عمادالدين باقي، رييس هيات مديرهي انجمن دفاع از حقوق زندانيان امروز بازداشت شد.
صالح نيكبخت با بيان اين مطلب به خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: امروز به همراه موكلم و آقاي مولايي ديگر وكيل اين پرونده براي سومين بار به شعبهي اول بازپرسي معاونت امنيت دادسراي عمومي و انقلاب مراجعه كرديم و بازپرس تحقيقات را از موكل مجددا شروع كردند.
وي خاطرنشان كرد: تبليغ عليه نظام و انتشار اسناد محرمانهي دولتي از طريق همايشها و سخنرانيها از قول زندانيان بندهاي امنيتي اتهاماتي است كه به او تفهيم شده بود.
نيكبخت افزود: موكل بر حسب اعلام خود اين اتهامات را رد كرده و اظهار داشته بود چون انجمن ثبت شده و قانوني بوده فعاليت آن نيز در چارچوب قوانين و مقررات كشور صورت گرفته و هيچ كار غير قانوني انجام ندادهايم و از بازپرس پرونده درخواست كرده بودند مورد يا موارد افشاي اسناد محرمانه و نيز زمان و مكان سخنراني يا همايش را توضيح دهد.
وي افزود: به هر صورت با توجه به عدم حضور ما در جلسهي بازپرسي پس از مدتي موكل با برگ پاينداني (وثيقه) بيرون آمد و ديديم كه بازپرس پرونده براي او قرار وثيقهي 500 ميليون ريالي صادر كرده بود و اتهامات همان بود كه پيش از اين توضيح داده شد.
وي خاطر نشان كرد: چون خانم باقي در دادسرا حضور داشت با عجله بيرون رفته تا وثيقه را تامين كند و بازپرس پرونده هم به ما اعلام كردند چنانچه وثيقه آماده شود او براي اين پرونده آزاد خواهد شد.
وي ادامه داد:بعدا متوجه شديم علاوه بر اين پرونده جديد، به دليل محكوميت يكسالهاي كه در سال 82 از طرف شعبهي شش دادگاه انقلاب به رياست قاضي بابايي صادر شده بود، وي به بايد به زندان برود كه اين محكوميت در ابتدا تعليقي بوده و سپس تعزيري شده بود و ما تصور ميكرديم دادستاني تهران با درخواست تبديل حكم محكوميت به مجازات ديگر موافقت كردهاند كه اين نادرست بود و به همين جهت ماموران اجراي احكام باقي را به مكاني ديگر منتقل كردند.
نيكبخت ابرازعقيده كرد: موكل از زماني كه بعد از تحمل كيفر سه ساله آزاد شده بود در مقالات و نوشتههاي خود و همچنين در انجمن دفاع از حقوق زندانيان به رعايت قوانين و مقررات جاري كشور تاكيد ميكرد.
وي ادامه داد: با اين وجود در طول چهار سال گذشته 23 بار به دادسرا احضار و يا محاكمه شده است و با توجه به اينكه نه امكان كار در كشور را داشت و نه اجازهي انتشار كتابهايش به او داده ميشد عملا به نوعي زنداني بود.
راستش در این مورد (یا مواردی مشابه!) نمی توان نظر داد! فقط باید تاسف خورد و امید داشت!
به آینده ای نا معلوم…