درباره سنت فراموشي در اختتاميه همايش دانشگاه تهران
باقي در دانشگاه تهران:
*نقد گذشتهي خود، لازمه اصلاحطلبي است
*ايرانيان پيشتاز دموكراسيخواهي در منطقهاند
*جنبش اصلاحات در لايههاي اجتماعي پيش ميرود
سرويس: سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران 1385/12/20
03-11-2007
8512-11518: کد خبر
عمادالدين باقي گفت: « با مروري بر تاريخ گذشتهي ايران ميتوان فهميد كه ملت ما بايد با دستهاي خود دموكراسي را بسازد و در اين راه هم بايد مسووليت عمومي را مورد توجه قرار دهد و از سوي ديگر با سنت فراموشي وداع كند.»
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عمادالدين باقي كه در اختتاميهي جشنوارهي «دموكراسي در بستر دين رحماني» در دانشكدهي فني دانشگاه تهران با موضوع "سنت فراموشي" سخن ميگفت، اظهار داشت: « فراموشي في نفسه محمول صفت خوب و بد نيست بلكه نسبت به كاركرد آن داراي حسن يا قبح است و ما در سدهي اخير با جلوههاي مختلفي از اين پديده روبهرو هستيم.»
رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ادامه با انتقاد از نحوه برخورد با مساله هولوكاست از سوي عدهاي ابراز عقيده كرد: «اين مسأله چه سودي براي ملت ايران دارد؟ بايد توجه داشت كه شايد به عنوان يك مسألهي جهاني و حقوق بشري مهم باشد اما به لحاظ تاريخي و سياسي پيوندي با جامعهي ما ندارد.»
باقي در بيان علت برخورد با منكران هولوكاست در غرب تصريح كرد: « بايد توجه داشت كه هيتلر از نردبان دموكراسي به قدرت رسيد و زماني كه توسعهطلبي و جنگ را آغاز كرد مردم آلمان جاننثار ارتش او بودند و همين سكوت آنها باعث شد يكي از بزرگترين جنايات بشري در قرن بيستم اتفاق بيفتد. قانون ممنوعيت انكار هولوكاست هم براي اين وضع شد كه مردم هميشه در خاطر داشته باشند كه در اين جنايات سهيم بودهاند؛ چراكه وقتي مردم فراموش كنند در بوجود آمدن اين جنايت نقش داشتهاند امكان تكرار فاجعهي مشابهي وجود خواهد داشت و اين قانون براي جلوگيري از تكرار اين تراژدي است و ميخواهد نشان دهد جامعه مسووليت دارد.»
وي با بيان آن چه وجود تفكر سنتي ضددولتي در ميان روشنفكران ميخواند، گفت: « براين اساس گناه هر چيز را متوجه دولت و حكومت ميكنند و با افزايش خفقان و فشار به فكر تضعيف دولت هستند. اين تفكر باعث شده جامعه از نقش و مسووليت خود در بروز اين اتفاقات غافل بماند و سهم خود را در وضع موجود ناديده بگيرد. با وجود قانون ممنوعيت انكار هولوكاست در غرب نازيسم همچنان در اروپا وجود دارد، تصور كنيد كه اگر اين قانون وضع نميشد چه فاجعهاي رخ ميداد و احتمالا در اين صورت بايد امروز جلو افكار فاشيستي و نازيستي فرش قرمز پهن ميكردند»
وي همچنين گفت: « جريانهايي همواره براي تضعيف حافظهي تاريخي ملتها ميكوشند، در سالهاي اخير وقايعي رخ داده كه گاهي تنها دو يا سه روز يا حداكثر يك هفته در اذهان باقي مانده و پس از آن يا حافظهي تاريخي مردم آن را پس ميزند يا عدهاي تلاش ميكنند به فراموشي آن كمك كنند، در حاليكه به اعتقاد من نبايد گذاشت برخي اتفاقات به فراموشي سپرده شود؛ چراكه زنده ماندن آن وقايع باعث جلوگيري از تكرار آن ميشود و در اين صورت از يك سوراخ دو بار گزيده نميشويم.»
باقي با اشاره به انتشار نامهي امام(ره) دربارهي پذيرش قطعنامه 598 اظهار عقيده كرد: « وقتي بعد از 18 سال انتشار چنين نامهاي آن هم از سوي مقامي رسمي صورت ميگيرد آن فرد مورد ملامت قرار ميگيرد، اين افراد كساني هستند كه اجازهي نقد گذشته را نميدهند و برخي امور را در حوزهي مقدسات قلمداد ميكنند؛ در حاليكه فراموشي چنين وقايعي باعث تكرار هزينهها ميشود.»
وي با بيان اين كه منفعت، صداقت و نسبي بودن اشتباه در فراموشي حافظهي تاريخي ملتها بسيار مهم است، گفت: « انسانها ميكوشند امري را به فراموشي بسپارند چراكه به سودشان نيست و تصور ميكنند در تاريخ بايد تنها چيزي ثبت شود كه نام آنها و دولتشان را رفيع گرداند، هرچند كه روشهاي غيرموجهي وجود داشته باشد.»
رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان با اشاره به پخش دفاعيات خسرو گلسرخي از صدا و سيما در ايام سالگرد انقلاب اسلامي، گفت: « اوايل انقلاب كه فضا كمي بازتر بود اين دفاعيات از تلويزيون پخش شد اما در 25 سال گذشته گويي كه اين مسأله در تاريخ وجود نداشت، در حاليكه اين فيلم در آرشيو صدا و سيما موجود بود، اما اين قسمت از تاريخ حذف شده بود و ناگهان بعد از 25 سال پخش آن را از صدا و سيما شاهد بوديم. سوال اين جاست كه اگر مفاهيم و پيامهاي موجود در اين فيلم نادرست بوده چرا پخش شده و اگر نه، چرا در اين سالها شاهد پخش اين فيلم نبوديم و اگر معيار هيچكدام از اين ها نيست، چرا در ربع قرن گذشته حق دانستن مردم از اين برش از تاريخ سلب شده است؟»
وي افزود: « عدهاي سعي ميكنند بخشهايي از تاريخ را حذف كنند تا بخشهايي ديگر برجسته شوند. آنها حافظهي تاريخي ما را براي تغيير قضاوت عمومي تغيير ميدهند، البته اين تنها حكومتها نيستند كه باعث تضعيف حافظهي تاريخي ملتها ميشوند، بلكه روشنفكران هم سهمي در اين ميان دارند. اگر دولتمردان براي فراموشاندن برخي نقاط تاريخ تلاش ميكنند، روشنفكران هم سعي ميكنند آراي پيشينيان را در افكارشان مطرح نكنند كه نتيجهي هر دو اينها يكي است.»
به گزارش ايسنا، عمادالدين باقي ادامه داد: «مردم ايران پيشتاز جنبش دموكراسيخواهي در منطقه هستند و با مروري بر تاريخ گذشته ميتوان فهميد ملت ما بايد با دستهاي خود دموكراسي را بسازد و در اين راه هم بايد مسووليت عمومي را مورد توجه قرار داد و هم از سوي ديگر با سنت فراموشي وداع كرد تا به يادآوري مكرر آن چيزي بپردازيم كه مانع بازتوليد هزينهها و خسارات براي كشور و ملت ميشود.»
وي در پاسخ به پرسش يكي از دانشجويان در انتقاد از دولت اصلاحات، مجلس ششم و شوراي شهر اول، گفت: « نبايد من را به عنوان وكيل مدافع جنبش اصلاحات قلمداد كنيد، ما هم حتي در دوران شكوفايي اصلاحات نقدهايي بر آن روا ميداشتيم اما اكنون معتقدم جنبش اصلاحات عميقتر از گذشته در لايههاي اجتماعي، مسير خود را به پيش ميبرد. قائل به ختم اصلاحات هم نيستم. در حقيقت اصلاحطلبان جنبش بيرسانهاند.»
باقي با ابراز اين عقيده كه هيچكدام از اصلاحطلبان از كارنامهي شوراي شهر اول دفاع نميكنند، تاكيد كرد: « لذا نميتوانيد آن را ابزاري براي نقد اصلاحطلبي قرار دهيد، ضمن اينكه در بيست و هفت سالهي جمهوري اسلامي ايران هم اتفاقاتي از اين دست بسيار مشاهده ميشود.»
وي در ادامه در واكنش به اظهارنظري مبني بر حضور كمرنگ دانشجويان در اين همايش گفت: « قائل به كيفيت هستم نه كميت. به اعتقاد من 50 انسان فرهيخته بهتر از 5 هزار سياهي لشگر است، اما چون ما به سياهي لشگر عادت كردهايم تصور ميكنيم تعدد مخاطبان معيار حق و باطل است؛ در حاليكه به اعتقاد من شعور هدايتكنندهي جامعه، تعيينكننده است.»
رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در پاسخ به پرسش ديگري اظهار داشت: « به نظر من بحث تقويت مسووليت عمومي از طريق يادآوري و حذف سنت فراموشي رابطهي تنگاتنگي با آزادي بيان دارد. در جامعهاي كه كنترل و سانسور وجود داشته باشد امكان بازخواني تاريخ حداقل در حد پويا نگه داشتن افكار وجود ندارد.»
وي در پايان گفت:« اصلاحطلبان كساني هستند كه در سالهاي گذشته به نوعي در متن يا حاشيهي حكومت حضور داشتهاند، وضع موجود برآيند كنش و اقدامات همهي ماست. تا زماني كه اصلاحطلبان هركدام توضيح ندهند كه چه نقشي در بوجود آمدن شرايط موجود داشتهاند مردم به داعيهي اصلاحطلبي آنان ايمان نميآورند، نميتوان اصلاحطلب بود اما گذشته خود را نقد نكرد.»
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-891709