پژوهش درباره سوگواریهای محرم با تعصب امکانپذیر نیست
http://ebtekarnews.com/?newsid=57046
http://ebtekarnews.com/index.php?year=1395&month=07&day=14&category=8&
روزنامه ابتکار شماره 3543 چهارشنبه14مهر1395 ص8
زمانی که این گفتوگوی کوتاه با عمادالدین باقی انجام شد، به نظر نمیرسید که برای انتشار با مشکلی روبهرو شود. با این حال این گفتوگو به دلایلی سه سال منتشر نشد تا اینکه امسال با اجازه دوباره از این پژوهشگر به چاپ میرسد. عمادالدین باقی، برخلاف باور بسیاری که تنها او را با وجهه سیاسیاش میشناسند، پژوهشگر جامعهشناس و تاریخ هم هست که به ویژه به مردمشناسی سوگواری برای امام حسین(ع) علاقه دارد. او نویسنده کتاب «جامعهشناسی قیام امام حسین(ع) و مردم کوفه» درباره قیام امام حسین(ع) و جریان کربلاست. این گفتوگوی کوتاه را در ادامه میخوانید:
وضعیت پژوهشهای مردمشناسی سوگواریهای ماه محرم و امام حسین(ع) را چطور ارزیابی میکنید؟
پژوهش در این حوزه که از حوزههای مورد توجه مردم است مشکلات بسیاری دارد. پس از انتشار کتابم با عنوان «جامعهشناسی قیام امام حسین(ع) و مردم کوفه» تصمیم گرفتم پژوهشی درباره بحثهایی که در سرفصلهای کتاب نبود، انجام دهم و مردمشناسی سوگواری امام حسین(ع) را بهعنوان فصلی از کتاب به آن اضافه کنم. پژوهش درباره مردمشناسی سوگواریها بسیار گستردهتر از آنچه تصور میکردم، شد و این تحقیق مستقل نیاز به پژوهشهای میدانی و مطالعاتی گسترده داشت که تاکنون بیش از یکهزار صفحه درباره این مباحث گردآوری و تدوین کردم.
اگر بخواهیم درباره اصل بحث سوگواری صحبت کنیم، باید بگویم که سوگواری به اسلام یا دین خاصی تعلق ندارد و عموما عزاداریها در سه سطح خویشاوندی، ملی و مذهبی برگزار میشوند که همیشه بهعنوان واکنشی طبیعی و غریزی بشر نسبت به فقدان افراد بوده است. سوگواریهای ملی بیشتر شخصیتهای مردمی و سیاسی را شامل میشود و مقطعی هستند در حالی که سوگواریهای مذهبی علاوهبر استمرار، فراگیر، مردمی و عمومی بودن، جنبه غیررسمی نیز دارند. سوگواری محرم و امام حسین(ع) بزرگترین مراسم مذهبی در ایران هستند که بهدلیل ژرفای تاریخی آن از جذابیت بیشتری برخوردار است.
با این حال یکی از مشکلات بزرگ در این نوع پژوهشها بهویژه مساله سوگواری محرم این است که این پدیده با فرهنگ توده و زندگی مردم عجین شده که عملا بیش از آنکه مبحثی پژوهشی و در اختیار محققان باشد در اختیار توده و باورهای آنهاست. وجود پیوندهای عاطفی موجود میان مردم درباره امام حسین(ع) باعث شده تا برخورد با چنین پژوهشهایی گاه به مرز تعصب برسد و کار را برای تحقیق دشوار کند. در حالی که پژوهشگر باید فارغ از پیشداوری که شرط اولیه تحقیق است به ارائه یافتههایش بپردازد. اما گاهی مردم فکر میکنند اگر پژوهشی درباره سوگواریهای امام حسین(ع) انجام بگیرد و نتیجه تحقیق با آنچه در ذهن توده مردم وجود دارد، مغایر باشد از روی غرضورزی است.
این پژوهشها براساس متون قدیمی است، درباره استفاده از این متون چه مشکلاتی وجود دارد؟
برخی سفرنامههای قرن 15 میلادی و متون پس از آن دوره به فارسی ترجمه نشده بودند که به عنوان بخشی از منابعی هستند که از آنها استفاده کردم و به بررسی دو حوزه مردمشناسی این مراسم شامل سبکها و ابزار و ادوات سوگواری پرداختم. بهدست آوردن اطلاعات و منابع در این حوزه هم با مشکلات فراوانی همراه است. در برخی حوزهها اطلاعات پراکندهای وجود دارد و درباره موارد دیگر هیچگونه اطلاعاتی ثبت نشده و این تنها بخشی از مشکلات پژوهش در حوزه سوگواریهای محرم است. از طرف دیگر چون موضوع سوگواری امری عمومی است، همه فکر میکنند تمامی مسائل مربوط به سوگواریهای امام حسین(ع) ثبت و ضبط شده است، البته این مسائل، موضوعی رایج در میان توده مردم و امری عادی است و درباره آن بسیار گفته و شنیده میشود و بیشتر مردم آنها را امری بدیهی میدانند که بینیاز از پژوهش است در حالی که با حجم انبوهی از منابع غالبا تکراری درباره این امر روبهرو هستیم و این مساله مشکلی در پژوهشهای این حوزه ایجاد میکند.
