پشت دیوار زندان چه می گذرد؟
گزارش ویژه
پشت دیوار زندان چه می گذرد؟
عمادالدین باقی در گفتگو با آسمان از تجربه خود و شرایط عمومی زندان های ایران می گوید
بهراد مهرجو
آسمان شماره12 شنبه30 اردیبهشت91 ص75-72
بهراد مهرجو
روي صندلي نشسته ، بخشي از موهاي سرش سفيد شده و آرام حرف مي زند. لحن صدايش پس از آخرين حمله پانیک که در زندان به او دست داد قدري متفاوت از گذشته شده است. سال ها در کانون اخباري قرار داشته که از زندان ها به گوش او مي رسيده است. سال 1357 در سن جوانی به همراه گروهي از انقلابيون زندان اوين را فتح کرده بودند و مدتي بعد خود به عنوان زنداني در همان محل محبوس شده بودند. تصوير قدم زدن در خيابان هاي زندان اوين در سال 1357وسال های 79 و پس از آن در ذهن او نقش بسته است. مجله اي امريکايي نیویورک تایمز که روی سایت شخصی او مشاهده می شود سال ها قبل در تفسيرحال او چنين نوشته بود:« هنگامي که سال 57 در زندان اوين قدم مي زد شايد تصور نمي کرد روزي خود زنداني اين زندان باشد.» لبخندي نرم روي صورتش مي نشاند و خاطراتش را يکي يکي مرور مي کند. تلخ ترين ولي در ذهن او اتفاقي است که گريه را به چشمانش آورد:« يک خانمي به انجمن آمد. گفت شوهرش وامي گرفته و پس از عدم پرداخت بخشي از آن به زندان رفته است. اين وام را کسي ضمانت کرده بود. ضامن از مبلغ 400 هزار توماني وام، صد هزار تومان را برداشته بود.» دستي به موهاي سرش مي کشد. هنوز هم هنگام بيان خاطره صدايش مي لرزد:« شوهر آن خانم برای یک هفته بازداشت شده وبه زندان افتاده بود اما در همان سه چهار روز اول از طبقه سوم تخت افتاد و ضربه مغزی شد و به کوما رفت. ماجراي هايی هم در اين بين اتفاق افتاد. خلاصه ما چند هفته کارها را دنبال مي کرديم تا طریق قضایی شرايط آزادي آن بنده خدا مهيا شود. يک روز کارها نهايي شد. با خوشحالي از انجمن به همسر آن زنداني زنگ زدم و گفتم خداروشکر مشکل حل شد و بزودي همسرشما آزاد مي شوند. خانم تشکر کرد و گفت بسيار ممنون ولي ديگر نيازي نيست. شوهرم برای همیشه آزاد شد» او فوت کرده بود. از شنیدن این خبر شوکه شده بغض امانش نداده و با صداي بلند گريه کرده است. همان زمان گزارشی از این ماجرا و نقد و تحلیل آن را در روزنامه انتشار داد که مورد توجه آیت الله شاهرودی رئیس قوه قضاییه قرار گرفت. سال ها از آن ماجرا مي گذرد ولي عمادالدين باقي رئيس سابق انجمن دفاع از حقوق زندانیان همچنان تحت فشارهاي ناشي از دريافت خبرهاي ناگوار از زندان ها باقي مانده است. او مي گويد:« صبح از ساعت 9 به دفتر کانون مي رفتم و گاهی تا ساعت 9 شب آنجا بودم. بعد به خانه مي آمدم و تا اذان صبح به کارهاي شخصي و نوشتن مقالات و کتاب هایم رسيدگي مي کردم. بعدها يکبار در زنداني که همين اواخر رفته بودم دچار حمله شديد عصبي شدم. بعد از بررسی های وسیع پزشکی تازه مشخص شد بخش مهمي از دلايل زمینه ای اين مریضی آوار خبرهاي ناگواري بوده است که هر روز به ما مي رسيده و دوره طولانی سلول انفرادی آن را حاد و خطرناک کرده بود. انجمن دفاع از حقوق زندانیان که دارای پروانه رسمی بود محلي بود که عده ای از انسان های دلسوز و وکلای موجه در آن داوطلبانه فعالیت می کردند ولی فقط تمام آدم هايي که گرفتاري داشتند به آن رجوع مي کردند و از گرفتارهاي خودشان مي گفتند. تلخ ترين خبرها در آنجا به ما مي رسيد...» صدايش آرام تر مي شود. او خاطرات خوشي هم از تلاش براي کمک به زندانيان در ذهن دارد از ماجرای برخی زندانيانی که در آستانه اعدام بودند با تلاش هایی که انجام شد از مرگ رهایی یافتند سخن گفت.
