پنجشنبه 6 اسفند 1383

متن كامل سخنراني در افتتاحيه نخستين نشست از رشته نشست‌هاي موضوعي انجمن دفاع از حقوق زندانيان

متن كامل سخنراني در افتتاحيه نخستين نشست از رشته نشست‌هاي موضوعي انجمن دفاع از حقوق زندانيان . پنجشنبه 6 اسفند 1383 سالن آمفي تئاتر دانشكده بهداشت دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران

به نام آنكه هستي نام از او يافت
فلك جنبش زمين آرام از او يافت

پيش از هر چيز از سوي خود و از سوي هيئت محترم مديره و هيئت امناي محترم انجمن دفاع از حقوق زندانيان به همه عزيزاني كه افتخار دادند و به اين نشست قدم رنجه فرمودند خير مقدم مي‌گويم. حضور شما پاداش و دلگرمي تلاش چند ماهه همكاران ما در انجمن است.
شايد كمتر كسي به اين نكته التفات ورزد كه در پس همين نشست سه ساعته چند ماه كار و تلاش نهفته است برنامه ريزي و تهميد مقدمات در يك طرف و تدارك مكاني براي برگزاري نشست در يك طرف بازگو كردن يكي از همين مشكلات خالي از لطف نيست كه شما بدانيد فعالان اجتماعي و مدني با چه تنگناهايي روبرو هستند. اينها هم تجربه‌هايي هستند كه ارزش انتقال دارند و برگي از صفحات تاريخ اين مرز و بومند. مشكلي كه براي محل برگزاري نشست با آن دست به گريبان بوديم خود از نشانه‌هاي ميزان فقر جامعه مدني و نهادهاي مدني ايران است. حدود 4 ماه است كه در انتظار اجراي برنامه هستيم ابتدا با يكي از كانون‌هاي فرهنگي، مذهبي معروف تهران وارد مذاكره شديم. پس از سه هفته نامه‌نگاري و مذاكره و وعده انتظار پاسخ منفي دادند و البته در لفافه توجيهاتي منطقي و موجه سپس با يكي از دانشكده‌هاي دانشگاه تهران مذاكره شد و پس از جلب موافقت اوليه آماده اجرا شديم اما پس از يكماه پيگيري براي قطعي كردن موضوع پاسخ منفي آمد. متعاقبا با دانشگاه ديگري مذاكره شد. نامه‌نگاري و جلسه و مذاكره و پيگيري‌هاي فراوان انجام شد اما موافقت‌هاي اوليه به مخالفت تدريجي تبديل مي‌شد و دليل آن مخالفت يك نهاد غير آموزشي بود. پس از آن با باشگاه دانشگاه تهران مذاكره شد و موافقت‌ها به اندازه‌اي از قطعيت رسيد كه در آگهي برگزاري نشست‌ها آدرس آن اعلام گرديد و حتي پرداخت اجاره سالن هم عملي شد اما درست چند روز پيش از اجرا معذوريت خود را اعلام كردند. شايد شما ندانيد هر يك از اين رخدادها چقدر آزار دهنده است سرانجام پنجمين سناريو اين بودكه اين نشست به ميزباني انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده علوم پزشكي تهران برگزار شود و دوستان عزيز ما در انجمن دانشجويان بر ما منت نهادند و راه اجراي نشست‌ها را هموار ساختند. ما مصصم بوديم به هر نحوي كه شده است برنامه را اجرا كنيم و حتي در صورتيكه لازم باشد خانه خود را تخليه و تبديل به سالن برگزاري مراسم نماييم ولي همكاري انجمن اسلامي شرايط مطلوب‌تري را فراهم كرد كه از آنها متشكريم. همين‌جا از P.R.I (سازمان بين‌المللي اصلاحات جزايي) نيز تشكر مي‌كنم. آنها تا كنون كتابهاي متعددي را درباره زندان و اصلاحات جزايي به فارسي ترجمه كرده‌ و انتشار داده‌اند و يكي از همكاري‌هاي P.R.I با ما اين بود كه كتابها را جهت اهداي رايگان در اختيار ما قرار دادند. از نماينده آنها در ايران سپاسگزاري مي‌كنم.
