سرمقاله روزنامه سازندگی شنبه ۲۰ بهمن۱۴۰
(برخی کلمات به خاطر مصلحت روزنامه حذف و فرستاده شد اما در اینجا کامل میآید)
چهارشنبه ۱۰ بهمن اتاقی در کلاب هاوس برای بررسی جدیدترین حکم آقای #مصطفی_تاجزاده تشکیل شد سخنان زیر در این رابطه ارائه شد اما به دلیل قطعی های مکرر اینترنتی بسیاری از آنها از سوی مخاطبان شنیده نشد که متن آن در زیر میآید.
درباره موضوع برنامه ابتدا یک مقدمه سپس چند نکته را با رعایت محدودیت وقت بیان می کنم..
مقدمه
یکی از مشکلات جدی ما به عنوان مدافع حقوق بشر این است که وقتی از یک یا بعضی زندانیان نام می بریم متهم به تبعیض می شویم در حالی که به یک کنشگر سیاسی اعتراض نمی شود چون از نظر همه بدیهی است که یک فعال سیاسی از اعضای گروه و جریان خودش دفاع می کند ولی به ما می گویند چرا فقط از همفکران خود نام می برید(در حالی که همه همفکر من نیستند) یکی می گوید چرا از آقایان #میرحسین_موسوی و #مهدی_کروبی که همفکران تان هستند نام نبردید؟ یکی از موضع مدافع نظام می گوید: چرا خواستار آزادی مجرمین می شوید؟ یکی اعتراض می کند که: چرا خواستار آزادی آنها که بخاطر اقدام مسلحانه یا حمایت از براندازی زندانی هستند نمی شوید؟
از منظر حقوق بشری و دفاع از حقوق زندانیان هیچ تمایزی میان افراد نیست ولی بلحاظ شخصیتی و فکری و اجتماعی و نوع اتهام و…حتما آنها با همدیگر فرق دارند.
رویه من این است که حتی الامکان در مورد کسانی که از پروندهشان اطلاع دارم صحبت کنم و اینکه ما باید حرف حقوقی بزنیم و چارچوب های قانونی را رعایت کنیم. قبل از انقلاب هم میان دو نوع “مبارزه ایدئولوژیک و انقلابی” با “مبارزه حقوقی” تفاوت وجود داشت. گرچه گروه اول ظاهرا برنده شد ولی گذر زمان نشان داد حق با گروه دوم بود و گروه اول زیان به بار آورد.
ممکن است کسی بگوید من براندازم و اصلا نه نظام و نه قوانینش را قبول ندارم. ما نمی توانیم از او بخواهیم مثل ما فکر کند ولی او هم نمی تواند از ما بخواهد که مانند او باشیم. وقتی ما برای دفاع از متهمان و کمک به نجات انها به قوانین کشور استناد می کنیم و اصلا می گوییم این حکومت است که قانون خود را زیر پا گذاشته چطور می توانیم در کار حقوق بشری به زبانی غیر از قانون حرف بزنیم؟
انتقادی که مطرح می کنند درباره کسانی که جز نام بردنکاری نمی کنند شاید(تاکید می کنم: شاید) موضوعیت داشته باشد ولی فقط نام بردن ملاک نیست. درباره برخی از کسانی که نام نبرده ام و به ما مراجعه داشته اند فعالیت های حقوقی و عملی بیشتری از آنها که نام برده ام انجام شده و می شود. همچنین یکبار از چند نفر نام می بریم و یکبار هم از چند نفر دیگر. فارغ از اینکه افراد نامبرده، ابداً از یک جریان نیستند و غیر از اینکه با همدیگر اختلاف نظرات جدی دارند و من هم با بعضی از آنها اختلاف نظر دارم.
اگر هیچ اسمی نبریم و فقط کلی بگوییم ” #آزادی_زندانیان”، عدهای میگویند حرف کلی زدن را همه بلدند چرا اسم نمیبرید؟
اگر بخواهیم اسم همه را ببریم باید یک لیست ۱۰۰ یا ۲۰۰ نفره بیاوریم که در یک مصاحبه یا حتی مقاله مستهجن و غیر متعارف است و خواهند گفت اصلاً این مصاحبه و مقاله و یادداشت نیست. عرف این است که چند نمونه شاخص را ذکر کنند و این بیشتر یک بیانیه است.
اگر هم ۱۰۰ نفر را اسم ببریم حتماً چند نفر دیگر در تهران و شهرستان ها پیدا خواهند شد که ما از زندانی بودن شان خبر نداریم، بعد خواهند گفت وقتی این تعداد را میشناختید حتما بقیه را هم میشناختید و تعمد داشتید سانسور کنید و هدف تان حذف یک عده بوده.
به هر حال هر کاری بکنیم و هر حرفی بزنیم عدهای ایراد دیگری خواهند گرفت.
و اما درباره اقای تاج زاده که این اتاق درباره او است و آرزو دارم هرچه زودتر ایشان و همه زندانیان وجدان آزاد شوند:
بحث جزئی در مورد پرونده ایشان را به نوشته دیگری برای مطبوعات موکول میکنم و فعلا چند نکته را عرض می کنم:
۱ – در کشور ما ۴۰ سال طول کشید تا #قانون_جرم_سیاسی را تصویب کنند و تا قبل از آن برای اینکه زیر بار پذیرفتن جرم سیاسی نروند به عناوین و اتهامات سیاسی، عنوان امنیتی دادند و بعد به استناد همین عنوان جعلی و خودساخته همواره میگفتند ما اساساً زندانی سیاسی نداریم و با این حرف به شعور عامه توهین میکردند و گویی شعور عامه تشخیص اینکه چه رفتاری سیاسی است و چه رفتاری سیاسی نیست را نمیدهد.
بعد از اینکه قانون جرم سیاسی تصویب شد باز هم به گونهای رفتار میکنند که گویی این قانون هیچ مصداقی در ایران ندارد و اصلاً یک قانون بلا موضوع است. کسی نیست بپرسد اگر بلا موضوع بود اصلاً چرا قانونش به وجود آمد؟ و از زمان تصویب فقط یک نفر آن هم مرحوم #نعمت_احمدی در یک موضوع پیش پا افتاده به اتهام سیاسی محاکمه شد.
۲- مسئله مهم دیگر این است که جرم یعنی ارتکاب عملی که وجدان عمومی را جریحهدار کند. آزادی بیان و نقد اشخاص و نهادها، مطلقاً مصداق جرم نیست چه رسد که جرم سیاسی باشد.
آیا تا به حال مسئولان قضایی و امنیتی موضوع را بررسی کرده اند که چرا هر کس به زندان میرود به جای اینکه بیاعتبار شود تبدیل به فردی معتبر میشود و حتی افرادی پیدا می شوند که از همین موضوع سوء استفاده میکنند برای کسب وجاهت و اعتبار؟
من از آمریکا و اروپا که مطبوعات میتوانند کاریکاتور رهبران شان و حتی شخصیت های مقدس شان را بکشند و مورد بیرحمانهترین نقدها قرار بدهند مثال نمیزنم که تصور غرب زدگی پیش آید (که این هم خودش یک بیماری شده که هر حرف درستی را با برچسب غربزدگی لوث کنند). از اینکه در امریکا حزب کمونیست، کتاب و مقاله در اثبات لزوم سرنگونی منتشر می کند و آزادانه چاپ می شود و در ایران برای مبارزه با امریکا همان کتاب ها را ترجمه و منتشر می کنند ولی در آمریکا کسی بخاطر انتشار این مطالب به جرم براندازی دستگیر نمی شود، نمی گویم بلکه همین افراد در تمام انتخابات ها شرکت می کنند و نامزد معرفی می کنند و همیشه آنقدر کم رای می آورند که حتی در خبرها هم شما نمی شنوید.
من از کشوری مثل #هندوستان مثال میزنم که تنوع قومی و مذهبی و تضادهای داخلیاش بسیار بیش از ما است، فقر وسیع وجود دارد و جمعیت اش هم بیش از ۱۶ برابر ماست و خطر همسایگان هم تهدیدش میکند اما شما یک صدم انتقاداتی که به رییس جمهور و رهبرانش در مطبوعات میشود را نمیتوانید نسبت به رهبری و دیگر مسئولان کشور خودمان داشته باشید. آزادی و دموکراسی در یک کشور آسیایی مانند هندوستان با ویژگیهایی که گفتم بینظیر است.