انجمن پس از اتفاقات سال 88 پلمپ شد. هنگامي که ساختمان انجمن براي هميشه مهر و موم مي شد، عمادالدين باقي خود در يکي از سلول هاي زندان اوين حضور داشت. زنداني که به گفته رئيس سازمان زندان ها تنها يک درصد زنداني امنيتي در خود جايي داده است. همان ساختمان پهناوري که بخش مهمي از 270 هزار زنداني ايران را در خود جايي داده است. زندان هاي ايران به گفته باز هم همان رئيس سازمان زندان ها به بازاريان کشور هم براي تهيه غذاي مهمانانشان بدهکار شده اند. هر زنداني روزانه 5000 هزار تومان هزينه روي دست دستگاه قضايي کشور مي گذارد. همين محاسبات نشان مي دهد روزانه 5 ميليارد تومان هزينه تنها براي تهيه غذايي تمامي زندانيان کشور هزينه مي شود. مسولان سازمان زندان ها تاييد کرده اند 70 درصد زندانيان ايراني در فقر شديد به سر مي برند. اسماعيلي رئيس سازمان زندان ها هم در اين مورد مي گويد:« من ادعا ميكنم خانواده زندانيان نيازمند مصداق عيني مساكين هستند چون مسكين از نظر نياز عقبتر از نيازمند است. اگر سرپرست خانوار زندان نميرفت، آنها فقير بودند حال آنكه سرپرست به زندان رفته از فقير هم فقيرتر شده و مسكين هستند. زنداني كه در جرايم موادمخدر و سرقت به زندان افتاده بدون شك از قشر نيازمند است. به طوري كه آمارها نشان ميدهد حداقل 70 درصد جامعه آماري زندانيان جزو خانوادههاي فقير و مسكين هستند. در حالي كه دين ما گفته بايد به مساكين توجه كنيم و اگر كسي و مسلماني به مساكين توجه نكند بايد در ديندارياش شك كرد. اگر خانواده زندانيان حمايت نشوند فردا آنها هم به جرگه بدهكاران اضافه شده و شايد خودشان اموال ما را سرقت كنند. ساخت 47 بازداشتگاه موقت در سراسر كشور در دستور كار سازمان زندانها قرار گرفته است و در صورت تامين اعتبارات لازم تا سه سال آينده مجموع 47 بازداشتگاه موقت در كشور به بهرهبرداري ميرسد.» در همين زندان هاي فقير نشين به گفته نیره اخوان بیطرف عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس «حتي جاي سوزن انداختن هم نيست.» او روايتي تلخ از زندان ها ارائه مي دهد که پيش تر معاون قوه قضاييه هم آن را تاييد کرده بود. او اعلام کرده بود:« خوابيدن زنداني ها کف زمين، بدون پتو و چندين نفر در يک سلول و موارد اينگونه در زندان ها طبيعي شده است.». تعداد زنانیان در آخرین روزهای رزیم گذشته 37 هزار نفر بود و اکنون 250 هزار نفر است. یعنی جمعیت دو برابر اما زندانیان نزدیک 7 برابر شده اند. امین حسین رحیمی سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی هم تاييد مي کند که شرايط عمومي زندان هاي کشور چندان مساعد نيست. او مي گويد:« در مورد افزایش زندانیان هم باید بگویم که جمعیت کشورمان از 30 سال پیش تا کنون 2 برابر شده است و زندانها همان زندانهای 30 تا 40 سال پیش است که در این میان چند ساختمان از این زندانها که در سطح شهر تهران بود نیز تخریب شد و یا تبدیل به مکانهای فرهنگی شد و ما جایگزین آن ساختمانها برای زندانیان ساختمان دیگری نساختیم . در واقع زندانیان را به زندانهای دیگر منتقل کردیم که جمعیت را در آن زندانهای به خصوص دو برابرکرد و یا در آن زندانها جای سوزن انداختن نبود . پس با توجه به افزونی جمعیت و نیز به طبع آن افزایش جرائم نیاز به ساخت زندانهای جدید است و بازسازی زندانهای قدیمی که از استاندارد لازم برخوردار باشند.» شرايط نامطلوب زندان هاي کشور بارها به مسولان عالي رتبه هشدار داده شده است. گزارش هاي پراکنده از زندان هاي کشور نشان مي دهد مديران دولتي هم از اوضاع نه چندان مطلوب زندان ها اطلاع دارند. رئيس سازمان زندان ها اعتقاد دارد تا زماني که بودجه عمومي زندان ها افزايش پيدا نکند زندان هاي کشور به همين شکل باقي خواهند ماند. نمايندگان مجلس هم در بازديدهاي پراکنده خود اخباري نامطلوب از زندان ها اعلام مي کنند. نماينده سابق استان البرز در مجلس طي گزارشي در مورد وضعيت زندان هاي اين استان اعلام کرده بود:« محدودیتها و موانعی همچون ناکافی بودن بودجه و اعتبارات ،تراکم بیش از حد جمعیت کیفری در سطح زندانها ،مشکلات عدیده زندانیان همچون فقر ، کم سوادی ،عدم جایگاه و منزلت اجتماعی مناسب سنگر بانان عرصه زندانبانی و اصلاح و تربیت و در معرض آسیب قرارگرفتن نسبت به سایر مشاغل ،وجود دارد.»
زندان هاي کرج پس از تبديل شدن به استان البرز به شکل جدي خواهان خروج زندانيان امنيتي انتقالي از تهران شده بودند. عمادالدين باقي دراين مورد مي گويد:« درشرايطي که استان البرز تشکيل شد، انتقال زندانيان از تهران به زندان هاي اين استان یا نگهداری زندانیانی که از قبل به آنجا منتقل شده بودند غيرقانوني است. زنداني اگر از شهر یا حوزه قضایی خود به حوزه قضایی ديگری منتقل شود خودش یک مجازات مستقل است و برای مثال در صورتي که زنداني از تهران به کرج برود بايد در حکم او عنوان تبعيد هم قيد شود. ولي اين اتفاق در مورد عده ای از زندانیان رخ نداده و مسولان استان البرز خواهان انتقال زندانيان به تهران شده بودند و حتی یکی از آنها گفت البرز تبعیدگاه نیست» زندان رجايي شهر کرج به عنوان يکي از شاخص ترين زندان هاي کشور پس اززندان اوين تهران شناخته مي شود. بخشي از يک درصد زنداني امنيتي کشور هم در اين زندان نگهداري مي شوند.
براساس گفته هاي مديرکل زندان هاي استان البرز بيش از 15 هزار زنداني بايد از استان البرز به تهران منتقل مي شدند. برخي از گزارش هاي غيررسمي نشان مي دهد بخشي از انتقال صورت گرفته است. سايت خبرآن لاين چندي پيش در گزارشي اعلام کرد 6 هزار زنداني از استان البرز به تهران منتقل شده اند. مدیر کل زندانهای استان البرز به همين سايت خبري گفته است: «تاکنون بیش از شش هزارنفر بادر نظر گرفتن تمامی مسائل امنیتی از زندانهای استان البرز به زندان تهران بزرگ، جابجا شده اند و تا آخر سال انتقال بخش دیگری از زندانیان به آن مرکز، انجام خواهد شد.» زندانيان محبوس در استان البرز به چهار زندان بزرگ تهران منتقل مي شوند. اوين با پذيرش 6 هزار زنداني، بازداشتگاه خیابان وزراء که در اختیار نیروی انتظامی قرار دارد و یک بازداشتگاه کوچک با ظرفیت 150 نفر در داخل شهر به همراه زندان قرچک ورامين با ظرفيت 15 هزار نفر شاخص ترين محل نگهداري زندانيان در تهران است.
