گزیده هایی ازمتن:
*تصویری که حاکمیت از امر به معروف و نهی از منکر در ذهن عامه ساخته تعبیر به مداخله در حریم خصوصی می شود ولی از نظر قرآن امر به معروف و نهی از منکر از جنس دوست داشتن یکدیگر و یک وظیفه همگانی است.
* طبق آیه قران زنان و مردان ولایت مساوی برهم دارند و اینجا مردسالاری وجود ندارد و ولایت انحصاری مردان نفی شده است.
* شیوه درست امر به معروف و نهی از منکر، رعایت حقوق و حدود شهروندان و حریم خصوصی آنها است.
* خشونت به نام امر به معروف و نهی از منکر از اعظم منکرات است.
* الان امربه معروف و نهی از منکر را متوجه حجاب و روزه و امور خصوصی کرده اند در حالی که امام حسین متوجه علما و امرا می کند و اساسا قرائت وفهم دیگری از موضوع دارد.
* توجه داشته باشید که همیشه در کنار حکومت ظلم عده ای ازعلما هم بوده اند که با حضورشان باعث اغوای مردم شده و مشروعیتی برای حکومت دست وپا کرده اند.
* اگر امر به معروف و نهی از منکر درست فهمیده شود شکل مدرن ان رکن چهارم و امنیت نقادی قدرت است. لازمه سوال مردم از صاحبان قدرت امنیت داشتن انهاست. .بهترین راهی که مردم بتوانند حکومت را از تقصیرها و قصورها در حفظ حقوق جامعه باز دارند این است که مردم نترسند
* حفظ حریم خصوصی واجب شرعی و عقلی و حقوق بشری است و تجاوز به حریم خصوصی تجاوز به قانون وشرع و تجاوز به حقوق بشر است امر به معروف و نهی از منکر در شکل کنونی عمدتا از نوع تجاوز به حریم خصوصی است.
* در یک حکومت مبتنی برارزش حق امربه معروف و نهی از منکر مردم حق سرپیچی دارند اما در یک حکومت خودکامه و فاشیستی مردم حق سرپیچی ندارند
* در حکومتی که در قانون اساسی اش مدعی است همه چیز با اتکا به ارای عمومی اداره می شود این حق مردم است که اگر راه های مدنی و قانونی مثل اصل 27 قانون اساسی بسته بود سرپیچی کنند و اگر حکومت با این حق مقابله کرد خودکامه است نه اسلامی و نه دموکراتیک.
مجله هفتگی حریم امام، شماره 384 پنج شنبه 7شهریور1398 ص 10-8
1- این روزها زیاد درباره امر به معروف و نهی از منکر گفته می شود و بعضی ان را دخالت در حریم خصوصی همدیگر می دانند و بعضی ان را تکلیف الهی می شناسند و در خیابان با شهروندان برخورد می کنند. حقیقت مسئله چیست؟
تصویری که حاکمیت از امر به معروف و نهی از منکر در ذهن عامه ساخته تعبیر به مداخله در حریم خصوصی می شود ولی از نظر قرآن امر به معروف و نهی از منکر از جنس دوست داشتن یکدیگر و یک وظیفه همگانی است. افراد بر همدیگر، زنان برمردان و مردان بر زنان. یک حق برای همه است و همه به طور مساوی بر هم ولایت دارند ولایتی فقط در محدوده کمک به تعالی همدیگر و برداشتن بازدارنده ها از سر راه رشد(نهی از منکر) و معرفی و ترغیب به پیش برنده ها( امر به معروف). والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف وینهون عن المنکر (توبه/ آیه71) . کلمه ولایت دو معنا دارد. دوست داشتن و نوعی حکومت داشتن یا حقی برگردن همدیگر داشتن . اینجا به هر دو معنا است و می خواهد نشان دهد این حقی که مردم برگردن هم دارند و به هم امر به معروف و نهی از منکر می کنند از جنس دوستی است. معنای ایه این است: « مردان و زنان با ایمان یار و دوستدار یکدیگرند که امر به معروف ونهی ازمنکر می کنند». جالب اینکه زنان و مردان ولایت مساوی برهم دارند و اینجا مردسالاری وجود ندارد و ولایت انحصاری مردان نفی شده است.