شیوه سوگواریها از گذشته تا امروز چه تغییری کرده است؟ در واقع این سوگواریها چگونه شکل گرفته است؟
منابع درباره چگونگی برگزاری این سوگواریها از قرون اول هجریقمری بهویژه از آلبویه سخن میگویند. پیش از آن نیز در منابع مربوط به علم حدیث، سوگواریها به شیوه اشک ریختن بهعنوان روشی برای برگزاری مراسم سوگواری امام حسین(ع) مطرح شده بود. ابزار سوگواری هم پیشینههای متفاوتی دارند. سینهزنی، قدیمیترین سبک سوگواری بوده است. استفاده از طبل نیز بر اساس برخی منابع به دوره صفویه و پس از آن در قاجار بازمیگردد. این وسیله در جنگها و آمادهباشهای رزمی استفاده میشده و از آنجا که واقعه کربلا نیز رویدادی نظامی محسوب میشود، در مراسم تجلیل یا تشییع نیز از آن استفاده میکنند طبل زدن در این آیین غیرعادی نیست. به طور مثال، در کتاب مقریزی به طبل زدن در مصر مربوط به قرن چهارم و پنجم هجری اشاره شده است. در منابع استفاده از ابزار و وسایل دیگر مانند زنجیر تا پیش از صفویه مرسوم نبوده و تنها در برخی مناطق دیده میشود. زنجیرزنی در دوره پهلوی نیز عمومیت ندارد و 30 سال پیش در رشت انجام میشد. اینکه نخستینبار در کجا از زنجیر استفاده شده، اطلاعاتی بهثبت نرسیده است. قمهزنی نیز از اتفاقاتی است که پس از صفویه به سوگواریها افزوده شد. به هر حال اطلاع و پژوهش درباره مردمشناسی سوگواریها بهویژه مراسم امام حسین(ع) نیاز به مطالعات گسترده دارد و باید پژوهشگران بهدور از تعصبات بتوانند آنچه از یافتههای مردمشناسی بهدست آمده، منتشر کنند.
در این حوزه آثار بسیاری نوشته شده است، با این حال نتوانستهاند از برخی خرافهها جلوگیری کنند، چرا بزرگداشت سرور و سالار شهیدان، با چنین مشکلاتی روبهروست؟
در ایران که مرز مذهب و سیاست تفکیک نشده و درهم آمیختگی در این دو حوزه وجود دارد و به محض ورود پژوهشگر در چنین حوزههایی با مشکلات و تهدیدات از حوزه سیاسی و حوزه عمومی مواجه خواهد شد. همین امر باعث شده تا برخی کتابهای منتشر شده در این حوزه دچار مشکلاتی شوند، به طور مثال پیش از انقلاب، شهید عبدالکریم هاشمینژاد کتاب «درسی که حسین(ع) به انسانها آموخت» را منتشر کرد و در آن به مسائلی مانند قمهزنی که باعث تخریب چهره اسلام شدهاند، پرداخت. «فریادهای شهید مطهری بر تحریفهای عاشورا» کتاب دیگری است که به بدعتها و جعلیات درباره این مساله میپردازد. کتاب «شهید جاوید» اثر آیتالله نعمتالله صالحینجفآبادی نیز با هیاهو و انتقادهای بسیاری پس از نشر مواجه شد یا کتاب دیگری از این فقیه پژوهشگر «نگاهی به حماسه حسینی» است که سرنوشتی مشابهی با دیگر کتابها داشت. تمامی این آثار تلاش کردند تا با اصالت نداشتن برخی از این آداب و بدعت بودن آنها مبارزه کنند اما در زمان انتشار با مشکلات و توقیف روبهرو شدند. علما تلاش کردند با ورود در این زمینه به این جعلیات خاتمه دهند اما طبیعی است هنگامی که در پژوهش از منظر مردمشناسی وارد این مساله میشویم، مخاطبی که دچار حس تعلق، تعصب، دلبستگی و شیدایی است با ابهاماتی مواجه میشود که برآمده از هژمونی نگاه عاطفی به این مساله است و این امر از بزرگترین مشکلات پژوهشهای سوگواریهای محرم محسوب میشود. افرادی که توانستهاند کتابهایی با چنین مضامینی منتشر کنند معمولا با رویکرد همنوایی با فضا، سنتها، نگاه مسلط و هژمونی موجود است.
تاثیر رسانهها بهویژه تلویزیون بر نگاه مردم به این سوگواریها را چطور ارزیابی میکنید؟
متاسفانه هر ساله صدا و سیما افرادی را به تلویزیون میآورد و سخنانی را پخش میکند که نه سندیت تاریخی دارند و نه از لحاظ عقلی و شرعی قابل دفاع هستند و تاثیر بسیاری در ترویج باورهای نادرست در جامعه گذاشتهاند. متعجبم در جایی که صحبت درباره نظرهای سیاسی فیلترهای بسیاری دارد، در حوزه مباحث دینی هیچگونه فیلتری موجود نیست و همین صحبتها که از تلویزیون در اختیار عموم قرار میگیرد باعث تقویت خرافهها در جامعه میشود.