شنبه 8 شهریور 1382استراتژي پر کردن زندان هاهمدان - خبرگزاري دانشجويان ايران باقي با اشاره به اينكه منظور از اين همبستگي اين نيست كه فرديت فرد ناديده گرفته شود و فرد در آن سازمان استحاله گردد، افزود: «گاهي اين تصور پيش ميآيد كه اگر قرار است در يك جامعه دموكراتيك براساس اشتراك منافع يك همبستگي حزبي بوجود بيايد، فرديت چه ميشود. مگر يكي از شاخصههاي جامعه دموكراتيك رشد فرديت نيست؟ اصلاحي كه دوركيم بكار برده، دو نوع همبستگي را متمايز ميكند. يكي همبستگي براساس همانندي است كه در جامعه سنتي ميباشد .در آنجا فرديت از بين ميرود و فرد مستحيل در جمع ميشود و در واقع وجدان جمعي است كه حكومت ميكند، اما در جامعه مدرن، همبستگيها مبتني بر ناهمانندي است يا به عبارتي همبستگي براساس فرديت رشد يافته افراد در جامعه شكل ميگيرند . وي در ادامه درباره فعاليتهاي سلبي گفت: «در اين بخش يكي از اقداماتي كه بايد صورت بگيرد تا جامعه در جاده دموكراسي بصورت سهلتر گام بردارد، از كارآمدي انداختن يكسري از اهرمهاي ضد دموكراتيك است. مثلا شما نميتوانيد در حالي كه زندان بصورت يك ابزار كارآمد سياسي مطرح است، دموكراسي را پيش ببريد. بلكه بايد زندان را از كارآمدي انداخت. يكي از راههاي آن همين است كه ترسها زائل شود عمادالدين باقي با ابراز اين ادعا كه در چند سال گذشته مهمترين ابزاري كه براي توقف اصلاحات بكار برده شده؛ ابزار زندان است، افزود: «اگر اين ابزار گرفته شود، [مخالفان اصلاحات] ديگر هيچ قدرت و پايگاه اجتماعي ندارند، بلكه برعكس در سالهاي گذشته چيزي جز نفرت در جامعه نكاشتند و معلوم است وقتي نفرت كاشتند؛ چه چيزي درو ميكنند وي در ادامه گفت: «مادام كه اين ابزار كارآمد باشد، يعني ديگران بترسند و اين اثربخش باشد، به روش آنها در جلوگيري از دموكراسي پاسخ خواهد داد. اما بايد ابزار آنها را از كار انداخت؛ مثلا حتي اگر لازم شد، اصلاح طلبان استراتژي پر كردن زندانها را اتخاذ كنند. يعني به جاي اينكه بنشينيم و منتظر باشيم تا پي در پي دوستان ما و نويسندگان و روشنفكران را بگيرند و به زندان ببرند و رعب بيافرينند، اصلاح طلبان اعلام كنند كه ما چون نميتوانيم در اين جامعه كار كنيم و چون همه درها بسته است، به صورت داوطلبانه به سمت زندانها هجوم آورند و خواهان زنداني شدن گردند. اين حركت سبب ميشود مشروعيت مخالفين اصلاحات بيش از پيش از بين برود و فشارها [بر آنها] افزايش يابد . باقي با ابراز اين عقيده كه مردمي كه در انتخابات شوراها شركت كردند و از راي خود نااميد شدند، ممكن است در انتخابات مجلس شركت نكنند، ادامه داد: « بحث تسري پذيري عدم مشاركت مردم از شهرهاي بزرگ به كوچك را هم نبايد ناديده گرفت. انتخابات شوراها ماهيتا سياسي نبود لذا هر كس ميخواست اعضاي شورا از قوم و طايفه خودش باشد، اما انتخابات مجلس ماهيتا سياسي است. يك نوع جهت گيري و پيشداوري مردم نسبت به حكومت در آن دخيل است . وي متذكر شد: «در انتخابات مجلس هفتم بخاطر همان بحث تسري پذيري عدم مشاركت مردم ممكن است حضور مردم كمتر باشد . به اعتقاد باقي مشاركت را ميتوان بر دو نوع تعريف كرد و گفت: « اگر انتخابات به گونهاي برگزار ميشد كه مردم بتوانند راي مثبت و منفي بدهند، آري يا نه باشد؛ مطمئنا مردم اين شيوه را انتخاب ميكنند. ولي وقتي فقط گزينههاي مثبت در انتخابات باشد، عدم مشاركت مردم راي منفيتر است يعني مردم با راي ندادن، نظر خود را اعلام ميكنند. پاورقي : |