البته جای تاسف دارد که بگوییم بنیانگذاران قانون اساسی ما هم همین ایده آلها را داشتند
در مذاکرات خبرگان درباره اصل ۲۴ پیرامون آزادی بیان، #شهید_باهنر به عنوان رئیس کمیسیون بررسی این اصل گزارشی میدهد. #دکتر_بهشتی به ایشان میگوید آقای باهنر یک کلام جواب بدهید آیا کسی میتواند کتاب بنویسد در رد سیستم جمهوری اسلامی؟( این عین تعبیر شهید بهشتی است). شهید باهنر پاسخ میدهد نه تنها، آزادی بیان این است که میتوانند کتاب در رد سیستم جمهوری اسلامی بنویسند حتی در رد عقاید دینی هم میتوانند بنویسند و آنچه جرم است اقدام عملی است و خبرگان قانون اساسی به این خوانش از آزادی بیان رای مثبت دادند.
عجیب اینکه در رای دادگاه اقای تاجزاده حرف اصلی این است که او خواستار اصلاح ساختاری نظام است. این کجا و آنچه واضعان قانون اساسی گفته آند کجا؟
امروز وضعیت ما هیچ نسبتی با ایدهآلهای آنان ندارد اگر مذاکرات خبرگان قانون اساسی را مورد توجه قرار دهیم اساساً باید اتهاماتی مانند تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت کشور از قانون حذف شود یا تعریف مجدد بشود.
۳- معیار مجرمانه بودن یک فعل، صدق عنوان کذب، افترا و توهین است و سخنان و مواضع آقای تاجزاده و ضیا نبوی بلحاظ سیاسی ممکن است گزنده باشد ولی بلحاظ حقوقی هیچیک از سخنان شان مصداق توهین، افترا و اکاذیب نیست.
۴- از دوم خرداد به بعد که برنامه برخورد با منتقدین و مخالفان قانونی کلید خورد، دو اتهامی که در صدها پرونده علیه مخالفین مطرح شده “#تبلیغ_علیه_نظام” و “#اجتماع_و_تبانی_برای_برهم_زدن_امنیت” است.
در صدها لایحه حقوقی و مقاله در مطبوعات این اتهامات و نسبت دادن آنها به بسیاری از متهمان مورد نقدها و نقضهای حقوقی جدی، علمی و اصولی قرار گرفته اما هیچگاه به آنها توجه نشده مگر در تعداد اندکی از پروندهها در مرحله تجدید نظر یا #دیوانعالی_کشور در شعبات مستقل با قضاتی قانونگرا.
در حکومت بدون توجه به اینکه جمع این محکومیتها هزاران سال حبس ناحق میشود به این نقدهای حقوقی التفات نکردند که نتیجهاش نه فقط آسیب دیدن متهمان وخانواده های شان، بلکه آسیب دیدن جامعه و خود حکومت هم شده است و حتی باعث شده است گاهی بعضی از افراد که واقعاً مرتکب جرم شدهاند نیز از نظر جامعه به حکم آنها به دیده دیگری نگریسته شود.
آنقدر این دو اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت کشور در مورد منتقدان تکرار شده که همه،حتی خود متولیان حکومتی هم دیگر به آن اعتماد ندارند و در وجدان خودشان میدانند این عناوین مورد استفاده ابزاری قرار گرفته اند.
اتهام افرادی مانند #علیرضا_بهشتی و #تاجزاده و #سعید_مدنی و #ضیا_نبوی و #احمدرضا_حائری و #محمد_نجفی و #هاشم_خواستار و #بهاره_هدایت و #فاطمه_سپهری و دهها نفر دیگر هم از همین قبیل است. ممکن است از لحاظ سیاسی با آنها موافق نباشید اما اینجا بحث من صرفاً حقوقی است. البته ادبیات اقای #ابوالفضل_قدیانی و اقای #محمد_نوری_زاد را حقوقی نمی دانم ولی طبق دیدگاه واضعان قانون اساسی نمی توان انها را بخاطر نظرات شان زندانی کرد.
فارغ از اینکه از نظر اسناد بین المللی، سالمندان را زندان نمی کنند و در قوانین ایران هم عدم تحمل کیفر می دهند کما اینکه برای اقای قدیانی چنین کردند ولی واقعا اگر اینها بیرون از زندان بودند و مانند قبل همان بیانیه های تند را می دادند چه خطری موجودیت شما را تهدید می کرد؟. اتفاقا زندانی کردن شان برای شما خطر است.