مگر ما چه مي‌خواهيم كه براي انجام وظايف اجتماعي و مدني خويش با اين محدويت‌ها روبرو باشيم. مگر ما كاري بيش از آنچه ناظران خارجي و سازمان‌هاي حقوق بشري انجام مي‌دهند را عملي مي‌كنيم؟
چگونه است كه دستگاه قضايي ايران نظارت سازمان‌هايي را كه تا ديروز و حتي امروز مورد اتهام سياسي قرار مي‌دادند مي‌پذيرند و در زندان‌هاي كشور به روي آنان باز است اما به روي نهادهاي داخلي بسته است؟ البته ما از اينكه اجازه حضور نمايندگان حقوق بشري از خارج كشور را مي‌دهند استقبال مي‌كنيم اما مگر ما چه مي‌كنيم كه آنها چنان نمي‌كنند؟ ما نيز در نهايت همان ضعف‌‌ها و اشكالات و انتقاداتي را كه آنها مشاهده مي‌كنند و بازگو مي‌نمايند مطرح خواهيم كرد. نفس اينكه حضور آنرا پذيرفتيد، يك مجوز ضمني براي حضور نهادهاي مستقلي داخلي است. با هر منطقي نظر كنيد فعاليت‌و نظارت نهادهاي حقوق بشري داخل كشور مرجح و مقدم است. با منطق سياست آيا گمان مي‌كنيد آنها مدافع جمهوري اسلامي هستند؟ با منطق ايدئولوژيك آيا آنها از لحاظ عقيدتي و اخلاقي به شما نزديك ترند؟ با منطق ناسيوناليستي آيا آنها ايراني‌تر از فعالان داخلي حقوق بشرند؟ با منطق منافع ملي آيا آنها سختگيرتر و مدافع‌تر نسبت به منافع ملي هستند؟ با منطق حقوق بشر آيا آنها دغدغه بيشتري دارند و شما هر كس كه دغدغه بيشتري نسبت به حقوق بشر دارد را ترجيح مي‌دهيد كه به گمان من چنين نيست! با هر منطقي كه نگاه كنيد به همان دلايلي كه مي‌پذيرند سازمان‌هاي بين‌المللي حقوق بشر پي در پي نماينده بفرستند و با احترام و اقتدار به زندان‌هاي ايران سركشي كنند و بلكه با دلايلي افزون‌تر از آن بايد پذيرفت كه نهادهاي مستقل حقوق بشري در ايران اولويت دارند. البته ما منتظر اجازه نيستيم و حق و وظيفه خود مي‌دانيم كه تا هر جا در توان داريم عمل كنيم لذا حتي اگر اجازه نظارت رسمي ندهند ما از مجاري ديگري نظارت خواهيم كرد و گزارش خواهيم داد كه گزارش‌هاي ارايه شده در سلسله نشست‌هاي انجمن نمونه‌اي از آن است.
ما چه مي‌خواهيم؟
مگر ما چه مي‌خواهيم كه بايد با اين تنگناها روبرو باشيم؟ ما هيچ چيزي جز اجراي همين قوانين و مقررات و آيين‌نامه‌ سازمان‌زندان‌ها را نمي‌خواهيم. قوانيني كه در خود جمهوري اسلامي تدوين و تصويب شده‌اند. نقش نظارتي‌ ما نيز در چارچوب‌ موازين حقوق بشر و مقررات پذيرفته‌ شده و مصوب خود جمهوري اسلامي است. ما مي‌گوييم همين حقوقي را كه در آيين‌نامه سازمان‌ زندان‌ها منظور شده‌است رعايت كنيد. يكي از دهها مصداق قابل ذكر اين است كه طبق فصل اول و به ويژه ماده 65 آيين‌نامه زندانها به صراحت درباره طبقه‌بندي و تفكيك زندانيان سخن گفته‌شده است. حدود سه سال پيش آيت‌الله شاهرودي رئيس قوه قضاييه به دليل عدم اجراي اين ماده از آيين نامه بخشنامه‌اي صادر كرده و بر لزوم تفكيك و طبقه‌بندي زندانيان متناسب با نوع جرم يا اتهام و شخصيت‌زندانيان تاكيد كرد اما عليرغم همه اينها هنوز در بسياري از زندان‌ها رعايت نمي‌شود. نمونه بارز آن زندان رجايي شهر است. عدم رعايت همين حق و همين ماده آيين نامه مشكلاتي را براي پاره‌اي از زندانيان به وجود آورد كه اخيرا عده اي از زندانيان سياسي زندان رجايي شهر در اعتراض به عدم تفكيك و طبقه‌بندي زندانيان دست به اعتصاب زدند و هنوز خواسته آنان برآورده نشده است. آيا اين مطالبات نارواست؟ چرا مقررات ابلاغ شده و رسمي خودتان اجرا نمي‌شود؟ متاسفانه فقدان نظارت موثر و كارآمد يكي از عوامل مهمل شدن قوانين است و اين نظارت نمي تواند توسط خود دستگاههاي دولتي كه ذينفع و طرف قضيه هستند صورت گيرد كه نظارتي فرمايشي خواهد بود. الزاما بايد اين نظارت‌ها توسط جامعه مدني صورت گيرد. براي مثال درباره زندان‌ رجايي شهر با وجود اين كه بارها به طرق مختلف هشدارهاي لازم داده شده و اخباري از داخل زندان بيرون آمده است اما ترتيب اثري داده نمي‌شود.

