خبرگزاري ها معمولا به اقتضاي مختصرسازي خبر ناچار از فشرده كردن و تقطيع مطلب بوده و گاه عبارات را به سليقه خويش و چنانكه در شنيدن استنباط كرده اند گزارش مي دهند و يا بنا به ملاحظات سياسي و بيم از واكنش هاي قضايي به نحوي خبر را گزارش مي كنند كه گرفتار تبعات آن نشوند. گزارش ايلنا و ايسنا از نشست 2ساعته در دانشگاه تهران با توجه به تذكر پيش گفته نقل مي شود.
عمادالدين باقي:
انكاركنندگان هولوكاست درك عميقي از آن ندارند
«سنت فراموشي» در ميان روشنفكران ما وجود دارد
تهران- خبرگزاري كار ايران تاريخ :20/12/1385 ساعت : 14:12
رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان با اشاره به اينكه يك تفكر سنتي ضددولتي در ميان روشنفكران ايران وجود دارد كه همه گناهها را متوجه دولت ميكند، گفت كه اين تفكر باعث شده است جامعه از نقش مسووليت خود غافل بماند و متوجه سهم خودش در به وجود آمدن شرايط نشود.
به گزارش خبرنگار “ايلنا”، عمادالدين باقي در مراسم اختتاميه جشنواره «دموكراسي در بستر دين رحماني» در سخناني با عنوان «سنت فراموشي» با اشاره به اينكه فراموشي يك مساله و مشكل ديرينه در جامعه ماست، گفت: فراموشي از مقولاتي است كه هم نعمت است و هم نقمت. اگر فراموشي نبود، زندگي بشر در فراموش كردن ناكاميها بسيار دشوار بود اما همين فراموشي ميتواند در جاي ديگري ويرانگري كند.
وي با اشاره به مقالهاي كه توسط يك نويسنده درباره مرگ يهوديان و در بند كردن آنها توسط آلمان نازي نوشته شده بود، گفت: آلمانيها بسياري از يهوديان را به عنوان يك راه حل براي فراموش كردن جناياتشان كشتند و بسياري از افراد در اردوگاههاي متمركز استالين جان خود را از دست دادند و هيچ اثر و نشاني از آنان باقي نماند. وقتي عدهاي ميخواهند يك جنايت را محو كنند، تنها راه مقابله با آن حذف آن از حافظه تاريخي يك ملت است و تنها راه مبارزه با آن، اطلاعرساني است.
باقي با طرح اين سوال كه هماكنون آلمان نازي منقرض شده است و شوروي سوسياليستي نيز از هم پاشيده است اما چرا برخي از غربيها بر انكار جنايات خويش اصرار دارند، تصريح كرد: عجيبتر از اين اصرار بر انكار جنايت، عملكرد كساني است كه در جامعهاي ديگر ميخواهند منكر آن شوند كه هيچ توجيهي براي آن پيدا نميشود. انكار هولوكاست، انكار يك جنايت بزرگ بشري است. فرض كنيد كساني همسو با جريانات نازي ميخواهند، اين نكته را انكار كنند، بهراستي اين چه سودي براي ما دارد؟
اين فعال مسائل حقوق بشر ادامه داد: پاي بحث فراموشي و انكار يك جنايت بزرگ بشري به جامعه ما باز شده است و چيزي است كه ظاهرا تنها به حقوق بشر ارتباط دارد و هيچ ارتباطي با تاريخ ما ندارد اما با طرح دعاوي از سوي ما باعث شده است كه سيماي نازيبايي از ملت ايران در عرصه جهاني مطرح شود.
باقي با بيان اينكه همايش هولوكاست يك همايش دولتي بود كه از خرج ملت ايران برگزار شد، پيشنهاد كرد كه يك همايش غيردولتي هولوكاستشناسي از سوي دانشگاهيان برگزار شود.
وي گفت: كساني كه الان هولوكاست را منكر ميشوند و مدعي هستند افرادي به دليل انكار اين مساله در غرب زنداني شدهاند و آن را دليلي بر خفقان دنياي غرب ميدانند، نبايد در برگزاري چنين همايش غيردولتي ايراد وارد كنند.
باقي در ادامه با طرح اين پرسش كه چرا در دنياي غرب اين همه حساسيت نسبت به مساله انكار هولوكاست وجود دارد، تصريح كرد: برخي از كساني كه انكار مساله هولوكاست را مطرح ميكنند، درك عميقي از آن ندارند و نميدانند كه سختگيري غرب ناشي از اين است كه در آن دوران و در آن جنايت همه مردم از طريق سكوت يا همراهي خودشان در آن جنايت سهيم بودند.
باقي افزود: كسي فراموش نميكند كه هيتلر با راي مردم از نردبان دموكراسي بالا آمد و وقتي جنگ را شروع كرد، مردم آلمان و بسياري از كشورهاي اشغالشده ملتزم به ركاب و جاننثارش بودند، باعث بروز يك جنايت شدند.
وي تصريح كرد: قانون ممنوعيت انكار هولوكاست به اين دليل است كه جامعه غربي اين جنايت را هيچگاه فراموش نكند و يادشان بماند كه همه در آن شريك بودهاند و ميدانند كه اگر اين مساله را فراموش كنند، فاجعه ديگري تكرار ميشود. بدون اين يادآوري دايمي، تحقق نظم عمومي در آنجا ممكن نيست و اين قانون ميخواهد در حافظه مردم هميشه چيزي را متذكر شود. اين اعتقاد وجود دارد روزي كه جامعه غربي اين قانون را فراموش كند، امكان بازتوليد آن ممكن خواهد شد.
رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان با اشاره به اينكه يك تفكر سنتي ضددولتي در ميان روشنفكران ايران وجود دارد كه همه گناهها را متوجه دولت ميكند، گفت: اين تفكر باعث شده است كه جامعه از نقش مسووليت خود غافل بماند و متوجه سهم خودش در به وجود آمدن شرايط نشود. در حقيقت اگر زمينه اجتماعي امري وجود نداشته باشد، آن امر اتفاق نميافتد.
باقي ادامه داد: وقتي خلخالي از دنيا رفت، نام وي را به عنوان كسي كه به سادگي حكم اعدام صادر ميكرد، تصوير كردند و چنان نشان دادند كه گويي همه ملت در آن زمان مخالف حكم اعدام بود اما زمينه و شرايط اجتماعي، از خلخالي, خلخالي درست كرد و عدهاي از افرادي كه هماكنون در اپوزسيون خارج از كشور هستند، در همان زمان شعار «اعدام بايد گردد» جزو اوراد و تذكارشان بود. اگر همين امروز خلخالي قاضيالقضات شود، يك صدم آن اعدامها را نميتواند انجام دهد زيرا شرايط اجتماعي اجازه آن را نميدهد.
رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان تصريح كرد: اگر غرب امروزه در زمينه انكار هولوكاست حساس است، بحث مسووليت حكومت نازي نيست بلكه بحث مسووليت عمومي است و كساني كه متوجه عمق قضيه نيستند، مساله هولوكاست را انكار ميكنند و هزينه آن را بر دوش ملت ميگذارند.
باقي گفت: وجه مشترك اين جريانها با مشكل تاريخي ما مساله تضعيف حافظه تاريخي است. ناپايداري حافظه جمعي مشوق براي برخي اعمال و تكرار برخي جنايتهاست. روزي يك مقام بلندپايه به من گفت چندان نگران بازداشتهاي دسته جمعي و زنداني كردن افراد نباش زيرا در 25 سال گذشته شاهد حوادثي بوديم كه تا چند روز بر سر زبانها بوده و با رخ دادن حادثهاي روي آن پوشيده شده و با اتفاق دو يا سه حادثه ديگر كاملا مسالهاي تاريخي شده است. اگر حافظه تاريخي ما فعال باشد، بسياري از هزينهها و تجربهها تكرار نخواهد شد و از يك سوراخ دو بار گزيده نميشويم.
رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان تصريح كرد: اگر خاطره جنگ هشت ساله ما زنده بود، ما امروز شاهد بحران مساله هستهاي و تبعات آن نبوديم. وقتي جنگ تمام شد، به ما گفتند من جام زهر را نوشيدم البته وعده بررسي و نقد اشتباهات دولتمردان را در جنگ دادند اما معلوم نيست كه چه وقتي اين وعده محقق ميشود. آنقدر جنگ مقدس است و فضاي نقد آن بسته، كه وقتي مسوول كل جنگ بعد از 18 سال نامهاي را منتشر ميكند مورد ملامت واقع ميشود، اين نشان ميدهد همواره عدهاي كوشش ميكنند كه مساله جنگ را از خاطره جمعي ما حذف كنند.
باقي با بيان اينكه درباره مساله اشغال سفارت آمريكا در سال 58 بايد مساله اشغال سفارت و ادامه اشغال را از هم تفكيك كرد، گفت: بعضي از نمايندگان آمريكا در آن زمان به خاطر وجود تجربه تاريخي كودتاي 28 مرداد، در اشغال سفارت به مردم ايران حق ميدادند و حتي حاضر بودند امتيازاتي نيز بدهند اما آنقدر اين ماجرا به ناحق طولاني شد كه به يك مساله حيثيتي براي آمريكا تبديل شد. امروز كساني كه وارد ستيزه در مورد مساله هستهاي شدهاند، نميخواهند اين تجربيات را به خاطر داشته باشند. دنيا بعد از جنگ عراق نميخواهد شاهد جنگ ديگري باشند اما بعضي از بيتدبيريها با يك سري شعارهاي توخالي باعث ميشود سياستي ادامه پيدا كند كه خاطره جنگ و اشغال سفارت تكرار شود و ملت بابت چيزهايي كه دارد، هزينههاي زيادي بدهد.
وي گفت: ممكن است عدهاي مواضع مرا مرعوبانه تلقي كنند اما نه ايران ملك طلق جماعت سكانداران سياست فعلي كشور است و نه جمهوري اسلامي ارث پدري افرادي است كه ميخواهند با سرنوشت آن بازي كنند. امروزه ميكوشند ما امري را فراموش كنيم يا به ما بفراموشانند زيرا به سودشان نيست و ميگويند در تاريخ بايد چيزي ثبت شود كه باعث رفيع شدن ما و دولت ماست.
باقي تاكيد كرد: در اوايل انقلاب اعتقاد به اقتصاد باز، اعتقاد به يك موجود انگلي و ستمگر بود اما امروز حتي جناحهاي چپ آن زمان هم ادعاي اقتصاد دولتي ندارند و با هم مسابقه ميگذارند مبني بر اينكه طرفدار اقتصاد باز باشند، اين هم نبايد از حافظه تاريخي ما پاك شود.
وي با اشاره به پخش دفاعيات گلسرخي از صدا و سيما در سال 85، گفت: مشخص شد كه اين دفاعيات 25 سال در صدا و سيما وجود داشته است. اين دفاعيات عليه رژيم شاه بود كه ناگهان در سالگرد انقلاب اسلامي از تلويزيون پخش شد اما چرا اگر دفاعيات گلسرخي و مفاهيم آن نادرست بود، چرا در سال 85 پخش شد و اگر درست بود، چرا در 25 سال گذشته پخش نشده بود. اين نمونهاي از تاريخانگاري ايدئولوژيك است كه سعي كرده حافظه ما دستكاري شود و قضاوت عمومي تغيير كند.
رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان با اشاره به اينكه مشكل «سنت فراموشي» در ميان روشنفكران ما هم وجود دارد، گفت: بعضي از روشنفكران ما از اساس نميخواهند تجربه گذشته را مرور كنند. خيلي از آنها درباره چيزهايي كه ميگويند، فكر ميكنند سخن بديعي است اما به واقعه سخن مكرري است. اگر بياموزيم كه بر دوش گذشتگان حركت كنيم، ميتوانيم پيشرفت كنيم. شايد دولتمردان كوشش كنند بعضي چيزها فراموش شود اما روشنفكران هم كوشش نميكنند كه چيزهاي گذشته را در حافظه خودشان نگه دارند.
وي با اشاره به ادعاي جرج بوش مبني بر اينكه براي ايران دموكراسي ميخواهيم، گفت: جرج بوش بايد قبل از صحبتهايش يك دور تاريخ معاصر ايران را مرور كند؛ چيزي كه روشنفكران ما هم به آن محتاج هستند. جرج بوش فكر ميكند كه با يك ملت بدوي روبرو است اما تاريخ ايران نشان ميدهد ايران در خاورميانه پيشروي دموكراسيخواهي است و انقلاب روسيه تحت تاثير جنبش مشروطيت در ايران شكل گرفته است.
در ادامه اين جلسه عمادالدين باقي در پاسخ به پرسش يكي از دانشجويان مبني بر اينكه اصلاحطلبان نيز بايد حافظه تاريخي خود را قوي كنند زيرا در گذشته دچار اشتباهات فاحشي شدهاند و اكنون آنها را فراموش كردهاند، گفت: جنبش اصلاحات در قديم، هاي و هوي بيشتري داشت اما هماكنون در بافت اجتماعي كار خودش را پيش ميبرد و افول رسانهاياش به خاطر اين است كه ابزارهاي رسانهاي را از آن گرفتهاند.
http://ilna.ir/shownews.asp?code=403165&code1=15