ايجاد سوءظن سرکوب را تشديد میکند
راديو دويچه وله21.05.2007 برابر با31/2/1386
گفتگوی کيواندخت قهاری با عمادالدين باقی، صدای آلمان
آمريکا هر سال اعلام میکند که بودجهای را در اختيار فعالان ايرانی حقوق بشر و حقوق مدنی قرار میدهد تا به پيشبرد دمکراسی در ايران کمک کند. اين امر، به گفته عمادالدين باقی، رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ايران، باعث شده که فشار بر فعالان حقوق بشر و حقوق مدنی در ايران را افزايش دهند و توجيه کنند. عمادالدين باقی در نامهای خطاب به سازمانهای بينالمللی حقوق بشر درخواست کرده که از امريکا بخواهند شفافانه عمل کرده، بگويد که به چه سازمانهايی کمک میکند تا اين موضوع بهانهای برای فشار بر فعالان حقوق بشر در ايران نباشد.
مصاحبهای با عمادالدين باقی در اين مورد:
آقای باقی، شما در نامهتان خطاب به سازمانهای جهانی حقوق بشر به اين موضوع پرداختهايد که امريکا هر سال اعلام میکند که بودجهای را برای حمايت از جامعه مدنی دمکراسی و حقوق بشر در ايران اختصاص میدهد و اين اعلام امريکا در نهايت فعالان حقوق بشر را در ايران به خطر میاندازد. خواهش میکنم در اين مورد توضيحی بدهيد.
عمادالدين باقی: ممکن است که چنين اقداماتی از طرف دولتهای دوست باعث چنين مشکلاتی نشود يا اگر هم باعث بروز مشکلی بشود بتوانند آن را از طريق روابط ديپلماتيک حل کنند، اما وقتی که مناسبت دو دولت خصمانه شد، در چنين شرايطی طبيعتا اگر هر کدام از اينها دست به چنين اقدامی بزند (فرق نمیکند چه دولت ايران باشد چه دولت امريکا) در طرف مقابل واکنشبرانگيز میشود. وقتی که دولت امريکا هر سال اعلام میکند که بودجهای را برای حمايت از فعالان حقوق بشر اختصاص میدهد و از طرفی مناسبات ايران و امريکا مناسباتی خصمانه است، امريکاييها هم از طرفی اعلام میکنند که در پی تغيير رژيم ايران هستند وبدون اينکه مشخص کنند که اين مبالغ به چه کسانی داده میشود، طبيعتا اين موجب میشود که کل جامعه مدنی ايران و فعالين حقوق بشرودمکراسی در معرض سوء ظن قرار بگيرند. حکومت هم به دليل اينکه احساس خطر میکند و فکر میکند که از هر سو دارد تهديد میشود و درمعرض خطر بحران و سرنگونی است حتی خودشان به زبان آوردهاند که خطر توطئه انقلاب مخملی وجود دارد، طبيعتا اين يک بهانه میشود برای اذيت و آزار نيروهای مستقل فعال در عرصه حقوق بشر و دمکراسی.
خود انجمن دفاع از حقوق زندانيان که شما رياست آن را عهدهدار هستيد تا کنون با فشارهای اين چنين مواجه بوده است؟
برخی فشارها به شکل آشکار و برخی به شکل غيرآشکار بوده است. شکل آشکارش اين بوده است که در طول لااقل دو سه ماه اخير در روزنامه معروف دولتی که از نظر خيلیها بيشتر جريان امنيتی خاصی است که در هيات و شکل روزنامهای جلوه میکند، صراحتا اعلام کرده است که عمادالدين باقی يا انجمن دفاع از حقوق زندانيان دريافتکننده اختصاصی بودجه از امريکا هستند. شکلهای غيرآشکارش هم پيغامهايی است که داده میشود يا احضارهای متعددی است که صورت میگيرد و در اين زمينهها اتهام مطرح میکنند. اين نشان میدهد که يا واقعا دچار سوء ظناند، که من اين را بعيد میدانم، چون فکر میکنم که اينها با شناخت کاملی که از ما دارند میدانند که ما عقايدمان چيست و میدانند که منابع مالی ما چيست. ما حق عضويت دريافت میکنيم، از خيرات و زکوات و وجوه شرعی مصرف میکنيم و هر سال هم ترازنامه مالی مان را انتشار میدهيم. من فکر میکنم میدانند که چنين چيزی صحت ندارد، ولی برای اينکه يک عامل فشاری ايجاد کنند سعی میکنند از اين به عنوان بهانه استفاده کنند.
آقای باقی، شما چه مدت است که با چنين فشارهايی روبرو هستيد؟
عمادالدين باقی: بالاخره از زمانی که دولت امريکا اعلام کرده که چنين بودجهای را اختصاص به حمايت از جامعه مدنی و پيشبرد دمکراسی میدهد، از آن زمان اين مشکل شروع شده است. حتی خيلی پيش از اين، اگر يادتان باشد، در دورهای که مطبوعات اصلاحطلب در سال ۱۳۷۸ فعال بودند آقای مصباح بحث چمدانهای دلار را مطرح کرد. يعنی اين مسئله هميشه مطرح بوده است. اما در اين دو سال اخير خيلی اوج گرفته است. بخصوص که موضوع انقلاب مخملی تبديل به يک دغدغه جدی برای مقامات امنيتی شده است. اين از يک طرف، از طرف ديگر هم در طول اين چهارده ماه گذشته کرارا احضارهايی صورت گرفته و به دادگاه رفتهايم. اما بخاطر اينکه ما علاقهای نداشتيم که اين جور بحثها را به رسانهها و مطبوعات بکشانيم و معتقد بوديم که با توضيح و گفتگو میشود کمک کرد که سوء ظنها اگر وجود دارند(که ما معتقديم يا وجود ندارند يا ساختگی هستند)اين سوء ظنها برطرف شوند و خيلی علاقهمند به تنش و بحثهای تنشآميز نبوديم. اما واقعيت اين است که شيوه ما باعث نشده که اين برخوردها و فشارها خاتمه پيدا کند.
الان چه وضعيت يا چه موقعيت خاصی است که شما بالاخره تصميم گرفتيد که اين موضوع را در پهنه همگانی مطرح کنيد؟
اخيرا وقتی که قضيه خانم هاله اسفندياری پيش آمد و ما ديديم که خانم اسفندياری مستمسکی شد که هم دروغهايی در مورد ايشان انتشار بدهند و حرفهايی خلاف واقع در مورد ايشان بزنند و اتهاماتی را به ايشان نسبت بدهند بعد ما متوجه شديم که هدف از جعل اين اتهامات در مورد ايشان اين است که اول ايشان را تبديل کنند به عنصری که مرتبط با موساد و دريافتکننده بودجه اختصاصی امريکاست و بعد از طريق اظهار ارتباط بين ما و ايشان، ما و انجمن را يا حتی افراد و نهادهای ديگر را مورد سوال قرار بدهند. وقتی قضيه به اينجا رسيد و ما ديديم که تهاجمات شديدتر شده است و يک نفر هم در معرض اتهامات ناروا قرار میگيرد، فکر کرديم که بايد با اين مسئله به صورت جدیتری برخورد کرد. لذا اين درخواستها مطرح شد.
و درخواست شما به طور مشخص چيست؟
به طور خيلی مختصر درخواست من اين است که اگر واقعا سياستمداران امريکايی در اين ادعا که هدفشان حمايت از دمکراسی است صادق باشند بايستی به نتايج تصميماتشان واقف باشند. بدون شک آنها میدانند که اين باعث چه مشکلهايی برای فعالين ايرانی شده است. بنابراين درخواست ما اين است که اگر اينها تمايل دارند که به اين روششان ادامه بدهند(که ما معتقديم اساسا اين روش،روشی منطقی نيست)رسما اعلام کنند و به صراحت نام ببرند از تک تک سازمانهايی که دريافتکننده چنين بودجهای هستند، تا بدين وسيله هم بهانه از دست کسانی که در واقع میخواهند به اين وسيله شخصيتهای مستقل و اصلاحطلب داخلی را زير سوال ببرند و به اينها آسيب برسانند، بهانه گرفته شود. هم اينکه افکار عمومی هم بدانند که کسانی که فکر میکنند با گرفتن پول از امريکا میشود دمکراسی و حقوق بشر را پيش برد، اينها چه کسانی هستند. وقتی که سازمان ملل متحد شبکه حمايت ازمدافعان حقوق بشر را در دنيا تشکيل میدهد برای اينکه مدافعان حقوق بشر در معرض آسيبهای دولتها قرار نگيرند، طبيعتا همه مجامع جهانی حقوق بشر بايستی حساس باشند نسبت به امنيت مدافعان حقوق بشر. يکی از راههای آن اين است که وقتی سياستمدارانی، چه در امريکا چه در جای ديگر، با اين روشها و با اين بودجهگذاريها بهانهای میدهند به دولتهايی که میخواهند فعالين حقوق بشر را تحت تعقيب و آزار قرار بدهند، جلوی اين بهانه سازيها را بگيرند و از دولت امريکا بخواهند که يا اين روش را متوقف کند چون اينکه فکر میکنند با اين بودجهها میشود برای کشوری دمکراسی و حقوق بشر آورد اين فکر غلطی است، يا اگر میخواهند ادامه بدهند با صراحت نام ببرند که به چه کسانی اين وجوه را پرداخت میکنند.
http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,2546244,00.html