیل و فلسطین حساس شدند و گویی معتقد هستند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است و توقع دارند ترجیحا ما مسائل فلسطین و اسرائیل را از دید منافع ملی و از دید صاحبان اصلی کشور بزرگ ایران تحلیل کنیم یا اگر هم این کار رو نمی‌کنیم راهی رو مستقیم یا غیر مستقیم هموار نکنیم که توجیه شود از منابع و درآمد مردم ایران لزوما باید به مردم فلسطین کمک کرد به این دلیل که آنها مظلوم هستند. درسته، یاری دادن مظلوم بر ما فرض است، اما نه با مال و منابع و سرمایه‌ی غیر.

بخشی از مردم به نظرم درست یا غلط به شدت روی این مساله حساس شدند و اگر افکار عمومی و منافع ملی و نگاه ملی برای ما یک اصل یا اولویت است باید به آن بیاندیشم و دست کم نگیریم به نظر بنده.

و دوم در عدالت درسته که ریشه‌ی این مسأله به حدود ۷۰ سال پیش بر می گردد و تاریخ را شما بسیار بهتر از بنده می‌دانید اما در سیاست اگر بخواهیم جنگ نکنیم، چون راهی جز گفتگو و روابط دیپلماتیک نداریم بهتر است دیدی کلی به قضیه داشته باشیم و منافع و نگرانی های دو طرف حتی اندک را در نظر بگیریم.

بله خشونت اسرائیل در این جنگ اخیر وحشتناک بود و تناسب و عرف حقوق بین‌الملل در مورد جنگ رعایت نشد و به بیمارستان ها حمله شد و پناهگاه ها و بسیاری ظلم ها که شما بهتر می‌دانید و مردم هم می‌دانند ولی باز این حجم بزرگ ظلم دلیلی نمی شود که ما حجم اندک ظلم در ۷ اکتبر را نادیده بگیریم یا کمرنگ کنیم. یعنی برای اینکه سیاست دو سمت دارد مانند گفتگو اگر بخواهیم به نتیجه‌ای غیر از جنگ برسیم ان‌شاءالله راهی جز نزدیک‌ کردن دوطرف و رفع نگرانی و رفع دغدغه و رفع احتمال خطر برای دو طرف در آینده نداریم.

ان‌شاءالله سلامت باشید

و مثل همیشه سربلند

شاگرد کوچک شما

 

Kiomars Samadi:

اشغال‌گران اگر اومدند خونه‌ت رو اشغال کردند و دختران و پسران‌شان رقص و پای‌کوبی کردند، تو نباید باهاشون کاری داشته باشی، منطقیه!

یک معیار درست و حق بیاورید که حق را به یکی از طرف‌ها بدهید تا بعد قضاوت کنید کدام طرف حتی اگر مبارزان طرف برحق را هم بکشد باز محکوم است و الا این حرفای احساسی پشیزی ارزش ندارد. این رو بارها از همکیشان‌ سکولار‌‌تان خواستم اما مفلس‌تر و عاجز‌تر از آن بودند که بتوانند مبنایی درست بیاورند که ثابت کنند یهودیان حق داشتند از همان حدود ۸۰ سال پیش مسلمانان فلسطینی (و البته جمعیت کوچکی از مسیحیان) را از خانه و زمین‌هایشان بیرون کنند تا الان بخواهند سنگ یهودی-سکولارهای اشغال‌گر صهیونیست را به سینه بزنند!

 

سنباد:

جناب باقی ! برای فرار از یک دروغ به دروغ دیگر پناه نبرید !

اولا شما اصلا خشونت حماس در ۷ اکتبر  را محکوم نکردید .

در ضمن منطقه اسرائیل کنونی هیچوقت فلسطین نام نداشته و از نظر تاریخی هم همان منطقه کنعان سرزمین تاریخی یهودیان است که بعد ها اول توسط رومیان وبعد توسط مسلمانان اشغال شد و در انتها برای حدود ۵۰۰ سال در اشغال حکومت عثمانیان قرار گرفت و برروی خرابه های معبد مقدس سلیمان یهودیان مسجد اقصی ساخته شد .