فلسفه تشكيل انجمن
ما نه در بند سياست نه در پي اينكه چه كساني حكومت كنند و چه كساني بيايند و بروند. ما دغدغه چگونه حكومت كردن مديران را داريم و بس لذا فقط به رعايت قوانين جاري و حقوق بشر التزام داريم. تاكيد‌ ما بر اينكه انجمن دفاع از حقوق زندانيان نهادي است غير سياسي و صرفا حقوق بشري به معناي قبيح انگاشتن سياست نيست بلكه قلمرو كار خود را وسيع تر از دغدغه‌هاي سياسي مي‌دانيم. متاسفانه برخي از مجريان مفهوم غير سياسي بودن را خوب نفهميد‌ه‌اند و لذا گمان مي‌كنند غير سياسي بودن انجمن ايجاب مي‌كند كه ما فقط به زندانيان عادي بپردازيم و اگر درباره يك زنداني سياسي سخن گفتيم، عملي سياسي انجام داده‌ايم. غير سياسي بودن بدين معني است كه ما حتي زنداني سياسي را هم مشمول دفاع خود مي‌دانيم اما نه به دلايل سياسي. زنداني به ما هو زنداني را صرفنظر از اينكه جرم يا اتهام او چيست و به چه دليلي زنداني است مشمول دفاع خويش مي‌دانيم. زيرا هر كس به هر دليلي زنداني باشد داراي حقوقي است كه در آيين نامه زندان‌ها بسياري از آنها (نه همه آنها) منظور شده و بايد تامين شود. البته از ديدگاه شخص ما اين زندانيان بلحاظ شخصيتي يكسان نيستند و آنانكه با انگيزه‌هاي دگرخواهانه و شرافتمندانه مرتكب عملي شده و محكوم گرديده اند و آنانكه با انگيزه‌هاي خودخواهانه و پست مرتكب جرم شده‌اند يكسان نيستند. نه تنها زنداني سياسي و غير سياسي متفاوتند بلكه خود زندانيان سياسي يا عادي هم در درجات متفاوتي از شخصيت هستند و از ديدگاه شخصي هر يك از ما ممكن است برخي بر برخي ديگر ترجيح داشته باشند اما از موضع شخصيت حقوقي خود يعني انجمن دفاع از حقوق زندانيان ما صرفا به حقوق آنها مي‌انديشيم و همه را از حيث حقوقي يكسان مي‌دانيم.

