«نه» به خریدن حریصانه
عمادالدین باقی
بطور کلی روش های اجتماعی مقابله با تدابیر سیاسی و اقتصادی روشی مدنی و کارآمد است و تمرین این روش برای پیشبرد اهداف اجتماعی و ملی حرکتی ضروری و کم هزینه و پرمنفعت است. این روش تازگی ندارد. در دنیا کمپین های نخریدن، پیشینه زیادی دارد. در ایران نیز واپسین تجربه یک کمپین موفق، کمپین سه سال پیش برای نخریدن خودرو بود که مسئولان دولتی و مافیای خود را به تکاپو انداخت.«نافرمانی مدنی» بیان تئوریزه شده همین روش است که برای نخستین بار توسط «دیوید ثارو» اندیشمند آمریکایی تبیین شد.
کمپین تازه «نخریدن»، موافقان و مخالفانی دارد و هر کدام دلایل خودشان را دارند اما نکته مدنظر نگارنده این است که این کمپین، ماهیت اعتراضی نسبت به سردمداران اقتصادی و سیاسی دارد. گویی خریدن و نخریدن ازسوی معترضان، رفتاری فی نفسه و در هر صورت، درست در برابر یک امر نادرست است. در این دیدگاه انگار همیشه مردم درست رفتار می کنند و دیگران نادرست. این تقسیم بندی دیو و فرشته واقعی نیست. همان کسانی که مورد اعتراص قرار گرفته اند نیز خودشان بخشی از مردم هستند. مردم هم باید نقد شوند و به همین دلیل نگارنده، کمپین نخریدن را از زاویه دیگری مورد حمایت قرار می دهد، از زاویه نقد اجتماعی.
در اینکه مافیای خودرو و انحصارات غذایی و دارویی در عمل نشان داده اند که به منافع ملی و همنوع توجهی ندارند و در اینکه با یک درصد گران شدن کالاها در شرایطی که درآمدها ثابت است، قدرت خرید مردم کاسته می شود، تردیدی نیست. در همین یکماه اخیر مردم ایران با افزایش 30درصدی بهای برخی کالاها گویی ناگهان و بدون آگاهی و انتخاب خودشان، سی درصد فقیر شده اند و انحصارات دولتی و غیر دولتی دست در جیب مردم برده و ناگهان از قدرت آنها برداشت کرده اند. اما یکی از دلایل موفقیت این انحصارات و رانت خواران، خود مردم و رفتار انها است. کافی است رفتار مردم ژاپن پس ازسونامی 2011 را بنگرید که مایه اعجاب جهانیان شد. با وجود سونامی و زمین لرزه ای که ویرانی گسترده در پی داشت و میلیون ها نفر از آب و برق محروم شدند و سه راکتور هسته ای منفجر شد اما صفی وجود نداشت وکمبودی دیده نشد. مردم به فروشگاه ها رفته و بدون حرص زدن فقط به اندازه نیاز همان روز خرید می کردند. جو روانی و پُر استرسی که تعادل بازار را بهم می زند و همه اقتصاددانان و مدیران را ناکام می سازد وجود نداشت. اما روحیه رایج در جامعه ما باعث شده است که سیاست سازان جهانی هم روی آن برنامه ریزی کنند. وقتی دستگاه های سیاست گذاری کشورهای رقیب، این روحیه مردم را شناختند می توانند بدون شلیک یک گلوله و فقط با جنگ روانی آن را به زانو در آورند. برای مثال کافی است با تردیدهایی مبنی بر اینکه در موعد سه ماهه تمدید تحریم ها آیا ترامپ تعلیق تحریم ها را امضا می کند یا خیر، اقتصاد کشوری را دوسال در حالت تعلیق نگه داشت. وقتی شایعه تحریم می آید ناگهان هجوم برای خرید ارز و سکه و کالاهای دیگر بازار را بهم می ریزد. این تنش ها به همین جا ختم نمی شوند و ذخیره کالا هم بر آن افزوده می شود و ناگهان بازار با کمبود عرضه و فزونی تقاضا مواجه می گردد.
کمپین نخریدن از این زاویه که نوعی تمرین تغییر رفتار مردم باشد نیز درخور ارجگذاری و پشتیبانی است. یعنی به جای حرص زدن در خرید، اقدام به نخریدن کردن. پشتیبانی از کمپین از این زاویه ماهیت دوگانه اعتراضی و اصلاحی دارد، هم نسبت به مدیران و هم نسبت به خود مردم. پس کمپین نخریدن را همراهی می کنیم.
روزنامه سازندگی، ش92 چهارشنبه30خرداد1397 ص3 یادداشت را با این تیتر و زیر تیتر(تمرین تغییر رفتار مردم: همراهی با کمپینِ نخریدن،ماهیت اعتراضی و اصلاحی دارد) منتشر کرده است.
کانال گفتارهای باقی https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi