جمعه 26 خرداد 1385حقوق بشر ، از حرف تا عمل:مهندس طبرزديزنداني مهندس حشمت الله طبرزدي مدير مسئول هفته نامه توقيف شده پيام دانشجو ترديدي نيست كه حرف مقدمه عمل است . به بيان ديگر ، حرف ، بيان فكر و انديشه است ، بنابراين هر اندازه انديشه عميق تر و گسترده تر باشد ، حرف پخته تر و عمل مفيد تر و موثر تر خواهد بود . اما اگر حرف زياده از حد باشد ، حتي اگر انديشه به روز ، مدرن و رو به جلو هم باشد ، اما با عمل توام نباشد ، آن انديشه و حرف چيزي جز تكرارالفاظ بي تاثير توسط زبان نيست . افكار روشن و مدرن امري لازم و بلكه براي بشر حياتي است كه اگر نباشد ، زندگي از معنا ومفهوم تهي خواهد شد . مثلا سخن از((دمكراسي )) ((حقوق بشر )) ((سكولاريزم )) آزادي و حقوق اساسي ملت ، ازدلپذيرترين و زيباترين واژه گائي است كه انسان را به وجد مي آورد . و به زندگي اجتماعي او شادي و اميد ميبخشد . اما همين انديشه هاي نغز وسخنان گهر بار اگر با عمل همراه نباشد ، نوعي تناقض ياس آلود را به وجود مي آورد . من امروز ميخواهم از كساني سپاسگذاري كنم كه كمتر از برخي ديگر ، ممكن است اين سخنان زيبا را تكرار كنند ، اما بيشتر از آنها به بخش هائي ازهمين سخنان عمل ميكنند . تعداد اين گونه افراد بي ادعا اما اهل عمل زياد است ، ولي من در اين نوشته فقط به چند تن از آنان اشاره ميكنم . اين افرادي كه فعلا نام ميبرم البته از بين اصلاح طلبان هستند ودروقت ديگر از اپوزيسيون نيز خواهم گفت ، يكي از اين افراد ، ايته الله منتظري است . ايشان اگرچه با تفكر مدرن ، كمتر آشنائي دارد و بيشتر به درس و بحث هاي سنتي خود عادت كرده است ، اما عمل او در دفاع از حقوق ديگران و عمل به مباني حقوق بشر، يك عمل مدرن است . تا آنجا كه من اطلاع دارم ، ايشان از حاميان بدون ادعاي زندانيان سياسي و خانواده هاي آنان است . او همه عمر خود را صرف دفاع از حقوق ديگران كرده است . شايد اگر هر كس ديگر درشرايط و سن و سال او بود بقيه عمرخود را به استراحت ميپرداخت . من به سهم خود از خلق خوي انساني او سپاسگذارم . اگر چه با بخش زيادي از افكار او مخالفم اما از عمل اخلاقي او تجليل ميكنم. وقتي به اين گونه افراد بر ميخورم ، اين عبارت بيشتر برايم معنا ميبايد كه ، به عمل كار برآيد / به سخن گفتن نيست . نفر دومي كه بايد نام ببرم عماد الدين باقي است . شايد باقي همچون روشنفكران سكولار براي دمكراسي و حقوق بشر ، سينه چاك نكند و يك مدعي دو آتشه نباشد . و حتما به لحاظ فكري بين امثال من با او اختلافات زيادي وجودباشد ، اما هميشه از رفتار انساني و نيكوي او تجليل كرده ام . به راستي كدام زنداني سياسي يا خانواده اوست كه محبت ها و مهرباني هاي اين روشنفكر مذهبي را درك نكرده باشد . بارها و بارها ديده ام كه برخي روشنفكران سكولار كه به لحاظ انديشه، خود را به آنها نزديكتر ميدانم تا به باقي ، از سر جهل يا حسادت ، زبان به بدگوئي درباره اين انسان خوش نيت و نيكوكردار گشوده اند . در صورتيكه خود ، مجسمه عيب اند و بي عملي بالاترين عيب آنهاست . نفر سومي كه بايد از او ياد كنم و از همين روشنفكران ديني عصر ماست ، دكتر هاشم اقاجاري است . فردي كه براي ابراز عقيده خود ، به مدت 2 سال زير حكم اعدام بود و من يك سال توفيق داشتم تا با او هم سلول باشم . من و ايشان به لحاظ مشي فكري – سياسي اختلافات زيادي داريم ، اما عملا او را كسي يافتيم كه دفاع از حقوق بشر و سركشي به خانواده زندانيان سياسي را از وظايف قطعي انساني خود ميداند . براستي مشاهده چنين افرادي آن هم در شرايط بسيار سخت زندان و فراق ، انسان را به اين نتيجه گيري قطعي ميرساند كه انسانيت به عقيده و تفكر نيست . بلكه اين عقيده و تفكر است كه از عمل انساني و اخلاق نيكو ، اعتبار ميگيرد ، شايد اينجا حق با ((كانت )) باشد كه حتي ((دين )) و ((خدا )) از اخلاق اعتبار يا اصالت وجودي ميگيرد . و بالاخره نفر چهارم از روشنفكران ديني و اصلاح طلب در اين زمينه خاص ، اقاي مهندس موسوي خوئيني است . درباره سرشت انساني و عمل غير سياسي و فارغ از ايدئولوژيك او بايد پاي صحبت زندانيان زندانيان سياسي به ويژه دانشجويان زنداني ، در دوران كوي دانشگاه نشست . اونيز با رفتار انساني خود ، مرز خودي و غير خودي را شكست و اثبات كرد كه اين حزب و گروه است كه از انسان اعتبار ميگيرد ، نه اينكه انسان از آنها اعتبار كسب كند . اي كاش از اين گونه افراد ، در بين روشنفكران ديني و سكولار زيادتر ميداشتيم . ايران / تهران / زندان اوين / بند 350 كارگري / 20/خرداد /85
|