برابری حقوقی غیر مسلمانان در ایران؟
تاریخ و تبار روشنفکری دینی، نقد روشنفکری دینی و مزیت پژوهشگری بر روشنفکری در گفتگو با مجله خاطرات سیاسی
*جریان روشنفکری دینی هرچند بیش از یکصد سال سابقه دارد اما از وقتیکه در این دهههای اخیر مثلاً از دهه 70 به بعد در ایران مساوی شد با یک جمع و جریان خاص، سرنوشتی شبیه سرنوشت اصلاحطلبی پیدا کرد
* چرا امروز بهراحتی شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» سر داده می شود؟
* چرا جامعه به همان اندازهای که از اصلاحطلبی عدول می کند، از روشنفکری دینی عدول می کند؟
*در مورد حقوق بهاییان آیت الله منتظری به این نظر رسید که بهایی هم بهعنوان یک شهروند همان حقی را دارد که غیر بهایی دارد... آقای منتظری این فتوا را داد نه به خاطر این که یک پوزیشن روشنفکرانه است بلکه به دلیل اینکه با ادله اصولی و فقهی به این نظر رسیده بود.
*این شکاف عمیق پر ناشدنی که بین سنّت و مدرنیته قائلاند شکافی کاملاً جعلی و کاذب است؛
* روشنفکران ما روش شان به استحسان بیشتر شباهت دارد.
* روشنفکر دینی دغدغه رأی دارد، رأی مردم، نگاه مردم، قضاوت مردم، چون خودش هم نقش خطیب را دارد برایش مهم است که چگونه قضاوت شود. روشنفکر دینی برایش رأی مردم مهم است؛ ولی یک پژوهشگر دینی دغدغهاش رأی مردم نیست، او استانداردهایی علمی دارد و دغدغهاش «حقیقت» است؛ چه جامعه قبول داشته باشد چه قبول نداشته باشد. اینجا که بحث انتخابات نیست بحث علم است. اگر شما بتوانید همراه با پژوهشگریِ دینی، استانداردهای علمی را رعایت کنید یعنی مسأله¬تان «حقیقت» است ولواینکه خشنودی و رضایت عامه مردم در آن نباشد. بله اگر جامعه هم به آن اقبال نشان بدهد، نورٌعلی نور می شود؛ اما اگر رأی جامعه با این نباشد دلیلی بر بطلانش نیست.
*برخی همهچیز را در دوگانه طباطبایی، سروش تحلیل می کنند و فکر می کنند که این احتمالا یا باید سروشیست باشد یا طباطباییست باشد، چون دوگانههای بستهای برای خودشان اعتبار می کنند و می خواهند همهچیز را در این دوگانهها بفهمند؛ پس دچار بدفهمی می شوند
بهشت پیشکش، دوزخ را خاموش کنید
آمار تفکیکی ۲۱۳۲۵۵ شهید جنگ تحمیلی و یک سرقت ادبی
وعده خشونت های مذهبی بیشتر
شرط های وحدت زایی مناسک محرم
عصرمداحان (مداحی در چرخه تحولات اجتماعی)
در این نوشتار، نیم نگاهی به تاریخچه و معنای مداحی، اوجگیری آن پس از انقلاب 1357 و دلایل این اوجگیری، پیدایی ادبیات سخیف و سبک های مبتذل مداحی و اعتراضاتی که از سوی مراجع دینی و سیاسی رخ داده تا مسائلی چون فساد و جاسوسی که به برخی از آنها نسبت داده شده و سرانجام نوزایی در مداحی مورد بحث قرار گرفته اند.برخی فقرات نوشته را که بخاطر ملاحظاتی مانند کمبود فضای روزنامه و... حذف کرده بودم درون کروشه گذاشته ام.
عمادالدین باقی
اصلاح باید از زندان آغاز شود
در گفتگو با نشریه حریم: لزوم و شرایط امر به معروف و نهی از منکر حاکمان
گزیده هایی ازمتن:
*تصویری که حاکمیت از امر به معروف و نهی از منکر در ذهن عامه ساخته تعبیر به مداخله در حریم خصوصی می شود ولی از نظر قرآن امر به معروف و نهی از منکر از جنس دوست داشتن یکدیگر و یک وظیفه همگانی است.
* طبق آیه قران زنان و مردان ولایت مساوی برهم دارند و اینجا مردسالاری وجود ندارد و ولایت انحصاری مردان نفی شده است.
* شیوه درست امر به معروف و نهی از منکر، رعایت حقوق و حدود شهروندان و حریم خصوصی آنها است.
* خشونت به نام امر به معروف و نهی از منکر از اعظم منکرات است.
* الان امربه معروف و نهی از منکر را متوجه حجاب و روزه و امور خصوصی کرده اند در حالی که امام حسین متوجه علما و امرا می کند و اساسا قرائت وفهم دیگری از موضوع دارد.
* توجه داشته باشید که همیشه در کنار حکومت ظلم عده ای ازعلما هم بوده اند که با حضورشان باعث اغوای مردم شده و مشروعیتی برای حکومت دست وپا کرده اند.
* اگر امر به معروف و نهی از منکر درست فهمیده شود شکل مدرن ان رکن چهارم و امنیت نقادی قدرت است. لازمه سوال مردم از صاحبان قدرت امنیت داشتن انهاست. .بهترین راهی که مردم بتوانند حکومت را از تقصیرها و قصورها در حفظ حقوق جامعه باز دارند این است که مردم نترسند
* حفظ حریم خصوصی واجب شرعی و عقلی و حقوق بشری است و تجاوز به حریم خصوصی تجاوز به قانون وشرع و تجاوز به حقوق بشر است امر به معروف و نهی از منکر در شکل کنونی عمدتا از نوع تجاوز به حریم خصوصی است.
* در یک حکومت مبتنی برارزش حق امربه معروف و نهی از منکر مردم حق سرپیچی دارند اما در یک حکومت خودکامه و فاشیستی مردم حق سرپیچی ندارند
* در حکومتی که در قانون اساسی اش مدعی است همه چیز با اتکا به ارای عمومی اداره می شود این حق مردم است که اگر راه های مدنی و قانونی مثل اصل 27 قانون اساسی بسته بود سرپیچی کنند و اگر حکومت با این حق مقابله کرد خودکامه است نه اسلامی و نه دموکراتیک.