از زمان تاسیس اسرائیل حدود ۷۵ سال می‌گذرد و از آن نسل که می‌گویید درابتدا آنجا بودند و رانده شده اند کسی باقی نمانده است ، درضمن هم الان  در خود اسرائیل حدود ۲ میلیون عرب مسلمان  زندگی می‌کند که حاضر نیستند قیادت گروه‌هایی مانند حماس و حزب آله را بپذیرند .

در زمان هیتلر و قبل از  جنگ جهانی دوم مسلمانان منطقه فعلی اسرائیل یک مفتی اعظم داشتند به نام امین الحسینی که به شدت ضد یهود بود و بارها با هیتلر ملاقات و او را به کشتار یهودیان تشویق کرد و نقش پررنگی در کشتار یهودیان توسط نازی های آلمانی داشت .

دعوای فعلی فلسطین ادامه  همان دعوای کهنه مسلمانان و یهودیان درصدر اسلام است که کشتار قوم بنی قریظه یکی از داستانهای کوچک آنست .

سطح زندگی مردم غزه قبل از ۷ اکتبر از سطح زندگی فعلی مردم ایران بالاتر بود و بسیاری از آنها برای کار به اسرائیل رفت و آمد می‌کردند.

حدود ۲۰ سال پیش اسرائیل غزه را تخلیه و حتا  یهودیان افراطی شهرک نشین آنجا را با زورو خشونت  از غزه بیرون راند و غزه را به مردمش تحویل داد ولی گروه تروریستی حماس با حمایت جمهوری اسلامی در یک درگیری خونین گروه فتح را از آنجا بیرون راند و حکومت خودکامه ای را در آنجا تاسیس کردند که بعدآ  وقایع ۷ اکتبر را رقم زدند .

آنجا چگونه بزرگترین زندان روباز جهان بود که در آن ۵۰۰ کیلومتر تونل بتنی زیر زمینی   ( بیشتر از طول تمام خطوط  متروی تهران ) و هزاران راکت و پهباد در آن آنجا وآن  زیر زمین‌ها ساخته شد !؟

آنهمه مصالح و ادوات چگونه وارد آن به قول شما زندان روباز شدند ؟

کشتارهای دیر یاسین و صبرا و شتیلا در چهارچوب خشونت های فی‌مابین طرفین انجام گرفت که نمونه مشابه آن حمله چریکهای فلسطینی به  ورزشکاران  اسرائیلی در  بازی‌های المپیک مونیخ و کشتار آنها وچندین حمله دیگر به اسرائیلی ها بود  .

در ضمن اروگاههای فلسطینی در لبنان و سوریه محل آموزش چریکی مخالفان حکومت سابق ایران بود که به خشونت‌های سال ۵۷ ایران  دامن زدند .

Emad Baghi:

جناب سنباد با پوزش. آنقدر این نوشته دروغ و حرف های بی سند دارد که ارزش پاسخ دادن برایش قائل نیستم. هرکس کمی در اینترنت برای هر کدام از موضوعات سرچ کند بی پایگی اش را می فهمد.

Kiomars Samadi:

آقای باقی این پنج خون‌خوار دائم شورای جنایت‌کاران امنیت، حق وتو را پس از جنگ جهانی دوم برای خود قائل شدند تا فقط خودشان و برای منافع خودشان بدون هیچ ترسی در جهان ظلم و تجاوز و جنایت کنند؛ از اشغال ترکستان شرقی توسط سکولارهای چینی گرفته تا کشتار میلیون‌ها الجزایری توسط مهد دموکراسی (یعنی فرانسه) و اشغال افغانستان توسط شوروی و آمریکا و بریتانیا و …  و جهاد مقدس (ائتلاف بین المللی) سکولارها برای نشر دین دموکراسی در عراق و …