این ولایت اولا بین فردی است نه ولایت حکومتی و ولایت حکومتی هم اگر از حق ولایت فردی سرچشمه بگیرد در این ولایت داشتن به معنی عام، مردم بر حکومت و حکومت هم بر مردم ولایت دارند و باید همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر کنند اما طبق خطبه امام حسین وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نسبت به حکومت سنگین تر است. شیعیان معتقدند امام حسین شهید امر به معروف و نهی ازمنکر بود بنابراین او باید اسوه در این زمینه باشد ولی همانطور که بسیاری از ارزش ها و مفاهیم را وارونه کردند امربه معروف و نهی از منکر را هم وارونه کرده اند. الان امربه معروف و نهی از منکر را متوجه حجاب و روزه و امور خصوصی کرده اند در حالی که امام حسین متوجه علما و امرا می کند و اساسا قرائت وفهم دیگری از موضوع دارد. حکومت معاویه یک حکومت دینی بود و چنان وجهه دینی داشت که توانسته بود مردم را نسبت به امام علی(ع) هم بدبین کند و وقتی امام در محراب شهید شد بگویند مگر علی هم نماز می خواند و یا کاری کرده بود که مردم امام حسن را یاری نکنند و او مجبور به صلح با معاویه شود و امام حسین هم که فرزند پیامبر اسلام بود به نام پیامبر و دین او قربانی شود. امام حسین 2سال پیش از مرگ معاویه در سفر حج خطبه ای خواند که بخش دوم سخنرانی اش دعوت به امر به معروف ونهی از منکر بود. گرچه منظور او حکومت معاویه بود اما چنان کلی گفت که گویی دارد ویژگی هایی همه حکومت های مشابه را برمی شمارد و منشور جهانی امر به معروف و نهی از منکر را بیان می کند و صدها سال بعد هم وقتی شما آن را می خوانید تازگی داشته باشد. این همان شیوه ای است که در علوم اجتماعی انتزاع و تئوریزه کردن واقعیت نامیده می شود. من کاری به سندیت این خطبه ندارم مهم این است که 14 قرن است به عنوان خطبه امام در میان مردم و علما مطرح و زبانزد است و یک آیین کهن را بیان می کند
2- قرائت امام حسین از امر به معروف و نهی از منکر چیست؟.و مهمترین درس هایی که از قیام سید الشهداء علیه السلام در امر و نهی حاکمان زمان و پس از آن می توان آموخت کدام است؟
تمام خطبه مهم است اما من فقط تکه هایی از آن را می گویم چون همه خطبه مفصل است. بخش دوم خطبه امام درباره امر به معروف و نهی منکر نسبت به علما و امرا است ولی ابتدا درباره علما گفته است در حالی که الان گویی علما معصوم اند و مردم نیازمند تذکرواصلاح. امام می فرماید: «انتم ایتها العصابه عصابه بالعلم مشهوره. شمایی که به علم و نیکی و خیرخواهی معروفید و به وسیله خدا در دل مردم مهابتی دارید که شرافتمند از حساب میبرد و ناتوان شما را گرامی میدارد.(یعنی اینها علمایی نیستند که مردم انها را بد می دانند بلکه اشتهار به علم و نیکی دارند).
از نظر امام حسین کسانی هستند که همه اعتبار و ابروی شان را از دین و روحانی بودن گرفته اند اما دین باوران وخداشناسان دیگری را که با نظرات انها موافق نیستند یا معتقدند انها دین را ابزار سیاست و قدرت کرده اند و امام به انها می گوید شما دچار عذاب می شوید چون: لِأَنَّكُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرَامَةِ اللَّهِ مَنْزِلَةً فُضِّلْتُمْ بِهَا وَ مَنْ يُعْرَفُ بِاللَّهِ لَا تُكْرِمُونَ. زیرا شما در سایه ی کرامت و عنایت خدا به مقامی رسیدید، ولی خدا شناسانی را که مروج خداشناسی هستند احترام نمی کنید.
وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَقْرَعُونَ . شما می بینید تعهداتی را که در برابر خدا شده نقض و زیر پا نهاده می شوند ولی نگران نمی شوید در حالیکه بخاطر نقض پیمان های مربوط به پدرانتان برآشفته می شوید.
وَ الْعُمْيُ وَ الْبُكْمُ وَ الزَّمِنُ فِي الْمَدَائِنِ مُهْمَلَةٌ لَا تَرْحَمُونَ وَ لَا فِي مَنْزِلَتِكُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَا مِنْ عَمَلٍ فِيهَا تَعْتِبُونَ وَ بِالادِّهَانِ وَ الْمُصَانَعَةِ عِنْدَ الظَّلَمَةِ تَأْمَنُونَ
شما می بینید کورها و لالها و از کار افتادهها در شهرها رها شدهاند و به انها ترحم نمیکنید و متناسب با مسئولیت خود کاری انجام نمی دهید و به کسانی که در آن راه تلاش میکنند ارجی نمی گذارید و خود به چاپلوسی و سازشکاری با ظالمان آسودهاید ودر کنار صاحبان قدرت احساس امن و آسایش می کنید.