روش:
روش ما نيز نه افشاگري است نه ستيز، و نه توجيه. روش ما واقع نهايي، نقد و چاره انديشي است و چيزي استيفاي حقوق زندانيان را نمي‌خواهيم. ممكن است در ذهن كلان‌نگر برخي افراد اين پرسش به وجود آيد كه اكنون مسئله اصلي دموكراسي و قانون اساسي و بقا يا تغيير آن است و پرداختن به مباحثي همچون تغذيه و بهداشت و درمان و ... زندانيان امري جزيي و انحرافي است. اما از نظر ما همه بحث‌هاي كلان با هدف تغيير همين امور جزيي از جمله امور و شرايط زندانيان است. ما منافاتي ميان عمل كردن در دو سطح كلان و خرد قائل نيستيم. همانطور كه در عرصه نظري به مقولات كلان دموكراسي و توسعه و جامعه مدني و حقوق بشر مي‌پردازيم اما اكتفا به كارهاي روشنفكرانه و فاقد عمل را كافي و رافع مشكلات نمي‌دانيم و در عرصه عملي نيز از جزء آغاز كرده‌ايم. براي ما بسيار اهميت دارد كه در وراي همه قيل و قال‌هاي كلان نگر و سياسي، در حال حاضر يك زنداني از نظر تغذيه در چه شرايطي قرار دارد؟ آن مجادلات براي يك زنداني كه همين اكنون و روزي سه وعده به غذا نياز دارد غذا نمي‌شود. در يك زندان جيره غذايي آنقدر كم است كه رنجور و ضعيف مي‌شود و در جاي ديگر مشكل كميت نيست، كيفيت چنان نازل است كه سوء تغذيه مي‌آورد و يا روزانه مقادير فراواني نان و غذاي دور ريخته شده بر جاي مانده كه اينهم از كيسه ملت و به زيان منافع ملي است.
زنداني نزد حكومت و سازمانها يك امانت است و حفظ اين امانت وظيفه آنهاست. سازمان زتداتها سالياته بودجه كلاني دريافت مي‌كند كه از محل سرمايه عمومي و متعلق به مردم است و بخشي از اين بودجه به امور تغذيه اختصاص دارد و براي تغذيه هر فرد مطابق آنچه در آيين‌نامه زندان آمده است از دولت پول مي‌گيرند و بايد صرف اين زنداني‌ها شود.
انجمن دفاع از حقوق زندانيان با اين هدف تشكيل شده است كه به همين امور جزئي بپردازد و اثبات شيء نفي ما عدا نمي‌كند. ما گزارشات ساليانه درباره وضع زندانيان خواهيم داد و در آن هيچ دوستي و دشمني با هيچ شخص و نهادي نداريم و به قول حافظ عيب مي جمله بگفتي هنرش نيز بگوي. ما حسن و عيب را توامان مي‌نگريم گرچه مخالفان حكومت هنگامي كه حسني را گفتيم متهم به توجيه‌گري و دولتي بودن و حاكمان هنگامي كه عيب كار را گفتيم متهم به دشمني و توطئه و انواع اتهامات ديگر كنند و متاسفانه از دو سو همين فضاي دو قطبي سياسي را در عرصه حقوق بشر چنان حاكم ساخته‌اند كه فعاليت‌را دشوار و پر مضيقه ساخته‌است.
ما مي‌توانستيم انجمني را سامان دهيم كه هر هفته با صرف ده دقيقه بيانيه‌اي پر شداد و غلاظ درباره زندان و زندانيان بنويسد كه اين كار فقط نيازمند يك نفر، يك قلم و هفته‌اي ده دقيقه زمان بود و بس و البته چشم پركن و پر تبليغ اما شيوه جاري مستلزم بكارگيري دهها نيروي انساني و ساعت‌ها و روزها زمان و امكانات و هزينه است. فقط يك كار بسيار كوچك در ميان صدها كار جزيي ديگر در انجمن گزارش وضع تغذيه در زندان است كه آقاي مهدي غني فراهم آورده‌اند. آقاي غني كه خود بيش از 5 سال در رژيم شاه زنداني بوده‌اند و همواره دغدغه همين امور را داشته‌اند با تعداد زيادي از زندانيان در تهران و شهرستان‌ها گفتگو كرده و با صرف دهها ساعت وقت و جلب همفكري و كمك ساير دوستان انجمن اين گزارش را تهيه‌كرده‌اند. فعاليت مدني و جامعه مدني در عمل و عينيت چيزي جز پرداختن به همين امور جزئي نيست.
يكي از مهم ترين اهداف انجمن آموزش است. زندانيان و افكار عمومي بايد حقوق خويش را بشناسند تا از آن دفاع كنند. فلسفه تشكيل رشته نشست‌هاي انجمن آموزش و ترويج حقوق زنداني به عنوان جزيي از حقوق بشر و نيز جلب توجه افكار عمومي و رسانه‌ها به اين موضوعات است.