و در این چندسال ایالات متحده آمریکا دها بار قطع‌نامه‌های پوشالی شورای امنیت را وتو کرده و اصلا همین سازمان طاغوتی ملل سرزمین‌هایی که اشغال‌گران یهودی اشغال‌کردند را به عنوان یک کشور برای یهودیان به رسمیت شناخت و به خون‌خواران یهودی چندین جایزهٔ صلح نوبل دادند  و … و این لیبرال‌های آمریکایی و … از همان موقع جاده صاف‌کن جنایات یهودی‌ها در حق مسلمانان بودند و در این سال‌ها انواع حمایت‌های نظامی و تسلیحاتی و اقتصادی را از آن تروریست‌های یهودی کردند و برای سرپوش گذاشتن بر ظلم‌ها و جنایات‌شان و شیطان‌سازی از مبارزان مسلمان فلسطینی پروپاگاندای رسانه‌‌ای بسیار بزرگی راه انداختند و …

و همین الان که روسیه جنایتکار در جنگ با اکراین است و دیگر سکولار‌ها مستقیماً وارد جنگ با او نمی‌شوند و اکراین را سمت نابودی می‌برند هم به سبب همین حق وتو است…

واقعا خنده‌داره جناب باقی!

Hamed Pak:

با درود جناب باقی :از متن شما چنین نتیجه گرفتم که:.

ما اجبارا محکوم هستیم که به روش بندبازی بین قدرت‌های موجود در جهان به روشی بسیار باریک، بند بازی کنیم.

خوب این انتخاب جنابعالی محترم.

اما می‌شود روشی دیگری نیز برگزید!

چرا اگر کسی و یا کشوری نخواهد در این بازی قوا شرکت کند و حقوق را مطلق کند، از نظر شما ناپسند میافتد؟!

چرا آرمان گرایی بر پایه حقوق مورد پسند نیست؟!در حالیکه در تاریخ نیز نمونه دارد؟!

موفق باشید

mjdkiaee:

سلام مجدد

جناب باقی عزیز

متن رو امروز خواندم چندباره و متوجه شدم شما حمله و کشتار غیر نظامیان توسط حماس را همخوان با ادبیات جمهوری اسلامی و حزب الله و حماس «طوفان الاقصی»  خواندید و نام نهادید.

کشتار و حمله به غیر نظامیان طوفان نیست جناب باقی عزیز بلکه خشونت است. خشونت در عریان ترین و کریه‌ترین شکلش، آیا ضروری است به فعال قدیمی و کارکشته و فداکار حقوق بشر این موارد نسبتا بدیهی را یادآور شویم؟

بنده برای فعالیت‌های شما بسیار ارزش قائل هستم و بسیار فعالیت های حقوق بشری شما محترم و موثر بود و هست و بسیار در این راه در عمل رنج فراوان کشیدید و زندان رفتید و…

اما این نشان می دهد هرکس که در عمل بسیار فعال و موثر و فداکار باشد و رنج بکشد ممکن است درک‌ نظری درستی از حقوق بشر و حرمت حیات و عدالت نداشته باشد.

با احترام

شاگرد کوچک شما

Emad Baghi:

دوست عزیز بسیاری از نشریات غربی و عربی دنیا هم تعبیر طوفان الاقصی را به کار برده اند چون این اسم عملیاتشان بوده همانطور که در بسیاری از کتاب‌ها به جای  کودتای ۲۸ مرداد می‌گویند عملیات آژاکس که اسم عملیات بوده یا در جنگ ایران و عراق گفته می‌شود عملیات والفجر یا عملیات کربلای ۴

mjdkiaee:

سلام مجدد

ممنونم از توضیح شما

ممکن است حق با شما باشد اما شخصا از شما به عنوان فعال ارجمند حقوق بشر انتظارات بیشتری دارم تا رسانه های غربی و شرقی.

ملاک ما با توجه به آنچه از شما یادگرفتیم حقوق بشر است.

مگر نه اینکه بند سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق حیات را مقدم بر آزادی و امنیت از حقوق اساسی انسان دانسته؟

از میان کشته‌های آن روز یا میان گروگان ها دو تابعیتی‌ها یا گردشگران خارجی هم بودند آنها چه گناهی کردند اگر اسرائیل بر فلسطین ظلم کرده؟

اسم عملیات طوفان الاقصی بود درسته، ولی برای فعال حقوق بشر احتمالا عملیات ۷ اکتبر بیشتر یادآور خشونت  وحشتناک بر غیر نظامیان است تا طوفان.

