دموکراسی ها با هم نمی جنگند(درباب بایکوت روزجهانی دموکراسی)
دموکراسی ها با هم نمی جنگند
درباب بایکوت روزجهانی دموکراسی
روزنامه اعتماد ملی شنبه 14 دی1387- ویژه نامه هفتگی ضمیمه روزنامه ص4
روز جهانی زن ، روز جهانی کودک ، روز جهانی توالت و دهها مناسبت دیگر را در تقویم سال مشاهده می کنیم .نامگذاری روزها شاید از آن رو که وافر شده ،اهمیت و بکارت خود را از دست داده باشد و چون عرضه کالایی بسیار شد ،توجه بایسته ای را بر نمی انگیزد اما برخی موضوعات ذاتا از چنان جایگاهی برخوردارند که نامگذاری روزی بدان موضوع ، مشمول ارزان شدن کالا در صورت عرضه زیاد نمی شوند . بسیاری از این مناسبت ها محصول بحث ها و پیکارهایی است که از قرن نوردهم یا بیستم آغاز شده اند اما موضوع دموکراسی که از 3هزار سال پیش نیز در میان فیلسوفان و سیاستمداران مطرح بوده است و افلاطون و ارسطو نیز در آثار خویش به اندیشه های پیشینیان خود ارجاع داده اند روزی را به خود اختصاص نداده بود . در واقع قدیمی ترین موضوع و مسئله حقوق بشری جزو آخرین و جدیدترین نامگذاری ها شده است . سال گذشته در 8 نوامبر 2007 (17 آبان 86 ) سازمان ملل 15 سپتامبر(25 شهریور) را به عنوان روز جهانی دموکراسی نامید و در همین رابطه از اعضای سازمان ملل، سازمان ها،سازمان های غیردولتی و افراد دعوت کرد تا بطور شایسته این روز را گرامی داشته و به ارتقای آگاهی عمومی کمک نمایند. . سازمان ملل همچنین دولت های عضو را دعوت کرد تا از این بابت اطمینان یابد که به نمایندگان پارلمانی و سازمان های جامعه مدنی این فرصت داده می شود تا آنها نیز در برگزاری هر چه بهتر و بیشتر این مراسم دخیل باشند. در بیانیه سازمان ملل آمده است : « دموکراسی ارزشی جهان شمول مبتنی بر اراده آزاد مردمان در تعیین نظام های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خودشان و مشارکت کامل آنها در تمام جوانب زندگی است...از آنجا که دموکراسی ها دارای ویژگی های مشترک هستند، هیچ مدل واحدی از دموکراسی وجود ندارد و اینکه دموکراسی به هیچ کشور و منطقه ای تعلق ندارد ، چنانکه این نشانه مثبتی است که سازمان ملل بر اهمیت روز جهانی دموکراسی صحه گذارده است اما تاکید بر این خالی از لطف نیست که صرف ارتقای دموکراسی کافی نیست بلکه بحث، ارزیابی و کشف حوزه های دموکراسی نیز حیاتی است . همچنین مهم است که سازمان های جامعه مدنی مسئولیت و وظیفه تاثیرگذاری بر برنامه کاری روز جهانی دموکراسی را به عهده گیرند و تضمین نمایند که این مباحث بازتاب دهنده موضوعات مربوط به بخشهای مختلف جامعه است، بخش هایی مثل مردمان حاشیه نشین و فقیر. بنابراین ما از همه شمایی که در این روز جهانی دموکراسی مشارکت کرده اید به اصرار می خواهیم که اقدام کنید و از دولت خود بخواهید که این روز را در تقویم کاری خود مشخص سازد و مشارکت سازمان های جامعه مدنی در این فرایند را تضمین کند» .
پانزدهم سپتامبر سال جاری 2008م-1387 ش ،نخستین روز بین المللی مردمسالاری بود که در محمع عمومی سازمان ملل گرامی داشته شد و دبیرکل نیز به همین مناسبت به سخنرانی پرداخت . نکات مهم و بل شگفت انگیزی در این رابطه وجود دارند .