كُلُّ ذَلِكَ مِمَّا أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ النَّهْيِ وَ التَّنَاهِي وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَةً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ
«همه ی اینها سبب باز داشتن یکدیگر از امر به معروف و نهی از منکر است که خدا بدان فرمان داده و شما از آن غفلت می ورزید و شما علما مصیبت بارترین مردم هستید زیرا از مسئولیت عالمانه خود دست شسته اید» و امام در ادامه می گوید: زمام امور باید به دست علمایی باشد که در رعایت حلال و حرام، امین خدا هستند: ذَلِكَ بِأَنَّ مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ
نه اینکه ربا را توجیه کنند و ربوی ترین سیستم بانکی دنیا را که معدن فساد و اختلاس در کشور می شود توجیه نمایند و حساسیت مردم را نسبت به حرام از بین ببرند و نه اینکه در برابر ظلم سکوت کنند ولی اگر یک آبسردکن در یک ایستگاه مترو گذاشته شد که اگر بیماری نیاز داست دچار زحمت و مشقت نشود و یا اگر موی سر زنی دیده شد بلوا کنند، به همین دلیل امام درست در ادامه خطبه می فرماید: فَأَنْتُمْ الْمَسْلُوبُونَ تِلْكَ الْمَنْزِلَةَ وَ مَا سُلِبْتُمْ ذَلِكَ إِلَّا بِتَفَرُّقِكُمْ عَنِ الْحَقِّ. ولی این منزلت و جایگاه از شما سلب شده زیرا از حق جدا شده اید.
اما نکته مهم این است که چرا این عالمان چنین می شوند؟ چون می ترسند. ابتدا می ترسند از اینکه علیه شان شعار داده شود و قدرت روی انها حساس شود و دچار سختی و آزار شوند بعد کم کم می ترسند منافعی را از دست بدهند. در این رابطه مثال ها و مصادیقی فراوان و عجیبی دارم که اگر بگویم شما نمی توانید چاپ کنید ولی امام حسین به این نکته توجه داده اند و می گویند: وَ لَوْ صَبَرْتُمْ عَلَى الْأَذَى وَ تَحَمَّلْتُمُ الْمَئُونَةَ فِي ذَاتِ اللَّهِ كَانَتْ أُمُورُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ تَرِدُ وَ عَنْكُمْ تَصْدُرُ وَ إِلَيْكُمْ تَرْجِعُ وَ لَكِنَّكُمْ مَكَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِكُمْ وَ أَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِي أَيْدِيهِمْ
« و اگر بر رنج ها و آزارها شکیبا بودید و در راه خدا هزینه دادن ها را تحمل میکردید، زمام امور به شما سپرده میشد و از جانب شما به جریان میافتاد و به شما برمیگشت؛ ولی شما ظالمان را در جای خودتان نشاندید و امور دین خدا را به آنان سپردید».
چرا؟ بخاطر ترس و فرار شما از مرگ و کشته شدن و خوش بودن و دلبستگی شما به زندگی ناپایدار دنیا. سَلَّطَهُمْ عَلَى ذَلِكَ فِرَارُكُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَ إِعْجَابُكُمْ بِالْحَيَاةِ الَّتِي هِيَ مُفَارِقَتُكُمْ.
توجه داشته باشید که همیشه در کنار حکومت ظلم عده ای ازعلما هم بوده اند که با حضورشان باعث اغوای مردم شده و مشروعیتی برای حکومت دست وپا کرده اند. به قرون وسطی و نقش کلیسا درتوجیه قدرت نگاه کنید و به دوره صفویه و ستایشگری برخی از علمای ارجمند نسبت به انان نگاه کنید. حتی در دوره پهلوی روحانیون زیادی در کنار حکومت بودند و وقتی شاه به زیارت امام رضا و یا حضرت شاهچراغ می رفت برای دستبوسی صف می کشیدند. حضور روحانیون در حکومت با وجود اینکه اقلیتی از روحانیت را تشکیل می دهند اما چون قدرت را در دست دارند بیشتر دیده می شوند و همین ها به قول امام حسین در همین خطبه:« فَأَسْلَمْتُمُ الضُّعَفَاءَ فِي أَيْدِيهِمْ» مردم ناتوان را به دست این ستمگران داده اند.
