پيام باقي براي مراسم اهداي جايزه مارتين آنالز از سوي ده سازمان جهاني حقوق بشر در ژنو-دوشنبه11 آبان 1388 برابر با 2نوامبر2009
اين پيام در پي ممانعت از خروج باقي از كشور و شركت در اين مراسم و به درخواست رئيس موسسه مارتين آنالز ارسال شد.
بني آدم اعضاي يكديگرند
كه در آفرينش زيك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
خانم ها و آقايان عزيز
اين شعر آشنا متعلق به سعدي شاعر ايراني در قرن هشتم(ه.ش) است. از اين نوع سخنان از دانشمندان و شعراي كلاسيك ايراني و اروپايي به وفور مي توان يافت كه نشان از ريشه هاي انديشه تابناك حقوق بشري دارد. مراسم شما و سازمان شما تبلور آرزوهاي ديرينه و انباشته قرن ها است. به همين دليل اين روز تاريخي روزي حسرت انگيز است به ويژه براي من كه حضور در جمع تان يك تجربه استثنايي و تكرار نشدني در زندگي ام بود اما نتوانستم در آن مشاركت كنم. به خاطر عدم امكان حضورم براي خروج از ايران (كه با ممنوع الخروجي هاي كثير ودستگيري هاي وسيع سياسي؛ عقيدتي سيماي يك زندان بزرگ را براي آن ترسيم كرده اند) پيام زير را تقديم مي كنم .
گرچه سخنان زيادي در زمينه مسائل و معضلات حقوق بشر در جهان و راه حل هاي آن مي توان گفت اما در اينجا به بيان دو نكته اكتفا مي كنم و از حاضراني كه خود جزو صاحبنظران وپيشكسوتان مبارزات حقو ق بشري بوده اند پوزش مي خواهم كه به قول يك شاعر ايراني سخنان من همچون« ران ملخي نزد سليمان بردن است».
1- نقض حقوق بشر اگرچه درحوزه عمومي نيز به وفور رخ مي دهد اما هنوز نهادهاي حقوق بشري در حوزه سياسي نتوانسته اند آن را مهار كنند تا به سراغ حوزه عمومي بروند. قدرت و اندام هاي وابسته به آن داراي امكانات و نيروهاي مهمي هستند و در برابر قدرت سياسي بايد نهاد هاي حقوق بشري در جهان نيز از(نيروي اعمال حقوق بشر) human right force برخوردار باشند تا بتوانند جلوي گستردگي نقض حقوق بشر را بگيرند. اما چون فعالان حرفه اي حقوق بشر بايد فاصله خود را از قدرت حفظ كنند لازم مي آيد كه به نوع تازه اي از human right force بينديشند و ضمانت اجراهايي را در حوزه عمومي بيابند. بدون كسب چنين موقعيتي بايد همچنان انرژي زيادي را صرف كرد و نتايج كمتري به دست آورد. گرچه با توسعه فرهنگ حقوق بشر به احتمال زياد آينده بهتري پيش رو داريم اما در اين تاخير؛ انسان هاي زيادي پايمال مي شوند. بايسته است نهادهاي بين المللي حقوق بشر فراخواني منتشر كنند تا در زمينه مكانيسم هايي براي ضمانت اجرايي بخشيدن به رعايت حقوق بشر؛ فعالان اين حوزه از سراسر جهان نظرات خود را بگويند و به كمك تعامل افكار و خرد جمعي راههايي براي اين مشكل يافته شود. چنين فراخواني حس مشاركت و مسئوليت جمعي را نيز تقويت مي كند.نمونه اي از كسب human right force در حوزه عمومي اين است كه در march 2008 يك شرکت اتریشی اعلام كرد سرمایه گذاری در ایران باید تا زمان لغو اعدام کودکان به تعویق افتد. مدافعان حقوق بشر مي توانند شركت ها و دانشگاههاي معتبر جهاني و… را متقاعد كنند كه از هر فرصت مناسب برای تشویق احترام به حقوق بشر حتی خارج از حوزه مسئولیتهای مستقیم” آن شرکت استفاده کند ومتقابلا بر وجهه خود بيفزايند.
2- در تعداي از كشورهاي جهان كه حقوق بشر بطور سيستماتيك نقض مي شود ريشه اصلي مشكل اينجاست كه استقلال قضايي وجود ندارد و دادستان ها و قضات و مسئولان قضايي يا«تابع » نهادهاي امنيتي و مراكز اقتدار سياسي هستند و يا «تحت فشار» آنها. بنابراين به جاي اعتراض به احكام نادرست آنها بايد عدم استقلال نظام قضايي را مورد توجه و اعتراض قرار داد و جامعه بين الملل اينگونه نظام هاي قضايي و احكام آنها را به رسميت نشناسد مگر اينكه استقلال قضايي خود را ثابت كنند.
3- زندان يك مسئله جهاني و پايدار است و اگر روزي مجازات اعدام ا زجهان برچيده شود اما زندان برچيده نخواهد شد و مجازات اعدام هم به زندان تبديل مي شود.زندان با ابعاد مختلف حقوق بشر چون شكنجه و كرامت انسان و غيره ارتباط تنگاتنگي دارد. تجربه زندان هاي گوانتامو و زندان ابوغريب در عراق واخباري كه ا ززندان هاي ديگر كشورها مي رسد و اخيرا حوادث تلخ زندان هاي ايران كه منجر به مرگ عده اي از زندانيان شد ونيز اعتراف گيري ها از زندانيان نشان مي دهد در آغاز هزاره سوم هنوز با بحران گسترده نقض حقوق بشر در زندان ها چه در جوامع جهان سوم و چه در جوامع توسعه يافته مواجه هستيم.
از اين فرصت گرانبها استفاده ميكنم و يكي از ايده ها يا طرحهاي خويش را براي بهبود حقوق زندانيان و نيز توجه به حقوق آنها به عنوان گام موثري در اعتلاي حقوق بشر در سطح جهان مطرح ميكنم .در مراسم دريافت جايزه كميسيون ملي حقوق بشر فرانسه در December 2005 نيز كه بازهم به دليل ممنوع الخروجي ام پيام فرستادم اين پيشنهاد را مطرح كردم اما چون به جايي نرسيد از شما درخواست ميكنم تلاشهاي خود را خصوصا در سازمان ملل براي پشتيباني از پيشنهاد اختصاص دادن يك روز جهاني براي دفاع از حقوق زندانيان انجام دهيد.
4- در حال حاضر در بيشتر كشورهاي اسلامي مجازات اعدام رواج دارد و وجود اين تصور و برداشت سنتي كه لغو اعدام با نص قرآن منافات دارد دليل مقاوت در برابر لغو اعدام است. اين مسئله نشان مي دهد در قلمرو ممالك اسلامي بيش از اعتراض به اعدام نياز به جنبش فكري تازه اي براي بازتفسير شريعت و نشان دادن مباني انسانگرايانه دين وجود دارد. شبكه عربي حقوق بشر و كمپين بين المللي حقوق بشر با همين رويكرد بود كه دوجلد كتاب مرا درباره اينكه لغو مجازات اعدام منافاتي با اسلام ندارد به عربي ترجمه و در ممالك اسلامي منتشر كردند.
اميد است با بررسي پيشنهاد فوق و موافقت با آن و اعلام اين روز جهاني به وسيله چند سازمان معتبر حقوق بشري بتوانيم گامي مفيد در راه دفاع از كرامت انسان برداريم.شرح بيشتر پيشنهاد را در پيوست جداگانه اي ارائه مي دهم.
برايتان آرزوي موفقيت و سلامتي دارم.
عمادالدين باقي
پيوست
طرح پيشنهادي نامگذاري روز جهاني حقوق زنداني و جايزه بهترين زندانبان
در اينجا خلاصهاي از طرح را ارائه ميكنم:
ما در حال حاضر روزها و مناسبتهاي ملي يا جهاني مانند روز جهاني حقوق بشر، روز جهاني مبارزه با اعدام ؛ روز جهاني كارگر، روز جهاني آزادي مطبوعات، روز جهاني مبارزه با ايدز و حتي روز جهاني توالت هستيم. اين در حالي است كه پديده زندان كه قدمتي ديرينهتر از بسياري از موارد ديگر دارد و مشكلي انساني است و نحوه برخورد با زنداني از مظاهر و شاخصهاي اشكار رعايت يا نقض حقوق بشر است وهمه جوامع با آن سر و كار دارند اما روزي جهاني بدين نام مقرر نشده است.
تعيين چنين روزي البته بايد كارشناسانه و داراي دلايلي موجهي براي روز مقرر شده باشد.
برخي فوايد روز جهاني دفاع از حقوق زنداني از اين قرار است:
1- متمركز كردن توجه رسانه ها و افكار عمومي و اوج دادن آن در روز معيني از سال به موضوع زنداني و زندان در حالي كه اكنون چنين اتفاقي رخ نمي دهد.
2- تجربه نشان مي دهد كه هر سازمان و رسانه اي اگر موضوع كاري خاص را محور عمل خود قرار دهد تمام امكانات و تواناييهاي آن براي رسيدن به هدف معين در روز معين به تحرك در ميآيد.
3- ميتوان در روز جهاني حقوق زنداني براي بهترين كتاب هايي كه در اين زمينه نوشته شده، بهترين فيلمهاي ساخته شده، فعالترين افراد و يا نهادها درباره حقوق زنداني، روزنامه يا رسانهاي كه بيشتر و موثرتر در طرح مسايل زندان و زنداني فعاليت كردهاند و … هدايا، تقديرنامهها، لوح يا مدالي در نظر گرفت.
4- از آنجا كه هدف ما تضمين حقوق زندانيان است و آنكه بيش از همه در تماس با زنداني قراردارد و بايد اين حقوق را رعايت كند زندانبان است، بايد آنها را هدف گرفت. تهديد، توبيخ وسرزنش و مجازات زندانبان و به عبارت ديگر برخورد سلبي كردن به تنهايي نمي تواند موجب شود كه زندانبان، حقوق زنداني را رعايت كند. تبليغ حقوق بشر و حقوق زنداني هم نشان داده است كه به تنهايي ضامن آن نبوده است. زندانبان به عنوان موثرترين و اصليترين عامل رعايت حقوق زنداني بايد مورد توجه قرار گيرد و بايد با برخوردهاي ايجابي و تشويقي آنها را به اين كار واداشت. بنابراين معرفي بهترين زندانباني كه بنا بر گزارشات زندانيان و نهادها و فعالان حقوق بشري بهتر و بيشتر به رعايت حقوق زندانيان و كرامت انساني آنها توجه داشته است و اهداي جايزه به آنها ميتواند يكي از اقدامات مفيد در روز جهاني حقوق زنداني باشدو رقابت سازنده اي در ميان زندانبانان براي رعايت حقوق زندانيان ايجاد كند.
5- يكي از مزاياي طرح فوق اين است كه حتي در كشورهاي متهم به نقض حقوق بشر و نيز در جهان سوم چنين پيشنهادي با استقبال دولتها و ملتها روبرو خواهد شد زيرا دولتها با تشويق زندانباناني كه حقوق زندانيان را رعايت ميكنند مخالفت نخواهند كرد و جايزه نه به مخالف حكومت كه به يكي از كارمندان حكومت داده ميشود . مخالفان حكومتها نيز از اينكه زندانبانان حقوقشان را رعايت كنند استقبال مينمايند. دقيقا به همين دليل است كه به محض اعلام اين ايده به صورت خيلي سربسته و كوتاه در ايران برخي از زندانيان سياسي كه داراي محكوميتهاي سنگين هستند با من تماس گرفته و ضمن تقدير از اين پيشنهاد زندانبانهايي را براي مورد تشويق قرار گرفتن نامزد كردند.
6- در اين روز سازمانهاي جهاني حقوق بشر و NGO ها و مطبوعات براي ارائه گزارش از وضع داخلي زندانها بسيج ميشوند و موارد تقض حقوق بشر را وسيعا بيان ميكنند و به اين وسيله كنترل و فشاري را براي رعايت حقوق زندانيان ايجاد مينمايند.
با تشكر
عمادالدين باقي
جناب عمادالدین باقی،
با سلام و دعا ، تبریکات صمیمانه خود را جهت موفقیت در پیش برد حقوق بشر و تقدیر جامعه بین المللی با اهدای جایزه سال ۲۰۰۹ بشما و همچنین آزادی یکی از بستگان شما از زندان ناروا را به جناب عالی تقدیم میدارم.
ضمنا مسائل چندی كه مدتهاست ذهن مرا به خود مشغول داشته مطرح میکنم. مطمئنم كه این مسائل مکررا و به تفصیل در نوشته جات شما و دیگران بر رسی شده است ولی پاسخ مختصر و مفید به انها در اینجا یا مقاله دیگری احتمالا ضرری ندارد.
۱- با جنیان بالفطره كه امیدی به اصلاح انها نیست چه باید کرد؟ پس از چند جرم باید با انها همان کرد كه با دیگران میکنند؟ چرا باید مقتول بقول روزنامه توفیق دستگیر و حق او ضایع و قاتل به امید خلاص بعدی در زندان باشد؟
۲- با مساله حجم زندانها و افزایش روز افزون تعداد زندانیان چه باید کرد ؟ بالاخره روزی خواهد رسید كه جامعه تاب تحمل چنین باری را نخواهد داشت و مجبور به آزادی زودرس زندانیان ، قبل از به نتیجه رسیدن سعی در تربیت و بهبود رفتار انها کرده و خواهد کرد. این دور معیوب و تسلسل را چگونه میتوان اصلاح کرد؟
امیدوارم این سؤالات را حمل بر مخالفت نفرمایید ولی با توجه به خطیر بودن چنین مسائل بسیار مشگل و با بدی اوضاع سیاسی و اقتصادی امروز و آینده قابل پیش بینی دنیا ، راه عملی و نه راه دلخواه حل این مشکلات چیست و پیشگام تحقق حقوق زندانیان در این باره چه پیشنهاد و راه حلی دارد ؟ فراموش نکنیم كه حقوق جامعه و امنیت آن نیز باندازه حقوق زندانیان معتبر است.
پيروز عزيز با سلام
پرسش هاي شما بسيار مهم و ارزشمند هستند. گويند هم سوال از علم خيزد ؛ هم جواب. سوال شما نيز عالمانه بود اما با توجه به اينكه كتاب تازه اي را مدت هاست در دست نگارش دارم و يكي از اهداف آن پاسخ به همين پرسش هاست و به آنها به نحو مبسوطي پرداخته شده است گمان كردم نشر زودهنگام قسمتي از آن ممكن است آسيبي به كتاب بزند زيرا آن را از مجموعه اي منسجم جدا مي كند.
اگر حمل بر بي اعتنايي نشود و اجازه دهيد در آينده نزديك در جوف اين مجموعه به پاسخ ها پرداخته شود.
با تشكر
باقي