بخش مهمي از زندانيان زندان ورامين به زنان اختصاص دارد.در اردیبهشت 1390 باقی در زندان اوین دیده بود که حدود 500- 600 زن زندانی را با چندین اتوبوس که در محوطه اوین قطار شده بودند در چند روز متوالی به زندان قرچک بردند وبه جای آنها زندانیان رجایی شهر را آوردند اما می گوید در آن زمان حدود 17 زندانی زن با اتهام سیاسی امنیتی در اوین ماندند و همراه آن زنان منتقل نشدند که یک مساعدت به خود و خانواده های شان بود. بخش زنان زندان اوين به صورت غيررسمي تعطيل شده است ولي همچنان هزينه هاي زندان بزرگ اوين تکاپوي نياز زندان را نمي دهد. رايزني رئيس سازمان زندان ها براي دريافت بودجه بيشتر هم با استناد به شرايط خاص همين زندان صورت مي گيرد. خبرهاي رسمي نشان مي دهد بودجه سازمان زندان ها سال گذشته 60 درصد و امسال بيش از 200 درصد افزايش داشته است. بودجه سازمان زندان ها سال گذشته عدد 146 میلیارد و 217 میلیون و 100 هزار تومان بود و در لایحه بودجه امسال به 435 میلیارد و 964 میلیون و 900 هزار تومان رسیده است که نشان دهنده رشد 198 درصدی بودجه این سازمان است. همچنین در لایحه بودجه سال 91 جمع هزینه های سازمان زندان ها که در قانون بودجه سال 90 برابر 88 میلیارد و 902 میلیون و 900 هزار تومان در نظر گرفته شده، امسال با رشدی 252 درصدی به 313 میلیارد و 164 میلیون و 900 هزار تومان رسیده است. جمعيت زندانيان کشور بيش از دو برابر شده است و آمارهاي رسمي نشان مي دهد پرونده هاي قضايي ثبت شده در دستگاه قضايي هم رشد 21 درصدي را تجربه کرده است. غضنفرآبادي نماينده کميسيون مجلس در گفت وگويي با روزنامه اعتماد در مورد افزايش اين بودجه چنين گفته بود:« با توجه به وضع بسيار نامناسب زندان ها كه عمدتا از سوي همه سازمان هاي مربوطه عنوان مي شد، پيشنهادهايي از سوي اين سازمان ارائه شد و بودجه آن به تصويب رسيد. تعداد زندانيان در كشور بسيار بيشتر از فضاي زندان هاست به طوري كه در بعضي زندان ها بيش از سه برابر ظرفيت آن زندان، زنداني وجود دارد.قانون جديد در تصويب بودجه بررسي نشده است و اين بودجه صرفا به دليل نياز سازمان زندان ها براي ساخت زندان هاي جديد در نظر گرفته شد.» در صورتي که بودجه کافي در اختيار سازمان زندان ها قرار گيرد، براساس اعلام رئيس سازمان تنها بخشي از بدهکاري هاي اين نهاد پرداخته مي شود و شرايط زندان ها امکان بهبود چنداني ندارد. سايت رسمي سازمان زندان ها از ارائه انواع آمارهاي بازسازي و تکميلي در مورد زندان ها خودداري مي کند. بخش هاي آماري اين سايت به صورت کامل خالي باقي مانده است. آمار دقيقي هم از زندان هاي کشور حداقل در سايت رسمي سازمان زندان ها وجود ندارد. تنها اظهار نظر شخصي برخي زندانيان، وکلاي مدافع آنان و نمايندگان مجلس در مورد فضاي عمومي زندان ها قابل استناد است. یونس موسوی نماینده مردم فیروز آباد چندي پيش اعلام کرده بود:«آن قدر در زندان ها مشکل هست که به هر دو نفر یک پتو می رسد.» يک زنداني چندي پيش در مورد شرايط زندان بوکان گفته بود:« سرانه اين زندان براي هرزنداني روزانه 500 تومان بود...ظرفيت زندان 4 يا 5 برابر استاندارها بود... کيفيت غذايي زندان بسيار پايين بود و گاهي در برنج ها کرم پيدا مي شد.» گفته هاي افرادي مانند او هيچگاه از سوي سازمان زندان ها مورد تکذيب قرار نگرفت.
يک زنداني زندان لاکان رشت هم در ادامه اين گلايه ها اعلام کرده بود در يک سلول دو متري ده نفر زنداني حضور دارند و در همين سلول تنها يک تخت خواب سه طبقه قرار داده شده است. تخت خواب سه نفره خاطره عماالدين باقي را در ذهن او زنده مي سازد. او روزي به دليل سقوط يک زنداني از تخت خوابي مشابه زندان لاکان ساعت ها اشک ريخته بود. عمادالدين پس از تحمل سال ها زندان به دستور پزشکان بايد از تهران پر از آلودگی هوا و تنش و ترافیک خارج شود تا ديگر حتي از دور هم تصوير ديوارهاي سيماني اوين در چشمانش ننشيند. زنداني که شهردار تهران قصد دارد آن را به پارک تبديل کند.