امام دراین خطبه می گویند: فَمِنْ بَيْنِ مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ وَ بَيْنِ مُسْتَضْعَفٍ عَلَى مَعِيشَتِهِ مَغْلُوبٍ يَتَقَلَّبُونَ فِي الْمُلْكِ بِآرَائِهِمْ وَ يَسْتَشْعِرُونَ الْخِزْيَ بِأَهْوَائِهِمْ
یعنی : که برخی را برده و مقهور خود ساختند و برخی را ناتوان و مغلوب زندگی روزمره کردند. در امور مملکت خودکامگی میکنند و با هوسرانی خویش ننگ و خواری پدید میآورند.
فِي كُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرِهِ خَطِيبٌ يَصْقَعُ فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَةٌ وَ أَيْدِيهِمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ لَا يَدْفَعُونَ يَدَ لَامِسٍ فَمِنْ بَيْنِ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ ذِي سَطْوَةٍ عَلَى الضَّعَفَةِ شَدِيدٍ
«خاک وطن زیر پایشان پراکنده و دستشان در آن گشاده است و مردم بنده ی ایشانند و قدرت دفاع از خود ندارند. در هر شهری خطیبی سخنور بر منبر دارند که به سود آنان سخن میگوید، سرتاسر کشور اسلامی بیپناه مانده ولی اینان دستشان در همه جای آن باز است و مردم چون بندگان آنهایند (مردمی) که و قدرت دفاع از خود ندارند و یک حاکم کینه ورز زورگو و بدخواه است، و حاکم دیگر، ناتوان ها را می کوبد و به آنها قلدری و سخت گیری و تندخویی می کند».
در دیدگاه امام حسین چنین کسانی حتی اگر در ظاهر خداپرست هم باشند ودین لقلقه زبان شان باشد اما:« مُطَاعٍ لَا يَعْرِفُ الْمُبْدِئَ وَ الْمُعِيدَ» فرمانروایی مسلّط است که نه خدا را می شناسد و نه روز رستاخیز را.
اما به دلیل اینکه کسانی که از امر به معروف و نهی از منکر در برابر عالمان دین و حاکمان سخن می گویند متهم به این می شوند که سودای قدرت دارند و می خواهند انها را خراب کنند تا خودشان به قدرت برسند و یا اینکه اسم و رسمی در کنند تا گرین کارت بگیرند و خلاصه دنبال منافع هستند، امام در پایان خطبه اش سخنی می فرماید که هم دفع کننده این اتهامات است و هم فلسفه حرکت خود و امر به معروف و نهی از منکر را بیان می کند: اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاساً مِن فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنُرِيَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ.
«خدایا! تو میدانی که آنچه از ما سرزد، برای رقابت در به دست آوردن قدرت سیاسی و فرمانروایی و نیز دسترسی به ثروت و نعمت دنیا نبود، بلکه از آن روست که نشانههای آیین تو را بنمایانیم ودر سرزمین های تو اصلاحات و ابادانی آوریم و بندگان ستمدیده تو را امنیت بخشیده و اسوده و برخوردار از حقوق شان بگردانیم».
این قرائت از امر به معروف و نهی از منکر کجا و انچه به نام ان انجام می شود کجا.
3- حالا با توجه به قرائتی از امر به معروف و نهی از منکر که از امام حسین گفتید به نظر شما عالی ترین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه کدام است؟
عالی ترین مرتبه، عمل است. باید با عمل نیک، مردم را به امر نیک دعوت و از امر زشت بازداشت. امام علی می گوید:« اصلح المسی بحسن فعالک و دل علی الخیر بجمیل مقالک». ترجمه دقیق رویات این است « گفتارنیک و کردار نیک». می گوید بدکاران را با عمل نیک خود اصلاح کن و همچنین اگر کسی به تو بدی کرد با خوبی او را اصلاح کن و با سخن زیبا و گوارا افراد را به امر خیر راهنمایی کن. از امام صادق هم روایت شده است كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ».
نمی شود افرادی عمل نیک نداشته باشند، خودشان فاسد باشند و از بیت المال اختلاس کنند اما از مردم بخواهند دزدی نکنند و حقوق همدیکر را مراعات کنند. نمی شود خودشان در رفاه باشند و از مردم تقوا و تحمل بخواهند. خود امام حسین در همان خطبه می گوید: و ذلک ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر دعاء الی الاسلام مع رد المظالم و مخالفه الظالم و قسمه الفیء و العنائم و اخذ الصدقات من مواضعها و وضعها فی حقه.