شما در انتهای فرمایش خود عملیات ۷ اکتبر را شورش و طغیان برای شکستن قفس دانستید و به نوعی راه را برای توجیه این خشونت باز گذاشتید هر چند اول متن خشونت را کلا از جانب هر طرف محکوم کردید.

صادقانه عرض کنم از فرمایشات شما در کل این درک برایم حاصل نشد که شما واقعا و محکم خشونت، بخصوص خشونت جانی در ۷ اکتبر رو توسط حماس قاطعانه محکوم می‌کنید، فارغ از حجم بسیار زیاد ظلم و خشونتی که در طول تاریخ اسرائیل بر فلسطینیان می‌کند و قطعاً محکوم است.

مطابق عدالت، ظلم با دفع ظلم و دفاع باید پاسخ داده شود، نه با ظلم متقابل.

ظلم، ظلم است و کوچک و بزرگی و حجم و تاریخ در آن کوچکترین اهمیتی ندارد و نه تاثیری در قضاوت.

در ۷ اکتبر ناگهان حدود ۱۴۰۰ نفر غیر نظامی کشته شدند(از ملیت های مختلف و دو تابعیتی)، خوب چه کسی است که نداند فعال حقوق بشر اول از همه و بیش از همه باید فورا و محکم خشونت جانی را محکوم کند، مگر شما به ما یاد ندادید که حق حیات اولین حق و مهمترین حق یک انسان است؟

با احترام

Kiomars Samadi:

ببخشید شما بر چه اساس خشونت را ذاتا بد می‌دانید و آن را محکوم می‌کنید؟! (هرچند که با خشونت از جانب تروریست‌های یهودی نسبت به مردان و زنان و کودکان مسلمان فلسطینی مشکلی ندارید!)

من آن روز را تصور می‌کنم که همانند غزوهٔ بنی‌ قریظه به سراغ آن یهودی‌های اشغال‌گر و تروریست در فلسطین برویم و همانند علی و زیبر رضی الله عنهما آن سرزمین مقدس را از این قوم منفور و مغضوب علیهم پاک گردانیم.

mjdkiaee:

سلام

بر اساس آنچه جناب باقی به ما یاد داد بر اساس حق حیات و حقوق بشر ،بر اساس قرآن که در ۳۸ حج فرموده خداوند دفاع می‌کند نفرموده خداوند خشونت یا ظلم می کند و در آیه بعد به کسانی که مورد ظلم قرار گرفتند اجازه ی جهاد داده شده و در جای جای قرآن خداوند سبحان هشدار داده در جنگ مبادا عدالت را در حق دشمن اجرا نکنید.

خشونت و ظلم محکوم اما دفاع و دفع خطر مشروع است البته در دفاع خشونت و ظلم متقابل نباید صورت بگیرد.

اینها نظرات شخصی بنده است و اصرار ندارم که صحیح است، فعلا نظر شخصی بنده این است تا اینکه در آینده ممکن است تغییر کند. با احترام

Emad Baghi:

دوست عزیز از نظر دینی و حقوق بشری، کشتن یک انسان بی‌گناه هم قابل اغماض و توجیه نیست لذا حتی اگر یک بی‌گناه در حمله ۷ اکتبر حماس کشته شده باشد هم جنایت است و اینکه عرض کردم شورش و طغیانی برای شکستن قفس به منظور دفاع از اقدام آنها نبود بلکه توجه دادن شما به شرایطی بوده که آنان را به این اقدام واداشته. نکته دوم اینکه دوباره کشته شدن ۱۴۰۰ غیرنظامی را شما تکرار کردید که اولاً عرض کردم در همان زمان بسیاری از رسانه‌های معتبر دنیا در این رقم تشکیک کردند و آن را نوعی پروپاگاندا و اغراق آمیز دانستند دوم اینکه قبلا عرض کردم که اساساً ویدیوها و اسناد منتشر شده نشان داد اکثر آنها بر اثر اشتباه نیروی ارتشی و امنیتی اسرائیل که فکر می‌کردند اینها عوامل حماس هستند کشته شده‌اند بنابراین در مورد این جنایت بیش از همه خود حکومت اسرائیل مسئول است و باید محکوم شود.

