عمادالدین باقیداستان قلم زدنم برای مطبوعات و نشریات مختلف از میانه دهه شصت به اینسو در مقدمه کتاب «بهار رکن چهارم» آمده است و نیازی به تکرارش نیست. اینجا فقط یادی می کنم از جمهوریت.
پس از فضای سنگین کودتا علیه مطبوعات و توقیف های گسترده سال۱۳۷۹ #روزنامه_جمهوریت در اردیبهشت۱۳۸۳ راه اندازی شد. پیش از آن روزنامه شرق به سردبیری #محمد_قوچانی به میدان آمده و با استقبال جامعه روبرو شده بود. به دلایل عدیده ای به این شرط مسئولیت سردبیری را پذیرفتم که فقط شش ماه باشد و شورای سردبیری را تشکیل دادم که پس از جا افتادن روزنامه و صفحاتی که برای اولین بار در مطبوعات طراحی شده بود خودش کار را دنبال کند. صفحه حقوق بشر- صفحه اقوام- صفحه جامعه مدنی. از خردادماه شروع کردیم به انتشار چند پیش شماره و در تیرماه هم انتشار منظم و عمومی را آغاز کردیم، اما فقط دو هفته بعد از انتشار منظم یعنی 28 تیر1383 به دستور #سعید_مرتضوی دادستان وقت، جمهوریت #توقیف شد. داستان توقیف را در جای دیگری خواهم گفت.
تازگی یک فیلم زیرخاکی بلند پیدا کردم از«شب توقیف روزنامه جمهوریت»، شبی که همه در دل، اندوهگین بودند اما به سیما، عادی و حتی به شادی می گذراندند چون امیدشان رفع توقیف بود یا راه اندازی روزنامه ای دیگر. ویدئویی که می بینید سه دقیقه از آن است. مستندساز ارجمندی که زحمت تولید این ویدئو را کشید فروتنانه اجازه نداد نامش اینجا ذکر شود.
برخی کسانی که در این فیلم هستند از ایران مهاجرت کرده اند، برخی دیگر از این جهان مهاجرت کرده و به دیار حق رفته اند و آنها که مانده اند همچنان در مصاف با زندگی، خبر و روزنامه نگاری اند. ممکن است این فیلم برای خیلی از بینندگان جذابیتی نداشته باشد چون برای آنها خاطره ای را تداعی نمی‌کند به همین دلیل عزیزانی گفتند از انتشارش صرفنظر کنم چون شاید برای مخاطبان صفحه ام ملال آور باشد اما این یک مستند و سند تاریخی است که اگر ضبط نشده بود هیچ مستند دیگری از آن شب نداشتیم و دیگر نمی توان عقربه زمان و حوادث را به گذشته بازگرداند و آن لحظات را ضبط و ثبت کرد. عتیقه ها هم فقط برای اهلش رازگشا و جذاب اند.
همچنین برای کسانی که در فیلم هستند، برای ما و برای آنها که با عصر شکوفایی مطبوعات سروکار داشتند یا آشنا هستند شاید یادآور خاطراتی از آن روزها باشد. روزنامه نگارانی که تفاوت چهره آن روزها و امروزشان نشان دهنده غبار گذر زمان است که به چهره ها نشسته، چهره‌های جوان آن روز که گرد سپیدی بر موهای عده ای شان نشسته است.
از روزنامه نگاران جمهوریت: محمد حسن علیپور که هفته نامه پرمخاطب آبان را منتشر می‌کرد و توقیف شد، جواد خرمی مدیر مسئول، خانم ها پروین امامی، مرضیه سلیمانی(همسر مسعود رضوی فقیه) و مریم باقی، روزبه میر ابراهیمی و همسرش سولمازشریف، آرش غفوری، امین بزرگیان، علی مغازه‌ای، ایمان کمالی محسن چنانی. البته آن شب تعدادی از بچه های روزنامه صفحه نداشتند و نیامده بودند و جایشان خالی بود مانند: مهرداد میردامادی، رضا خجسته رحیمی، پیمان هوشمند، علی افصحی(که جزو دبیران بودند)، حسن محدثی، نیاکی.
مهمانان آن شب که در فیلم حضور دارند: مرحوم محمدرضا مقدسیان؛ کارگردان سینمای مستند، محسن عبدالوهاب کارگردان سینمای اجتماعی، منیژه حکمت؛ کارگردان، محمد قوچانی؛ سردبیر وقت روزنامه شرق، محمد عطریانفر از اعضای شورای سیاستگذاری روزنامه شرق، حمید ابک و امیر حسین مهدوی از دبیران تحریریه شرق، مرحوم محمد امیر مظاهری اسپانسر روزنامه شرق، علی خدابخش مسئول مالی و پشتیبانی روزنامه.