«امربه معروف ونهی ازمنکردعوت به اسلام است. با بازگرداندن حقوق ستمدیدگان و مخالفت با ستمگر، و قسمت کردن ثروتهای عمومی و غنیمت هاو گرفتن مالیات ها از آنچه باید گرفته شود و پرداخت به موارد حقیقی اش»
4- لازمه سوال مردم از کارگزاران و حاکمان و امر و نهی آنان چیست؟
اگر امر به معروف و نهی از منکر درست فهمیده شود شکل مدرن ان رکن چهارم و امنیت نقادی قدرت است. لازمه سوال مردم از صاحبان قدرت امنیت داشتن انهاست. .بهترین راهی که مردم بتوانند حکومت را از تقصیرها و قصورها در حفظ حقوق جامعه باز دارند این است که مردم نترسند اما نترسیدن مردم هم راهکار دارد نه اینکه انها را به دست درنده بدهیم و بگوییم نترسید. باید اهرم های ایجاد ارعاب و محدودیت یعنی اهرم های قدرت مهار شوند. اگر این اهرم ها در دست شخص یا قوه ای غیرپاسخگو باشد بدون شک هزینه نقادی قدرت و امر به معروف و نهی از منکر نسبت به حکومت را انقدر بالا می برد که عملا منتفی شود و به قول امام علی در نامه به امام حسن «لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ أَشْرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ» اگر امر به معروف و نهی از منکر تعطیل شود اشرار بر شما مردم مسلط می شوند. از طرف دیگر وقتی امکان نقادی قدرت سلب شود امکان نظارت و دخالت قدرت در زندگی مردم هم افزایش می یابد.
5- شیوه مطلوب امر ونهی در یک جامعه مدنی چیست چالش ها و آسیب های آن کدام است؟
شیوه درست امر به معروف و نهی از منکر، رعایت حقوق و حدود شهروندان و حریم خصوصی آنها است. امر به معروفی که از رهگذر نقض این حقوق انجام شود خودش منکر است. خشونت به نام امر به معروف و نهی از منکر از اعظم منکرات است. شما درباره این شیوه امر به معروف و نهی از منکر حکومتی توسط کسانی که متکی به قدرت هستند ظاهر قضیه را می بینید اما اگر بتوانیم پرونده هایی را که در این رابطه وجود دارد باز کنیم، پرونده هایی از هول و هراس ها و بیماری های ناشی از آن، سقط جنین و تنش های خانوادگی و غیره را باز کرد و آنگاه می توان به ابعاد این شیوه امر به معروف و نهی از منکرپی برد. همین الان پرونده ای داریم که سال ها پیش بر اثر امر به معروف و نهی از منکر قتلی رخ داده و هنوز پرونده در جریان است. در این چندسال اخیر هم چند مورد ان رسانه ای شده است. امر به معروف و نهی از منکر در حقیقت ابزار مشروع مردم در برابر حکومت است، آنچه که امروزه در قالب حق آزادی بیان، رسانه های ازاد و رکن چهارم و این قبیل تبلور پیدا کرده تا بتواند این حق را تضمین کند اما وارونه شدن آن در جامعه ما موجب شده است که امر به معروف و نهی از منکر به ابزار حکومت علیه شهروندان تبدیل شود، حریم خصوصی موردچالش قرار گیرد. حفظ حریم خصوصی واجب شرعی و عقلی و حقوق بشری است و تجاوز به حریم خصوصی تجاوز به قانون وشرع و تجاوز به حقوق بشر است امر به معروف و نهی از منکر در شکل کنونی عمدتا از نوع تجاوز به حریم خصوصی است.
6- آیا مردم حق دارند هنگام مشاهده تخلفات حاکمان از حکومت سرپیچی کنند؟
بستگی دارد در چه نوع حکومتی باشد. در یک حکومت دموکراتیک حق مردم است. در یک حکومت مبتنی برارزش حق امربه معروف و نهی از منکر هم حق مردم است چنانکه ایت الله منتظری در کتاب دراسات که در دهه60 خیلی مورد استقبال بود و رئیس جمهور وقت ایت الله خامنه ای به ان جایزه بهترین کتاب را داد گفته اند که مردم حق سرپیچی دارند اما در یک حکومت خودکامه و فاشیستی مردم حق سرپیچی ندارند
در حکومتی که در قانون اساسی اش مدعی است همه چیز با اتکا به ارای عمومی اداره می شود این حق مردم است که اگر راه های مدنی و قانونی مثل اصل 27 قانون اساسی بسته بود سرپیچی کنند و اگر حکومت با این حق مقابله کرد خودکامه است نه اسلامی و نه دموکراتیک.