۵- اصلاً درمورد برخی زندانیان اگر بخواهیم از منظر خودتان هم نگاه کنیم و فرض کنیم فعل مجرمانه رخ داده باشد ولی هیچ تناسبی بین جرم و مجازات وجود ندارد. در دنیایی که بسیاری از کشورها برای قتل ۲۰ و ۲۲ سال مجازات حبس صادر میکنند اینکه کسی ۹ سال یا ۱۰ سال عمرش را به خاطر انتقاد به مسئولان نظام یا خود نظام در زندان به سر ببرد هیچ تناسبی ندارد و ظالمانه است.
۶- متاسفانه در سیستم امنیتی و قضایی قاعده اخلاقی و عقلانی و حقوقی و شرعی “الاَهَمّ، فَالاَهَمّ” جایی ندارد چون اگر فرض کنید از دیدگاه آنان هم عمل مجرمانهای رخ داده باشد(که در اغلب موارد از نظر من چنین نیست)، بررسی اینکه آیا رفتار با متهمانی که وجاهت اجتماعی دارند و در جامعه به هیچ وجه شائبه فساد مالی و اخلاقی در موردشان هم مطرح نیست اگر موجب آسیب رساندن به اعتبار نهادهای قضایی و امنیتی و اعتبار قانون بشود این قاعده اقتضا میکند به خاطر حفظ آن اعتبارها و سرمایه اجتماعی نظام، انعطاف نسبت به آنها صورت بگیرد.
من به عنوان یک مدافع حقوق بشر، معیارم فقط رعایت حقوق بشر و شهروندی است و اینکه نظام سیاسی چه باشد و چه کسانی حاکم باشند و به عبارت دقیقتر اینکه چه کاری به نفع یا به ضرر نظام است برایم فرع بر مسئله حقوق بشر است اما میخواهم بگویم که حتی از دید کسی که ۱۰۰ درصد همین نظام موجود را قبول دارد آیا عقلایی است که حیثیت و اعتبار یک نظام را با برخورد با چند منتقد سیاسی تاخت بزنند و نتیجهاش بشود فرسایش سرمایه اجتماعی نظام؟ که در آخرین انتخابات به رغم بسیج گسترده تمام نیروهای حکومت و حتی اصلاح طلبان به زحمت نزدیک به ۴۰ درصد شرکت کردند و بیش از نیمی از این ۴۰ درصد هم جزو ناراضیانی بودند که به امید اصلاح و جلوگیری از خشونت و جنگ و با اکراه در انتخابات شرکت کردند و این مسئله را تمام مسئولان کشور فهمیدند و حتی در خلال سخنان رهبری هم اشارهای به آن شد.
۷- در پایان یادی میکنم از مرحوم استاد عالیقدر آیت الله منتظری. زمانی که ایشان قائم مقام رهبری بودند کسانی که به ایشان انتقاد میکردند را بیشتر مورد توجه و التفات قرار میداد آنها را دعوت میکرد، سخن شان را میشنید و حتی در مورد کسی مانند مرحوم #شیخ_جعفر_محمودی که انتقادات تندی را می نوشت و برایشان میفرستاد حکم مسئولیت هم صادر کرد. اگر مسئولان کنونی نظام در مورد منتقدین به ویژه منتقدین شناخته شده، ریشهدار و معتقد و باورمند به قانون، به جای مکافات و مجازات، آنها را صدا میکردند، حرفشان را میشنیدند و اگر پاسخی به انتقادات داشتند، پاسخ میدادند، هم برای شخصیت و موقعیت اجتماعی خودشان خوب بود هم در تاریخ ثبت میشد و هم از حجم منازعات میکاست.
تقاضای من این است که فرصت ها را غنیمت بشمردید و با ازادی زندانیان به مناسبت ۲۲ بهمن و فرصت های گوناگونی که وجود دارد، راه را برای التیام زخم ها و کاهش تضادها باز کنید و همبستگی ملی را در برابر تهدیدات بیرونی و درونی و در برابر واگرایی ها و از دست دادن نسل جدید و سقوط پی درپی ارزش ها و هنجارها… تقویت کنید. بعضیها ممکن است این حرف را تعبیر به التماس کردن کنند اما برای مشکل گشایی از زندانیان و آزادی آنها ما حاضریم التماس هم بکنیم.