دلیل اصلی که من تعمدا از برجسته کردن ۷ اکتبر پرهیز می کنم فقط این نیست که ۷ اکتبر نقطه آغاز نیست بلکه این است که عده ای می کوشند با برجسته کردن ۷ اکتبر جنایات موحش اسرائیل را سرپوش بگذارند. شما فکر می کنید آن جوان ارتشی یهودی امریکایی که خود را جلوی سفارت اسرائیل در واشنگتن به آتش کشید و ان صحنه رقت بار را آفرید و جان داد و یا میلیون‌ها نفر که در دنیا و یا در دانشگاه آمریکا و اروپا اعتراض کردند مدافع اقدام حماس در روز ۷ اکتبر بودند؟ یا نخست وزیر سابق فرانسه که سخنان تکان دهنده ای را همین دو سه روز پیش گفت مدافع حماس است؟ که توصیه می‌کنم سخنانش را در لینک زیر ببینید

https://x.com/FGhoddoussi/status/1834440716526760091?t=wGLAY2QEzw0xTYcnuBTpFg&s=19

شما عزیز و بزرگوارید. با همه دغدغه ها و فرمایشات تان موافقم.

mjdkiaee:

ممنونم جناب باقی

از شما همیشه می‌آموزم

بسیار سپاسگزارم

و آرزوی سلامتی

و موفقیت در حقوق بشر و عدالت دارم.

 

سلام مجدد خدمت شما

و وقت شما بخیر

راستش قصد نداشتم دوباره در این باره نظری دهم که خوب طبیعتاً هرکس در حقوق بشر نظر خودش را دارد به شرط آنکه احتمالا باعث ترویج خشونت و نفرت یا آزار مستقیم دیگری نشود.

اینکه شما از برجسته کردم حمله‌ی ۷ اکتبر عمدا پرهیز می‌کنید خوب حق شما است قطعا  خارج از هر دلیلی که شمردید و دارید.

اما راستش به نظرم بهتر است و پیشنهاد می‌دهم فروتنانه البته و قطعا به عنوان شاگرد که فارغ از همه‌ی خشونت‌های وحشتناک تاریخی اسرائیل بر فلسطینیان که چندبار عرض کردم قطعا محکوم است و از نظر حجم بسیار وسیع و غیر قابل انکار و قطعا خلاف عدالت و حقوق بشر، حمله‌ی حماس در هفت اکتبر به اسرائیل و حداقل بخشی که غیرنظامی بودند و خشونت‌های جانی متاسفانه اتفاق افتاده را صریح و بدون کوچکترین لکنت و قاطعانه محکوم بفرمایید این به نظر بنده زیبنده‌ی یک فعال حقوق بشر است و اگر چنانچه این کار را نکنید که البته قطعا حق شما است و احدی نمی‌تواند در این خصوص متعرض شما شود، به نظرم ممکن است بخشی از اعتبار فعالیت حقوق بشری خود که بسیار هم درخشان است  از دست بدهید یا کدر کنید که به عنوان شاگرد کوچک شما عرض می‌کنم به نظرم به صلاح شما نیست و به سرمایه‌ی اجتماعی شما که می‌دانید بسیار بسیار مهم است آسیب می‌رساند و از همه مهمتر به عدالت و حقوق بشر نزدیک‌تر است.

گیرم که در تلفات اغراق شده و خود مردم اسرائیل خودشان را کشتند، اون فیلم‌ها که در رسانه‌های اجتماعی روز اول ما دیدیم و دختران غیرنظامی را دیدیم که مورد خشونت مستقیم نیروهای حماس قرار گرفتند و متاسفانه خونی و مالی بودند هم چشم ما اشتباه دیده؟

چشم ما که به طور پیش‌فرض طرفدار اسرائیل نیست، هست؟

عرض دیگری ندارم

و مجددا تاکید می‌کنم هرکس حق دارد در مورد اتفاقات ۷ اکتبر داوری خود را داشته باشد و حق اوست.

