راديو فردا 13/4/1383
در تهران از فردا روزنامه جديدي به نام جمهوريت منتشر مي شود. اين روزنامه با مديريت عمادالدين باقي، روزنامه نگاري که سه سال زنداني بوده و در راه اندازي هفت روزنامه دست داشته، فردا روي دکه هاي روزنامه فروشي مي آيد. به نوشته روزنامه واشنگتن پست آقاي باقي >درباره روزنامه جمهوريت مي گويد: ما زنده ايم و تلاش مي کنيم تا آنجا که مي توانيم هرچه از دستمان برآيد انجام دهيم.
واشنگتن پست مي نويسد: به نظر مي رسد اکنون زمان مناسبي براي راه انداختن يک روزنامه در ايران نيست. در کشوري که خبرنگاران بدون مرز آن را بزرگترين زندان روزنامه نگاران در خاورميانه خوانده است، روزنامه هايي که هنوز در دکه هاي روزنامه فروشي وجود دارند، پر هستند از احضاريه هاي دادگاه مطبوعات براي شماري ديگر از مطبوعات صادر شده و سردبيران اين روزنامه ها به دادگاه احضار شده اند.
در طول چهار سال گذشته بيش از 100 روزنامه در ايران تعطيل شده است. روزنامه واشنگتن به نقل از پروين امامي، دبير سرويس سياسي روزنامه جمهوريت مي نويسد: اين امکان وجود دارد که این روزنامه قادر باشد صداي اکثريت شهروندان را که هيچ وقت شنيده نمي شده به گوش همه برساند. ما قصد داريم از حقوق مدني شهروندان بدون درگير شدن در مناقشات سياسي درون حکومتي دفاع کنيم.
نازي عظيما (راديو فردا): در تهران از فردا روزنامه جديدي به نام جمهوريت منتشر مي شود. اين روزنامه با مديريت عمادالدين باقي، روزنامه نگاري که سه سال زنداني بوده و در راه اندازي هفت روزنامه دست داشته، فردا روي دکه هاي روزنامه فروشي مي آيد. به نوشته روزنامه واشنگتن پست آقاي باقي درباره روزنامه جمهوريت مي گويد: ما زنده ايم و تلاش مي کنيم تا آنجا که مي توانيم هرچه از دستمان برآيد انجام دهيم.
فرين عاصمي (راديو فردا): به نظر مي رسد اکنون زمان مناسبي براي راه انداختن يک روزنامه در ايران نيست. در کشوري که خبرنگاران بدون مرز آن را بزرگترين زندان روزنامه نگاران در خاورميانه خواندند، روزنامه هايي که هنوز در دکه هاي روزنامه فروشي وجود دارند، پر هستند از احضاريه هاي دادگاه مطبوعات براي شماري ديگر از مطبوعات صادر شده و سردبيران اين روزنامه ها به دادگاه احضار شده اند. در طول چهار سال گذشته بيش از 100 روزنامه در ايران تعطيل شده است.
روزنامه واشنگتن پست مي نويسد: آخرين جلسه ماهانه هيات نظارت بر مطبوعات که شامل نمايندگان رسانه هاي خبري ايران و گروهي از روحانيون است، غلامحسين محسني اژه اي، روحاني بلندپايه قندان را به طرف يکي از سردبيران عيسي سحرخيز پرتاب کرد، سپس به طرف ميز او آمد و شانه او را گاز گرفت. عيسي سحرخيز که پيراهنش را درآورده بود و اثر زخم روي شانه اش را به خبرنگاران نشان مي داد، در اين باره گفت: من امنيت ندارم، بنابراين روزنامه ها هم امنيت ندارند.
با اين وجود چرا عمادالدين باقی، روزنامه نگاري که سه سال در زندان بود و در راه اندازي هفت روزنامه دست داشته، اکنون قصد به راه انداختن هشتمين روزنامه را دارد. روزنامه جمهوريت روز يکشنبه فردا بر روي دکه هاي روزنامه فروشي مي آيد. آقاي باقي در جمع روزنامه نگاران جوان روزنامه جمهوریت مي گويد: بعد از اين همه سرکوبي اين روزنامه مي تواند نشانه اي از اميد براي مردم باشد. ما هنوز زنده هستيم و هنوز تلاش مي کنيم. مي خواهيم آنچه که هنوز امکان پذير است را اينجا نشان دهيم.
اين روزنامه درست وقتي منتشر مي شود که جنبش اصلاح طلبي در ايران اگر کاملا به پايان نرسيده باشد، شايد در آخر راه باشد. چند ماه پيش محافظه کاران در ايران که قوه قضاييه و نهادهاي انتصابي را در کنترل دارند، بيش از دو هزار نفر از کانديداهاي اصلاح طلب را قبل از انتخابات مجلس هفتم رد صلاحيت کردند. در اين روند جناح راست همچنين محمد خاتمي را که ناتواني خود را در جلوگيري از رد صلاحيت ها نشان داد کاملا به حاشيه کشاند.
به نوشته روزنامه واشنگتن پست، محمدعلي ابطحي، روحاني شوخ طبع و معاون پارلماني رئيس جمهوري مي گويد: اگر بخواهم صادق باشم و درباره آينده صحبت کنم، باید گويم که من واقعا نمي دانم، اما از نظر حرکت اجتماعي آينده بسيار روشن است. آنطور که معلوم مي شود، حرکت اجتماعي همان زمينه اي است که روزنامه جمهوريت قصد دارد در آن موفق شود.عمادالدين باقي، جامعه شناسي خوانده و روزنامه او با اين اعتقاد تاسيس شده که بيشتر ايرانيان در سالهاي اخير از سياست زده شده اند.
عليرضا کرماني که در سه روزنامه تعطيل شده کار مي کرده و حالا براي کار در روزنامه جمهوريت کارهاي کوتاه مدت خود را کنار گذاشته، مي گويد مردم از بحثهاي سياسي خسته اند، آنها مي خواهند صدايشان شنيده شود، مسائل اجتماعي مطرح شود و نمي خواهند فقط بحثهاي سياسي را با زباني که نمي فهمند بشنوند.
روزنامه واشنگتن پست در ادامه مي نويسد: پروين امامي، دبير سرويس سياسي روزنامه جمهوريت که قبلا زنداني سياسي بوده و حالا حتي يک تار مويش نيز از زير مقنعه مشکي رنگش ديده نمي شود مي گويد: اين امکان وجود دارد که روزنامه جمهوريت قادر باشد صداي اکثريت شهروندان را که هيچ وقت شنيده نمي شده به گوش همه برساند. ما قصد داريم از حقوق مدني شهروندان بدون درگير شدن در مناقشات سياسي درون حکومتي دفاع کنيم. به اعتقاد من اين قدمي مثبت براي روزنامه نگاران ايراني است.
با اين حال حدود سه سال است که آقاي باقي مطلبي منتشر نکرده است. 11 روزنامه نگار ديگر با اتهامات مختلف در زندانند و بسياري از آنها به خارج از کشور فرار کرده اند. در ايران هر کسي خطهاي قرمز را مي شناسد. اگر روزنامه ها مستقيما از رهبر جمهوري اسلامي انتقاد کنند بسته مي شوند، همچنين هر نوع سخني از اين که بهتر است به جاي حکومت مذهبي حکومتي دموکراتيک در کشور حاکم باشد، سبب بسته شدن روزنامه ها مي شود. روزنامه نگاران ايران هميشه در اين ترس به سر مي برند که اگر شغلشان را از دست بدهند چه کاري بايد بکنند، اين ديگر جزئي از طبيعت روزنامه نگاري در ايران شده است.