حقوق بشر فقط سیاست نیست، رفع فقر و بی مسکنی و موانع آموزش و آلودگی هوا و بحران آب هم بخش مهمی از حقوق بشر است و برای رفع آنها نیاز به همبستگی داریم و آزادی این زندانیها راهیست برای تقویت همبستگی.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
برخی از نظرات در کانال تلگرام ( در اینستاگرام و ایکس هم نظراتی درج شده است)
m3: وقتی میگن حرف های ایشون(رهبر ج.ا) ارزش طلا دارد. دیروز یکی چند کلمه سخنرانی کرد کل قیمت دلار و سکه رکورد تاریخ را شکست تا کور شوند آن ها که چشم ندارند ما به قله رسیده ایم یک یاحسین دیگر دلار ۱۰۰تومانی مبارک باشه.
شب عید دل مردم را شاد کردند. روز عید هم قیمت بنزین را ببینید. حالا فکر میکنید تو سخنرانی شب عید. امسال چه نامی میگذارد. حضرت عباسی آن روز که سلطان سکه را اعدام کردن سکه ۴ملیون بود. تو ۱۸ساعت ۵ملیون و نیم بالا رفته حالا سلطان سکه کی هست. عزیز تو این شرایط بحرانی کل کسانی که میخواهند گفت و گوی ملی انجام دهند. ۵درصد ماجرا نیستند واقعا این موضوع در حد جوک نیست؟
M3 : عزیز نباید پاک میکردید. خواهش میکنم نظر ایشون را مجددا بگذارید.
fatemeh kamali:
آقای محترم اینجا محیط بحثهای حقوق بشری اجتماعی با چهارچوبی روشن است و محیط تبلیغات و کارزارهای مبارزاتی گروههای سرنگونی طلب نیست. صاحب کانال تلگرام بارها گفته است که کنشگر حقوق بشری است نه کنشگر سیاسی و برای کار حقوق بشری خود هر هزینه ای را هم حاضر است بپردازد. اعضای محترم اخلاقا باید حدود و مسئولیت های مربوط به این کانال را رعایت کنند و تبلیغات و مبارزات خود را در جای دیگری انجام دهند.
M3:
عزیز اولین و مهمترین موضوع حقوق بشر فقر میباشد؟
انسان گرسنه به هیچ موضوعی توجه نمیکند؟
Mojib Mojibi مجید کشانی:
در تایید فرمایش حضرت عالی
جناب باقی بسیار هوشمندانه بدون وارد شدن به حواشی
بحث حقوق بشر را پیش می برند
بجا سکوت می کنند و بجا نادیده می گیرند
و بجا جوابی در خور به مطالب دوستان می گذارند
Hamed Mohamadi:
استدلالی کاملا منطقی و دلسوزانه
Khalil Nabhani:
جناب نوری زاد که از هر بلا بدور باد
بعد از کودتای ۸۸ بی نهایت نامه به رهبرش که امیدش بود نوشت تا از او در مقام رهبر نقش پدری مهربان و رئوف بازی کند، اما نتیجه عکس داد.
Siamak Ebr:
جناب باقی عزیز با این نقدهای اصولی و منطقی که به سیستم بیمار قضایی کشور دارید مطمئنا شما نیز نمینوانید ۱۰۰ در صد نظام را قبول داشته باشید انچنانکه خود فرمودید .
نزهت گنجه ای:
واقعا شترسواری که دولا دولا نمیشه همه حرکتهای صنفی این حاکمیت هم ضدبشره متاسفانه
M3:
فردا ۲۲بهمن است.به این مقدار راضی نباشید. من شمارا به بالای مقام انسانیت میرسانم. دلار ۹۲تومان سکه ۷۹تومان. همیشه وقتی مطلبی مینوشتم.۱۰ها علی اکبر علی اصغر به من حمله میکردند. فکر کنم دارند خودشان گرم میکنند. برای راهپیمایی ۲۲بهمن مبارک باشه.