در پناه خداوند متعال باشد

و در عدالت و حقوق بشر

ان‌شاءالله

Saied:

مثل اینکه نمی دانید اسراییل با ترور شکل گرفت آژانس یهود سازمان یافته یهودی ها را به فلسطین کوچ داد بخاطر ایده ی صهیونیست و ۶ درصد زمین های فلسطین توسط اعراب به یهودیان فروخته شد نژاد پرستی را نمی بینید؟ چرا اسحاق رابین ترور شد؟ چرا در کرانه باختری شهرک سازی می کنند؟ چرا اجازه تشکیل کشور مستقل فلسطینی را نمی دهند؟

Kiomars Samadi:

وعلیکم السلام

آقای باقی مرجع من و حتی خود شما هم نیستند که سخنان‌شان معیار تشخیص حق و باطل باشد و شما خودتون هم اینجا با ایشان و تنها در یک مسئله چند بار مخالفت کردید!

کتاب مقدس انسان‌گرایان (منشور به اصطلاح حقوق بشر) هم مرجع من نیست و نقد‌های اساسی بر برخی بند‌های آن وارد می‌دانم و به اندازهٔ قانون اساسی ونزوئلا هم برای من که مسلمان هستم و کافر انسان‌گرا نیستم، الزام‌آور نیست. و اصلا این اعلامیه بر اساس یک پیش‌فرض (کرامت و حرمت ذاتی انسان) نوشته شده است که در اندیشهٔ مادی سکولاریسم، خود سکولارها هیچ‌گاه نمی‌توانند درستی آن را اثبات کنند؛ یعنی سکولارها که نبوت و وحی الهی را که خلقت خاص آدم علیه السلام و کرامت بخشیدن به انسان از جانب خداوند را اثبات می‌کند، انکار و نفی می‌کنند و به جای آن، سِفر تکوین (کتاب آفرینش) آنها خرافهٔ مادی فرگشت است و بهش ایمان کورکورانه دارند که طبق آن، انسان هم همانند دیگر جانوران از جمله موش و انگل و پشه و سگ زرد و شغال و … در طی جهش‌های کور تصادفی و انتخاب طبیعی بی‌شعور فرگشت یافته است و هیچ کرامت بيشتری نسبت به آن‌ها ندارد (این پادکست در این مورد بسیار مفید و عالی است) و انسان‌ها تحت جبر مادی و فیزیکی هستند که هیچ اختیار و ارادهٔ آزادی ندارند و صفت عقلانیت هم طبق فرگشت لزوما برای یافتن حقیقت نیست، بلکه لزوما برای بقای انسان است (به قول استیون پینکر انسان‌ها بقایشان ممکن است بر اساس افکار اشتباه باشد که اگر عقل انسان به حقیقت دست یابد ولی این بقایش را به خطر اندازد، انتخاب طبیعی به سمت حذف آن صفت در جمعیت انسان‌ها پیش می‌رود).

انسان‌گرایان به ناحق و به زور اصطلاح انسانیت و حقوق بشر و حقوق زنان و … را برای خود مصادره کردند و مخالفین را با برچسب تروریست و افراطی و زن‌ستیز و … تکفیر و تفتیش عقاید و مجازات می‌کنند و همچنین برای انتشار و تحمیل تعریف باطل خود از انسانیت و حقوق بشر و آزادی و … بر مردم جهان، جنگ‌های مقدس (ائتلافات بین المللی) راه انداختند و بر صدها هزار مرد و زن و کودک مسلمان چون کافر به دین انسانیت‌‌ و دموکراسی آن‌ها بودند، برچسب تروریست زدند و با هزاران بمبی که از کبوتر‌های صلح‌شان بر سر آن‌ها ریختند، آن‌ها را به خاک و خون کشیدند و منابع و ثروت‌هایشان را هم به عنوان غنیمت برای رفاه مردم‌ انسان‌دوست‌شان که طبق رای آنها (دموکراسی) به دیگر کشور‌ها حمله کردند، به تاراج بردند و می‌برند و …

