صاعقه مرگ دکترسیدامامی در زندان
یکشنبه22بهمن96ساعت 3بامداد در خبرها تیتری دیدم که چون صاعقه بود. دلم ریخت. باورش دشوار بود. «پرفسور کاووس سید امامی استاد علوم سیاسی دارفانی را وداع گفت. بی شک ایشان یکی از اساتید بزرگ علوم سیاسی و استاد روش شناسی در علم سیاست و جامعه شناسی بودند». بی درنگ در گروه تلگرامی جامعه شناسی دین پرسیدم:« این خبر صحت دارد؟». اما پاسخ ها در آن هنگام نیمه شب مانند ضربات متعدد بر مغزم فرود می آمد.«بله.متاسفانه ایشون هم در زندان مورد خودکشی واقع شدن». فکر کردم این جمله یک مزاح تلخ است دوباره پرسیدم:«دکتر سید امامی عضو گروه جامعه شناسی دین؟ مگر ایشان زندان بودند؟ چرا؟ به چه دلیل؟ چرا هیچ جا خبری از زندانی بودن ایشان نیامده است؟ حتی در گروه جامعه شناسی دین».
جواب دادند: «ایشون عضو یک ان جی اوی محیط زیستی بودن که چند روز پیش همه اعضاش به جرم جاسوسی دستگیر شده بودن». در شگفت بودم و دوباره نوشتم: «اعصاب من بهم ریخته. باور کردنی نیست؟ جاسوسی چیه؟ اونکه هیچ سمت دولتی نداشت و دسترسی به اطلاعاتی نداشته که جاسوسی کند. اسم N.GO چی بوده؟»
اما هیچ چاره ای جز باور دردناک این خبر وجود نداشت. خبری که در هر کجای دنیای پیشرفته باشد دولتی را ساقط می کند. من هیچ اطلاعی از پرونده ندارم اما معتقدم بدتر از مرگ او اتهام جاسوسی است. باور نمی کنم و اقرار بدون حضور وکیل متهم در بازداشتگاه هایی که هیچ خاطره خوبی از آن ندارم را فاقد ارزش می دانم. زنجیره مرگ های در زندان هم باور کردن هر خبری را سخت می کند. سال ها با هم عضو شورای مدیریت گروه دین انجمن جامعه شناسی ایران بودیم. انسانی بود با وقار، دانشمند و یک شخص علمی بود و سیاست ورز نبود، به همین دلیل نه در احزاب که در کنار تدریس در دانشگاه در انجمن جامعه شناسی ایران و نیز یک انجمن محیط زیستی همکاری می کرد. او چه اطلاعاتی داشت که «جاسوسی در قالب اجرای پروژههای علمی و محیطزیستی» به او بچسبد؟ حتی به کسانی که دسترسی به اسناد دولتی دارند هم نمی توان به سادگی چنین اتهامی را نسبت داد که در اینصورت همه دست اندرکاران حکومتی در معرض اتهام و ناامنی خواهند بود چه رسد به یک استاد دانشگاه. جامعه مدنی و جامعه علمی کشور در برابر این فاجعه باید تا روشن شدن همه ابعاد ماجرا از اتهام جاسوسی تا مرگ در زندان پیگیر موضوع باشند. دستگاه های ذیربط هم موظف به اقناع افکار عمومی اند.
خبرهای مرگ در زندان همواره دردناک بوده اند و این یکی دردناک تر. وقتی این خبر را شنیدم احساس گناه کردم زیرا بخاطر جلوگیری از سوء استفاده آنانکه که دشمن ایران و منافع ملی اند از افشای بدرفتاریی که در دوران بازداشت متحمل شده بودم خویشتنداری کردم و اگر همه بازگو می کردیم معلوم می شد چرا در زندان ها این فجایع رخ می دهند.
همزمانی مرگ اندوهبار یک شخصیت فرزانه و بیگناه در زندان با روز پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز چهلمین سالگرد آن رخدادی نمادین و پرمعناست. به خانواده دکتر سیدامامی، بازماندگان و دوستان و همکارانش این اندوه گران را تسلیت می گویم. روانش شاد
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi