گفتگو با بي بي سي درباره محكومان به اعدام در اهواز
بي بي سي برنامه بامدادي چهارشنبه21june2006
بي بي سي: در پي مراجعه خانوادههاي محكوم به اعدام در اهواز به عمادالدين باقي، فعال حقوق بشر و رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان، او در نامهاي به رييس قوه قضاييه و وزير اطلاعات خواستار تجديد نظر در وضعيت زندانيان حادثهي بمبگذاري در اهواز شده، آقاي باقي در نامه خود آورده برخي از 9 نفري كه به اعدام محكوم شدند در سنين 18 تا 20 سالگي هستند و داراي تحصيلات ابتدايي و شغل هاي كارگريند و در عين حال بنا به اطلاعات دريافتي وي برخي از آنها ارتباط با هيچ انفجاري ندارند و ظاهراً توسط فردي اغوا شدهاند كه با تحويل بمبهاي صوتي و وسوسه و تحريك و تشويق خواستار اقدام به انفجار توسط آنجا شده و برخي هم اساساً در جريان موضوع نبودهاند، براي آگاهي از جزييات از بيشتر در اين زمينه گفتگويي داشتم با عمادالدين باقي، رييس هيات مديره انجمن دفاع از حقوق زندانيان و او ابتدا در مورد دليل نوشتن اين نامه گفت:
باقي: آنچه كه از آقاي نيكبخت ، بعضي از وكلاي تسخيري كه من با آنها صحبت كردم و با خانوادهها و خود زندانيان بدست آوردم نشان داد كه در اين ميان دارد اجحافي ميشود و حقي از افرادي ضايع ميشود و كساني محكوم به اعدام مي شوند كه مستحق چنين مجازاتي نيستند.
بيبي سي: يكي از نكاتي كه اشاره شده به آن در اين نامه، اين هست كه اين عده جوان هستند و خيليهايشان بين سنين 18 تا 20 ساله هستند و فريب خوردند به نوعي، توسط شخصي كه ظاهراً خودش آزاد هست اين جوري كه در نامه آمده؟
باقي: ببينيد من با عده زيادي از اعضاي خانواده و وكلا صحبت كردم و اين به تواتر رسيده كه همه اظهار كردند كسي كه متهم است كه اين مواد را در اختيار اين افراد گذاشته در حال حاضر آزاد است البته اينكه بخواهيم پاسخ بدهيم چرا؟ ورود به ماهيت مساله است و اين الان نقش ما نيست، اينكه اگر اين بمبها واقعي بودند و جنبه امنيتي داشتند چرا اين فرد آزاد است و اگر اين بمبها صوتي هستند كه در اين صورت جنبه امنيتي ندارد و بنابراين اصلاً نبايد با آن اين جوري برخورد شود اما من نكتهاي كه دارم مهمتر از اين است و اساساً صرف نظر از اينكه اينها توسط چه كسي اغوا شدهاند شما اگر الان به بسياري از مناطق خوزستان برويد، فقر و محروميت چنان عميق است كه اساساً نيازي نيست كه كسي ديگران را اغوا بكند، بيكاري و فقر در آنجا بيداد ميكند و افرادي هستند كه ممكن است با چند تا وعده و وعيد به راحتي فريب بخورند هر چند با وجودي كه اينها اكثراً جوان بودند و از خانوادههاي محروم و فقير هستند، بعد از اينكه اين مواد را گرفتند هيچ كدام مورد استفاده قرار ندادند يا در جايي رها كردند يا پنهان كردند و متوجه شدند كه اين كار، كار اشتباهي است، بنابراين اگر استفاده هم ميكردند ما بايد به اين سوال پاسخ ميداديم كه مقصر اصلي كيست يعني سهم ما، سهم حكومت، سهم مردم و سهم كساني كه در زندگي راحت و شهرهاي بزرگ به سر ميبرند در اين فقر و محروميت مردمي كه روي معادن عظيم نفت نشستهاند چيست؟ و آن محروميت در واقع زمينهساز بروز چنين اتفاقاتي است.
بيبيسي: يك نكته ديگر كه در اين نامه ميشود به آن اشاره كرد، بحث اعتراف دستگيرشدگان و اين 9 نفر هست به جرمي كه حكم و اثرش صادر شده و اشارههايي كه شما كرديد به اينكه اقارير در زندانها چطور گرفته ميشود، اطلاعات مشخصي درباره نحوه اعترافگيري در مورد اين زندانيان چيست؟
باقي: اولاً كه من نامههايي را با خط خود زندانيان كه توسط زندان مهر شده بود و توسط زنداني انگشت خورده بود بدست آوردم و زندانيها در اين نامههايشان نوشتهاند كه آنچه كه اقرار كرده اند تحت فشار است اين يكي و ثانياً اگر هيچ نوشتهاي هم از طريق زندانيان بدست ما نميرسيد اساساً وقتي فردي به مدت 10 ماه ـ 11 ماه در بازداشت انفرادي هست و حتي وكيل تا روز دادگاه موكلش را نديده (حيرت آور اين است كه وكلا روز دادگاه موكلشان را نميشناختند) همين به تنهايي كافي است كه پرونده محل سوال و مناقشه قرار بگيرد.