سه شنبه 19 مهر 1384گفتگوبا راديو المان درباره مجازات اعداممبارزه بامجازات اعدام در ايران راديو المان شامگاه18/7/1384 مصاحبه گر: کیواندخت قهاری دویچه وله: آقای عمادالدین باقی، در ایران مجازات اعدام برای چه جرمهایی در نظر گرفته شده است؟ عمادالدین باقی: آن موارد و مصادیقی که برای آن مجازات اعدام در نظر گرفته شده بسیار زیاد هستند، اما اگر بخواهیم آنها را گروه بندی بکنیم، شاید در ۱۵ گروه و طبقه قرار بگیرند. از جمله ۱- مجازات برای قاچاق مواد مخدر،۲ـ جاسوسی، ۳ـ خیانت به کشور. مقوله ها ی دیگر: تکرار شرب خمر، تکرار مساحقه، تکرار تفخيذ، تکرار زنا، تکرار قذف، تکرار سرقت و دهمین مورد هم تروریسم اقتصادی که به اصطلاح اخلالگری در نظام اقتصادی کشور است، زنا، لواط، ارتداد، محاربه، و قتل عمد. مجموعا این پانزده گروه از مصادیق و مواردی ست که مجازات اعدام برایشان صادر می شود. دویچه وله: اخیرا مورد اعدام چند فعال سیاسی کرد را داشتیم. اعدام دراین مورد چه کارکردی دارد؟ عمادالدین باقی: آنها هم در یکی از این مقولات قرار می گیرند. دویچه وله: کدام مقوله؟ عمادالدین باقی: در مقوله ی محاربه. من دوتا از این مواردی که ذکر کردم یکی ارتداد بود، که به معنای تغییر عقیده است، و یکی هم محاربه. بعضی از فعالان سیاسی که بنوعی وابسته به گروههای مسلح هستند یا متهم به اقدامات خشونت آمیزند، آنها را تحت عنوان محاربه محکوم می کنند. دویچه وله: آقای باقی، در ایران برخلاف کشورهای دیگر که هنوز مجازات اعدام را دارند، در بسیاری موارد اعدام در ملاء عام صورت می گیرد. چرا؟ عمادالدین باقی: سنت اعدام در ملاء عام چیزی نیست که مختص ایران باشد. در دنیای غرب هم در طول چند قرن این اتفاق می افتاده است، اما به دلیل آثار و عوارض روانی که در توده ی مردم داشت و حتا در بعضی موارد منجر به همدلی مردم با کسانی می شد که محکوم به اعدام می شدند. با وجود اینکه پیش از اعدام و قبل از اینکه مردم شاهد این صحنه باشند، بسیاری از آنها از کشتن افرادی که به دلیل قتل و شرارت مورد انزجار بودند، دفاع می کردند، اما وقتی شاهد اعدامشان در ملاء عام می شدند، تغییر نظر می دادند و نوعی حس همدلی پیدا می کردند. به همین دلیل این شیوه در غرب مدتهاست تعطیل شده، اما در کشور ما هنوز ادامه دارد و شاید به همان دلایلی که در آنزمان در غرب وجود داشت در اينجا ادامه دارد. آنزمان استدلالشان این بود که فكر مىكردند به این وسیله باعث ایجاد رعب می شوند و وقتی مجرمین و کسانی که مرتکب بعضی از جرائم خشن علیه جامعه می شوند، مرعوب بشوند، این ارعاب یک عامل بازدارنده است. هنوز هم این تفکر سنتی و غلط وجود دارد در جامعه ما که فکر می کنند با اعدام در ملاء عام می توانند باعث ارعاب بشوند و این ارعاب می تواند عامل بازدارنده ای باشد برای جرم. دویچه وله: بنابراین، از استدلالهای کسانی گفتید الان که موافق اعدام هستند. استدلال مخالفان اعدام چیست؟ عمادالدین باقی: دو گروه ادله ی زیادی ارائه می کنند. اما آن کسانی که عمدتا مخالف اعدام هستند یکی از دلایلی که ارائه می دهند اینست که تقاضای مجازات اعدام یک عمل غیرمنطقی و مستبدانه و نوعی بی رحمی ست، دوم اینکه معمولا قربانیان اصلی مجازات اعدام از اقلیت های نژادی، فقرا و تهیدستان اند. اگر مروری به آمار محکومین به اعدام کنیم، می بینیم که کسانی هستند در طبقات مرفه که مرتکب همان جرائم می شوند، ولی این جرائم پنهان می شوند. اما کسانی که محرومند و به طبقات ضعیف اجتماعی تعلق دارند قربانیان مجازات اعدام هستند. یکی دیگر از دلایل شان هم اینست که مجازات مرگ مانع تکرار جرم نمی شود و مطالعات جامعه شناختی هم نشان داده است که مجازات اعدام در هیچ جامعه ای باعث کاهش جرم یا مانع از ارتکاب مجددآن نشده. همچنين بروز خطاهای فراوان اجتناب ناپذیر اخلاقی، قانونی و قضایی در صدور احکام اعدام یکی دیگر از دلایل شان است که اینها معتقدند وقتی این اشتباهات رخ می دهد و بعدا این اشتباه کشف و شناخته می شود، دیگر هیچ راهی برای زنده کردن آن فرد قربانی یا بازگرداندن وی وجود ندارد. یعنی اين یک خطای غیر قابل جبران است. حتا در مطالعه ای که در آمریکا شده، در قرن بیستم ۴۰۰ مورد اشتباها افراد محکوم به اعدام شدند. و این خود یکی دیگر از دلایل مخالفان اعدام است. البته درهمه ی کشورهای دیگر این اتفاق می افتد، حتا در ایران هم ما مواردی داشته ایم که کسی بعد از گذراندن ۲۰ سال در زندان تبرئه شده و معلوم شده که حکم صادره درباره اش اشتباه بوده و این خبر حتا در مطبوعات رسمی کشور هم منتشر شده است. بنابراین بروز این خطاها، که کم هم نیستند و غیرقابل جبران اند، یکی دیگر از دلایل مخالفان مجازات اعدام است. دویچه وله: آقای باقی، چه فعالیت هایی در ایران هم اکنون علیه مجازات اعدام صورت می گیرد؟ عمادالدین باقی: در ایران هنوز پدیده ی مبارزه با مجازات مرگ بصورت یک مسئله درنیامده، بخاطر اینکه آنقدر مسایل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ایران کثیر و متنوع اند که این در ردیف اموری که اولویت دارند قرار نگرفته است و به لحاظ فرهنگی هم جامعه باید به یک حدی برسد که این مسایل برایش اولویت پیدا کند. در نتیجه این پدیده هنوز به حدی نرسیده که بصورت یک جنبش اجتماعی دربیاید. البته، من نظر شخصی ام اینست که مبانی تئوریک و حتا مذهبی مبارزه با مجازات مرگ وجود دارد و در یک مقاله ی پژوهشي مبسوطی که سال گذشته ارائه كردم و در دانشگاه استانفورد هم قرائت شد ثابت كردم که مبانی مذهبی اش هم وجود دارد. اما دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و مذهبی در جامعه ما وجود دارد که همچنان از مجازات مرگ حمایت می شود و هنوز به صورت مسئله ای برای افکار عمومی درنیامده است که ما شاهد فعالیت های جدی و موثری در این رابطه باشیم. دویچه وله: آیا برای مبارزه ی با آن، فکر می کنید باید صبر کرد تا آگاهی عمومی در این زمینه رشد کند یا... عمادالدین باقی: نخیر، من معتقدم که بایستی در این زمینه تمام اقداماتی که ممکن است انجام بشود. طرح این موضوع اساسا عادی بشود. کار فرهنگی و توضیحی و علمی و پژوهشگرانه بایستی انجام بگیرد و مهم تر از همه اینکه چون در ایران سنت ها بسیار نیرومند هستند و با کمک این سنت ها می توان چنین مشکلی را حل کرد، و هنوز هم چون متغيرهای سنتی بیش از متغيرهاى مدرن عمل می کنند بایستی اینها را با هم سازگار کرد و کار فرهنگی صورت داد در این زمینه و بایستی آمادگی را بوجود آورد. اگر شما بخواهید این امر را موکول کنید به آگاهی افکار عمومی، معنایش اینست که هیچوقت چنین اتفاقی نیفتد، بخاطر اینکه حتا در کشورهای مدرن و درکشورهایی هم که این مجازات را لغو کرده اند هنوز افکار عمومی کاملا موافق این نیست و شاید اگر در آن کشورهایی که این مجازات در آنها لغو شده رای گیری کنند و به افکار عمومی بسپرند بسیاری از مردم رای به برگرداندن حکم اعدام بدهند. بنابراین، نباید به نظر من منتظر شد تا یکروزی و روزگاری جامعه به اینجا برسد. بهرحال این مقوله ی خیلی پیچیده ای ست. چون بسیار جنبه ی عاطفی نیرومندی هم دارد و بهرحال افکار عمومی، بخصوص وقتی جنبه ی عاطفی هم داشته باشد، براحتی همکاری نمی کنند. کار اقناعى و فرهنگی گسترده ای باید دراین زمینه صورت بگیرد. البته در این زمینه فعالیت هایی هم کم و بیش دارد انجام می شود. خود ما هم با شیوه های خاصی فعلا اینکارها را داریم انجام می دهیم. دویچه وله: آقای باقی، شما رییس «انجمن دفاع از حقوق زندانیان ایران» هستید. در مورد تعداد کسانی که هم اکنون در انتظار اجرای حکم اعدامشان هستند، می توانید به ما اطلاعاتی بدهید؟ عمادالدین باقی: من در مقاله ای پژوهشی که منتشر کردم و در ضمناش اعداد و آماری را در مورد محکومین به اعدام ارائه دادم، اطلاعات سال ۸۲، ۸۱، ۸۰ و شش ماهه ی اول سال ۸۳ را در اختیار دارم که شش ماهه دوم سال ۸۳ تا به الان هنوز در دست بررسی ست و به آمار قطعی و مستند نرسیده ام. چون آنقدر اطلاعات در این زمینه گاهی ممکن است متناقض و متفاوت باشد و یا حتا اغراق آمیز باشد که من ناچارم تنها به ارقام مستند اعتماد بکنم. آماری که من دارم، در سال ۸۰ کل احکام صادره ۱۷۵ مورد بود که البته ۷۳ مورد اجرا شد و بقیه زیر حکم بودند. در سال ۸۱، ۱۷۲ مورد کل احکام صادره بود. در سال ۸۲، ۱۷۹ مورد بود که ۸۱ مورد اجرا شد و بقیه زیر حکم بودند. در شش ماهه اول ۸۳، ۱۱۹ مورد کل احکام صادره بود که ۵۳ مورد اجرا شده و بقیه زیر حکم مانده اند. بعد از آن اطلاعاتی که هنوز جمع کردم بصورت نهایی شده درنیامده است. بنابراین، فکر می کنم اگر در اعلامش احتیاط بکنم منطقی باشد. دویچه وله: طبق آماری که امروز به دست ما رسیده در گزارش فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمریکای شمالی، هم اکنون ۱۵۷ نفر محکوم به اعدام در زندانهای ایران هستند. شما، در رابطه با کار انجمن تان، آیا با این زندانیان تماس و رابطه دارید؟ عمادالدین باقی: ما در انجمن به دلیل اینکه ساختار اداری خاصی داریم و پیگیری های ما عمدتا با مراجعه متهم یا خانواده اش آغاز می شود، بنابراین ما کلا با کسانی سروکار داریم که یا مستقیم یا غیرمستقیم به انجمن مراجعه کرده اند و چون تعدادشان در یکجا متمرکز نیست و خیلی پراکنده است در سطح کشور، به همین جهت ارتباط با اینها و حتا کسب اطلاع از آنها هم کار دشواری ست. ما براساس مراجعاتی که می شود پیگیری می کنیم. در مراجعات ما هم افراد محکوم به حبس و هم افراد محکوم به اعدام وجود دارد و آن کسانی هم که محکوم به اعدام اند، از آنجایی که فعلا در حبس بسر می برند مشمول فعالیت های انجمن می شوند. دویچه وله: آقای عمادالدین باقی، از اینکه دعوت ما را به مصاحبه پذیرفتید از شما بسیار سپاسگزارم. |