یکم اینکه چنین روز با اهمیتی مورد توجه و حساسیت شایسته قرار نگرفت و بجز خبری که در نشریه داخلی خرداد-مهر کمیسیون حقوق بشر اسلامی مشاهده کردم ، در مطبوعات داخل ایران و حتی سایت های سیاسی و خبری داخل و خارج کشور اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون هیچ انعکاسی نیافت . جستجو در بخش فارسی گوگل نیز نشان داد یک سطر هم در این زمینه نیامده است (امیدوارم جستجوی من ناکام بوده و ادعای پیش گفته نادرست باشد) ومتن بیانیه فوق نیز از انگلیسی برگردانده شده است. بی علاقگی رسانه ها و نهادهای دولتی به این موضوع ، رویداد نامنتظره ای نیست اما دیگران چرا ؟ نهادها و فعالان حقوق بشری داخل کشور چرا ؟
دوم اینکه پیشنهاد کننده روزبین المللی دموکراسی ، قطر بودکه ریاست "کنفرانس بین المللی مردم سالاری های جدید" را بر عهده داشت و قطعنامه ای حاوی این پیشنهاد را طرح کرد . دبیر کل سازمان ملل نیز در پیام خود از قطر بخاطر این پیشنهاد و از " انجمن مردم سالاری" که ریاست آن را پرتغال برعهده دارد تشکر کرد . کشور کوچکی مانند قطر با چنین ابتکاراتی خود را به جایگاهی ارتقا می دهد که به جای انفعال و واپس ماندگی، ابتکار آن را به دست می گیرد و دولتمردان کنونی ما که گویی از این ادبیات می هراسند افتخار خود را به پرخاش علیه حقوق بشر می دانند و هربار در پی بهانه ای برای بی اعتبار کردن آنند . برای مثال در حالی که نهادهای حقوق بشری جهان پیشتاز اعتراض های پیوسته به جنایات اسراییل در غزه بوده اند می گویند فاجعه غزه بار دیگر باعث رسوایی مدعیان حقوق بشر شد و....
سوم اینکه گرچه مردم سالاری به عنوان یک" ارزش جهانی" شناخته شده که تعلق به قوم یا مذهب خاصی ندارد و تمام ارکان و نهادهای وابسته به سازمان ملل در برنامه های کاری خود به آن پرداخته اند اما برای نخستین بار محوریت خاصی پیدا کرده است و بیم آن می رود که سکانداران سیاست ایران تحت تاثیر فرقه های خاصی که عقاید مخالف حقوق بشر ودموکراسی دارند به چالش های بیهوده با آن برخیزند و بیش از پیش منافع ملی و آیینی را دستخوش آسیب های بیهوده نمایند .
چهارم اینکه در پیام یا سخنرانی دبیرکل به این نکته یا خبر نیز اشاره شده است که سازمان ملل متحد صندوقی به نام "صندوق مردم سالاری" پایه گذاری کرده است که توسط سی و پنج دولت عضو کمک مالی می شود . در آینده نزدیک ،کمک به صندوق آشکار مردم سالاری و کمک به صندوق غیرآشکار حمایت از دولت ها و سازمان های متهم در دنیا ، به معیاری برای حضور در چرخه جهانی یا رانده شدن از آن تبدیل می شود . با نگاهی به سیر تحولات تاریخ دویست سال اخیر می توان آینده را و نتایج انفعال در برابر پیشرفت های حقوقی بشر را پیش بینی کرد .
به دست داشتن ابتکار عمل در اتخاذ روش تهاجمی به معنی پرخاشگری نیست بلکه در به دست گرفتن راستین و عملی پرچم ارزش های انسانی و جهانی است که در سنت ما قابل بازیابی ست . دبیرکل سازمان ملل پیام خویش را با این جمله مشهور میان فیلسوفان سیاست به پایان می برد که » دموکراسی های قوام یافته با هم نمی جنگند «. در نتیجه، امنیت روانی و سرمایه های اجتماعی به جای آنکه هزینه جنگ افزار ها شوند صرف رفاه اجتماعی خواهند شد پس برای دستیابی به جهانی از صلح باید به کاروان دموکراسی پیوست و ابتکار آن را به دست گرفت .