اما در مورد آنچه که بیان داشتید:

در قرآن اجازهٔ دفاع و جهاد داده شده است، نه خشونت و ظلم؛

اولا: خشونت لزوما بد و مساوی با ظلم نیست، بلکه خشونت اگر برای رفع ظلم و استقرار عدالت باشد، نتنها محکوم نیست بلکه لازم، اخلاقی و عادلانه است و اصلا جهاد و قتال و گرفتن حق خود در مقابل ظالمانی که تا دندان مسلح هستند، بدون خشونت متصور نیست و خداوند حکیم در قرآن کریم نمونه‌های زیادی از خشونت برای مبارزه با کافران، ظالمان، فاسدان و … تشریع کرده است:

{قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ}

با آنها بجنگید, تا خداوند با دستان شما عذابشان کند, وآنان را رسوا سازد, وشما را بر آنها پیروزی دهد, و [اينگونه] سينۀ گروه مؤمنان را شفا می‌بخشد. [التوبة، 9: 14]

و دها مورد دیگر.

ثانیا: جهاد در اسلام صرفا دفاعی نیست بلکه جهاد ابتدائی هم در اسلام مشروع است تا دین حق و عدل اسلام (که انسانیت به معنای حقیقی بخشی از آن است) به همهٔ مردم جهان برسد و بر تمام مردم جهان حاکم شود و کافرانی که مانع آن می‌شوند از سر راه برداشته شوند.

قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ

با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا و نه به روز قیامت ایمان دارند، و نه آنچه را که خدا و رسولش حرام کرده، حرام می دانند، و نه دین حق را می‌پذیرند، بجنگید تا زمانی که با ذلت و خواری به دست خویش جزیه بدهند. [التوبة، 9: 29]

(در این مورد که آیا اسلام با زور شمشیر گسترش یافته در این کلیپ استاد دانیال حقیقت‌جو به زیبایی توضیح دادند)

ثالثا: در اسلام که دین حق خداوند است، هم بخشش و مهربانی و صلح وجود دارد و هم خشونت و مجازات و جنگ؛ پس اسلام نه لزوما دین صلح و مهربانی است (آنچنان که خودباختگان و کسانی از احکام حق و عدل دین‌شان خجالت می‌کشند، در مقابل سکولار‌ها تکرار می‌کنند) و نه لزوما دین جنگ و کشتار و خون‌ریزی است (آنچنان که سکولارها و اسلام‌ستیزان با پروپاگاندای رسانه‌ای‌شان گوش جهانیان را با این ادعا

دروغین کر کرده‌اند).

(در این مورد هم کلیپ پروفسور ایاد قنیبی بسیار مفید است)

 

آقای باقی سلام بر شما

اگر این را هم در نظر داشته باشید تا شاید برای‌تان تلنگر کوچکی باشد. کاش همان منطق‌تان که دین پاک است و سیاست کثیف، پس باید دین را از سیاست جدا کرد، برای حقوق بشر هم آن را به کار می‌بردید و به دنبال جدایی آن را از سیاست بودید تا حکومت‌ها از نام مقدس آن برای منافع خود سوءاستفاده نکنند و مردم را نسبت به دین انسانیت بدبین نکنند و همچنین حقوق فمنیست‌ها و آزادی و دموکراسی و …

این استاندارد دوگانه برای چیست؟!

Emad Baghi:

با سلام.‌کاملا حرف درستی است. کرارا در این باره گفته و نوشته ام. فقط یکی از آنها که ۱۸ سال پیش منتشر شده این است

آشوبيدن فعال سياسي و فعال حقوق بشر

 

نوشته شده توسط
عمادالدین باقی
دیدن همه یادداشت ها
گذاشتن پاسخ

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

In order to use the Instagram feature, please install and activate Meks Instagram Widget plugin .

نوشته شده توسط عمادالدین باقی