Shahriar Afshar:
درود طرح مباحث سیاسی فقط در زمان انتخابات و تشویق مردم به رای دادن است؟
جناب باقی ممنون میشوم بفرمایید که با عدم تحقق وعدههای مسعود پزشکیان بخصوص سخنرانی رهبری و عدم مذاکره با آمریکا، نظرتون چیست؟
استعفای ایشان یا ادامه ریاست؟
M3:
جناب آقای باقی عزیز. خواهشا شما هم مثل اندکی اصلاحطلب باشرف اطلاعیه در مورد اقایان موسوی و کروبی وخانم رهنورد اعلام فرمائید.چه خانواده هائی بخاطر فقر از هم میپاشند. تکلیف این بچه ها چی میشه. کجایند فعالان حقوق بشر؟
مسئول این فاجعه چه کسی هست؟ چرا اعتراض نمیکنید؟ واقعا نمیدانید چند ماه دیگه چه بلائی سر مردم این سرزمین میافتد؟
میدانم اگر اسم ببرم یا بیشتر بنویسم ؟ احتمالا پاک میکنید؟ چه زمانی میخواهید ورود کنید؟
mohsen محسن وزیری:
دراین مملکت برای من عامی عوام بعداز۵۰سال تقلا وتلاش اینرا بهم فهماندند برای کسب یه زندگی معمولی باید هزینه های سنگین داد
حالا وای به روزگار ان افراد شاخصی که برای عدالت وآزادی قلم میزنند وناله سرمیدهند
شاید باید این گفته ان بزرگوار را قاب کرد وبالا ی طاقچه گذاشت که مردن وکشته شدن درکسب ازادی وعدالت دراین مملکت سعادت می خواد انهاییکه جیغ میزنند ودرتاریکی فریاد میکشند ادم این راه نیستند
حسن طیبی دره شوری:
درود مطلب طولانی جناب باقی را کامل خواندم. چه فایده دارد این مطالبی که هیچ گونه اهمیتی. برای بالا دستی ها نداشته ندارد کدام قانون ما کامل اجرا شده.
که قانونم وکالت اجرا بشود. ..امروز اکثر وکلا جرات نمی کنند از کسی سیاسی هست دفاع کنند چون خودشان به مشکل بر می خوردند. ..قاضی هم هرجور صلاح بداند حکم صادر میکند. اکثر قضات از وکلا نفرت دارند
علیرضا:
من دیرزمانی دوستدار افرادی مانند شما و سایر اصلاح طلبان و پیگیر مطالب آنها در مطبوعات دوم خردادی بودم
البته که با دوم خرداد در زمینه آزادی بیان فصل جدیدی در کشور باز شد. اما اصلاح طلبان هم اشتباههای بزرگی داشتند
تندروی کردند یک دفعه می خواستند این کشور را به سطح فرانسه برسانند چقدر هاشمی را کوبیدند و بعد گفتند بزرگترین اشتباه ما طرد هاشمی بود. در ۸۸ که واقعا خراب کردند. من خودم آن روزها خیلی عصبانی بودم.
اما با فرو نشستن غبار امروز میبینم که واقعا هیچ شاهدی بر آن ادعای بزرگ نداشتند و کشور را تا مرز یک جنگ داخلی پیش بردند
درباره انتقاد به مسولان هم که محدودیتی در کار نیست و از بعد دوم خرداد نسبت به دولتها و روسای دیگر قوا هر روزه در مطبوعات انتقاداتی اعم از منصفانه و غیر آن وارد میشود. می ماند رهبری که هنوز اسما انتقاد از او برای نظام قابل تحمل نیست
اما رسماً این کار جریان دارد و از دوم خرداد به بعد هم باب شد.
خوب یادم هست که اصطلاح طلبان اول کلمه معظم را حذف کردند و بعد هم کافی بود که آقای خامنهای حرفی بزند و سخنی بگوید
فردا تمام روزنامههای اصلاحطلب در نقد و رد تلویحی آن می نوشتند و ما هم لذت می بردیم. الان هم که در یوتیوب و دیگر پیام رسانها بازار نقد رهبری از منظرهای مختلف و متعدد خیلی داغ است. نصیری اکبرنژاد مطهرنیا قادری حائری و ۰۰۰۰
به گمانم خود ایشان هم در باز شدن این فضا چنان چه شهاب الدین حایری از دهنش پرید نقش مستقیم دارد
پس اسم نقد رهبری ممنوع است ولی رسمش جاریست. هنوز هم به اندیشههای آزادی خواهانه امثال شما دلبستگی دارم و از خواندن این نوشتار لذت بردم و حرفی در مقابل آن واقعا ندارم. اما بیش از آن به آقای خامنهای اعتماد دارم چون کشور را از گرداب ۸۸ نجات داد. روی تقویت بنیه دفاعی کشور با کمترین هزینه مالی ایستاد. آمریکا را به خوبی قبل از برجام و جنگ غزه و قتل عام پنجاه هزار و قطع عضو و مجروحیت چندصدهزار انسان شناخت